به گزارش صدای بورس، صنعت قند و شکر با نوسانات تولید و سیاستهای حمایتی دولت، فرصتی قابل توجه برای سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادار ایجاد کرده است. شرکتهای این گروه، به دلیل نرخهای تضمینی شکر و چغندر، ظرفیت تولید بالا و نیاز دائمی بازار به این محصول، از ثبات نسبی درآمد برخوردار هستند. بررسی نسبتهای قیمت به درآمد آتینگر (P/E Forward) و سود پیشبینیشده این نمادها نشان میدهد که سهام قندی در محدوده جذابی برای خرید میانمدت قرار دارد، هرچند ریسکهای اقلیمی و نوسانات واردات میتواند بر سودآوری آنها تأثیرگذار باشد.
ساختار تولید؛ فشرده و زمانمند
ویژگی برجسته صنعت قند ایران، ساختار تولید فشرده و وابسته به فصل برداشت چغندر است. این محصول کشاورزی، برخلاف بسیاری محصولات دیگر، قابلیت انبارداری طولانی ندارد و عیار قندی آن پس از چند هفته کاهش مییابد. بنابراین کارخانهها مجبورند در فصل کوتاه برداشت، که حدود دو ماه طول میکشد، حجم عظیمی از چغندر را پردازش و شکر تولیدی را ذخیره کنند تا در طول سال عرضه شود. ظرفیت اسمی روزانه کارخانهها به گونهای طراحی شده که نیاز سالانه کشور در این بازه کوتاه پوشش داده شود و فرآیند تولید در کوتاهترین زمان ممکن به پایان برسد. این ویژگی موجب شده است سرمایهگذاران بورس توجه ویژهای به مدیریت تولید و ظرفیت جذب چغندر شرکتها داشته باشند، زیرا عملکرد کارخانهها در این بازه کوتاه مستقیماً بر سودآوری سالانه تأثیر میگذارد.
دو فصل کشت؛ بهاره و پاییزه
چغندر قند در ایران به دو روش کشت بهاره و پاییزه تولید میشود که هرکدام ویژگیهای خاص خود را دارند. کشت بهاره، از اوایل بهار تا پایان اردیبهشت انجام شده و در اواخر شهریور تا پایان آذر برداشت میشود. این کشت نیازمند آبیاری مستمر و شرایط تابستان گرم است و به دلیل عیار بالاتر، بیشتر مناطق مستعد با تابستان گرم برای این نوع کشت انتخاب میشوند. در مقابل، کشت پاییزه از اواخر شهریور تا اوایل آذر انجام شده و در بهار برداشت میشود. دوره رشد طولانیتر و نیاز آبی کمتر، مزیت این نوع کشت محسوب میشود اما عیار چغندر آن نسبت به نوع بهاره پایینتر است. وجود این دو فصل کشت، امکان فعالیت کارخانهها در دو مقطع از سال و تولید مستمر شکر را فراهم کرده و اثر مستقیمی بر جریان نقدینگی و سوددهی شرکتها در بورس دارد.
شرایط جهانی؛ برزیل و هند پیشرو
بازار جهانی شکر تحت تأثیر تولید کشورهایی مانند برزیل و هند است. برزیل با تولید سالانه بیش از ۴۰ میلیون تن، بزرگترین صادرکننده شکر در جهان محسوب میشود. این کشور با ترکیب تولید شکر و اتانول و امکان تغییر سهم تولید هر محصول با توجه به شرایط بازار، انعطافپذیری بالایی دارد. هند با تولید نزدیک به ۳۰ میلیون تن، عمدتاً مصرف داخلی دارد و کمتر به صادرات میپردازد. قیمت جهانی شکر در ماههای اخیر کاهش یافته و این روند به دلیل تولید بالاتر کشورهای بزرگ، شرایط مساعد اقلیمی و کاهش قیمت نفت است که کارخانههای برزیلی را به سمت تولید شکر بیشتر سوق داده است. ورود ذخایر انباشته به بازار و کاهش تقاضا در برخی اقتصادها نیز از عوامل کاهش قیمت بودهاند. برای سرمایهگذاران بورس ایران، کاهش قیمت جهانی میتواند به معنی فرصت خرید سهام قندی با ارزش جذاب و انتظار افزایش سود داخلی پس از تعدیل قیمتها باشد.
