تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۹

در اقتصاد امروز، نظارت دیگر به معنای ثبت تخلف پس از وقوع نیست.

در اقتصاد امروز، نظارت دیگر به معنای ثبت تخلف پس از وقوع نیست. فناوری‌های نو، از هوش مصنوعی تا یادگیری ماشین، مفهوم تنظیم‌گری را از «واکنش» به «پیش‌بینی» منتقل کرده‌اند. بر این اساس، نهاد ناظر برای دوام در برابر پیچیدگی بازارهای مالی، باید از نقش گزارش‌گر صرف عبور کرده و به تحلیل‌گر هوشمند رفتار بازار بدل شود. تنظیم‌گری هوشمند پاسخی عملی به این ضرورت است؛ مدلی که بر تحلیل کلان‌داده‌ها و پایش لحظه‌ای رفتار فعالان بازار تکیه دارد تا پیش از شکل‌گیری بحران، انحرافات را شناسایی و مهار کند. این تحول نه انتخاب فناورانه، بلکه شرط حفظ اعتماد نهادی در ساختار جدید حکمرانی مالی