تولید داخلی؛ چغندر و نیشکر در تراز
در ایران، تولید شکر از دو منبع اصلی تأمین میشود: چغندر قند با راندمان ۱۲ تا ۱۵ درصد و نیشکر با راندمان ۱۰ تا ۱۲ درصد. میانگین مصرف سالانه کشور حدود ۲.۵ میلیون تن برآورد میشود که بخش قابل توجهی از آن با واردات پوشش داده میشود. تولید داخلی در سالهای اخیر نوساناتی داشته است؛ پس از رسیدن به رکورد حدود ۲ میلیون تن در سال ۱۳۹۶، به دلیل تحریمها، بحران آب در مناطق نیشکرخیز و کاهش راندمان کارخانهها، تولید کاهش یافته است. پیشبینی میشود تولید چغندر برای سال زراعی ۱۴۰۴ حدود ۸.۵ میلیون تن باشد، اما نگرانیها در مورد مزارع نیشکر، به ویژه در استان خوزستان، همچنان پابرجاست و این عامل بر جریان تأمین مواد اولیه و سودآوری نمادهای بورسی تأثیرگذار است.
واردات و سیاست تعرفهای
واردات شکر در ایران تحت تأثیر تولید داخلی، بحران آب و نوسانات نرخ ارز قرار دارد. حذف ارز ترجیحی از سال ۱۴۰۳ هزینه واردات را افزایش داده و به طور مستقیم بر قیمت داخلی اثر گذاشته است. تعرفه واردات شکر سفید ثابت باقی مانده اما تعرفه شکر خام به ۱ درصد کاهش یافته است. این سیاست باعث شده کارخانهها به سمت تصفیه شکر خام وارداتی حرکت کنند تا ضمن کاهش هزینهها، جریان تولید و سوددهی خود را حفظ کنند. از منظر بورسی، میزان واردات و سیاستهای تعرفهای مستقیماً بر حاشیه سود و پیشبینی سود شرکتها اثر میگذارد و در تحلیل بنیادی سهام قندی باید مورد توجه قرار گیرد.
کاهش ضریب استحصال
کاهش ضریب استحصال شکر از چغندر و کاهش عیار آن یکی از چالشهای مهم صنعت قند ایران است. خشکسالی، محدودیت منابع آب، کیفیت پایین خاک، استفاده از بذرهای ناکارآمد و مشکلات فنی کارخانهها، این کاهش را تشدید کردهاند. ضریب استحصال که در گذشته حدود ۸۳ درصد بود، اکنون به حدود ۷۸ درصد رسیده است. نگهداری نامطلوب چغندر پس از برداشت نیز موجب کاهش میزان شکر قابل استخراج میشود. از منظر سرمایهگذاری، کاهش ضریب استحصال به معنای افزایش وابستگی به واردات و فشار بر سودآوری است و بنابراین ریسک شرکتهای بورسی را افزایش میدهد.
نرخ تضمینی؛ محرک کشاورزان و تولید
وزارت جهاد کشاورزی برای حمایت از کشاورزان و تأمین پایدار مواد اولیه کارخانهها، نرخ خرید تضمینی چغندر و شکر را هر سال اعلام میکند. نرخ تضمینی چغندر برای سال ۱۴۰۴ حدود ۱۵,۷۵۰,۰۰۰ ریال به ازای هر تن و نرخ شکر ۴۶۳,۰۰۰,۰۰۰ ریال تعیین شده است. افزایش قیمتها با توجه به تورم و افزایش هزینههای تولید، انگیزه کشاورزان برای ادامه کشت حفظ شده و تولید داخلی شکر را پایدار نگه میدارد. از دیدگاه بورس، نرخ تضمینی باعث ثبات نسبی درآمد شرکتها شده و پیشبینی سودآوری نمادها را قابل اعتمادتر میکند.
تحلیل بنیادی؛ سود و نسبتها
شرکتهای فعال در گروه قند و شکر با ظرفیتهای تولید مختلف و جذب چغندر از مناطق متعدد، در طول سال سودآوری متفاوتی دارند. پیشبینیها نشان میدهد سود هر سهم شرکتها در سال ۱۴۰۴ تا ۱۴۰۵ رشد داشته باشد و نسبت قیمت به درآمد آتینگر بین ۵ تا ۸ قرار گیرد. این محدوده، سهام قندی را برای سرمایهگذاری میانمدت جذاب کرده است. جریان نقدینگی کارخانهها، ظرفیت جذب چغندر، راندمان تولید و سیاستهای حمایتی دولت، عوامل اصلی تحلیل بنیادی سهام این گروه هستند. با وجود فرصتهای سرمایهگذاری، ریسکهای صنعت قند و شکر نیز قابل توجه است. نوسانات اقلیمی، بحران منابع آب، کاهش راندمان کارخانهها و تغییرات سیاستهای واردات میتوانند بر سودآوری و جریان نقدینگی شرکتها تأثیرگذار باشند. از سوی دیگر، نیاز دائمی بازار داخلی به شکر، نرخهای تضمینی و نسبتهای جذاب ارزشگذاری، فرصت مناسبی برای سرمایهگذاری میانمدت ایجاد کرده است. برای سرمایهگذاران بورس، بررسی ترکیب تولید، میزان مصرف داخلی، ظرفیت تولید کارخانهها و نرخ تضمینی، از عناصر کلیدی تصمیمگیری محسوب میشود.
فرصت میانمدت
صنعت قند و شکر با توجه به نقش کلیدی خود در تأمین امنیت غذایی و جایگاه استراتژیک در اقتصاد کشور، همواره از نظر تحلیلگران بورس مورد توجه بوده است. نرخهای تضمینی شکر و چغندر، که هر سال توسط وزارت جهاد کشاورزی اعلام میشوند، نه تنها انگیزه تولیدکنندگان را حفظ میکنند بلکه جریان نقدینگی کارخانهها را نیز تثبیت میسازند.
این ثبات نسبی درآمد، به سرمایهگذاران بورسی امکان میدهد بر اساس پیشبینی سود هر سهم و نسبتهای ارزشگذاری، تصمیمگیری دقیقتری داشته باشند. پیشبینی سود هر سهم شرکتهای قندی برای سالهای ۱۴۰۴ و ۱۴۰۵ رشد قابل توجهی نسبت به سال ۱۴۰۳ نشان میدهد، به طوری که افزایش نرخ تضمینی شکر از ۴۶۳,۰۰۰,۰۰۰ ریال در ۱۴۰۴ به ۶۵۶,۶۵۸,۶۵۴ ریال در ۱۴۰۵، حاشیه سود کارخانهها را بهبود خواهد بخشید. این تغییرات نه تنها سودآوری عملیاتی شرکتها را افزایش میدهد، بلکه بر نسبتهای P/E پیشبینیشده تأثیر مثبت گذاشته و ارزشگذاری سهام را برای خرید میانمدت جذاب میکند.
از سوی دیگر، این صنعت با چالشهای اقلیمی و محدودیت منابع آبی مواجه است که میتواند نوسانات تولید و کیفیت چغندر را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین سیاستهای وارداتی و تعرفهای، به ویژه واردات شکر خام و نحوه تصفیه آن، بر هزینه تولید و سوددهی شرکتها اثر مستقیم دارند. سرمایهگذاران بورسی در تحلیل خود باید این عوامل را همزمان با روند سودآوری و ظرفیت تولید شرکتها بررسی کنند تا ارزیابی واقعی از بازده سرمایهگذاری داشته باشند. با وجود ریسکهای طبیعی و سیاستی، ثبات نسبی درآمد، نرخ تضمینی حمایتی و نسبتهای ارزشگذاری مناسب، سهام شرکتهای قندی میتواند به عنوان گزینهای «میانمدت و نسبتا کمریسک» برای سرمایهگذاران بازار سرمایه تلقی شود و فرصت مناسبی برای ورود به این گروه بورسی فراهم آورد.
-
علی آلبویـه - خبرنـگار
-
شماره ۶۱۶ هفته نامه اطلاعات بورس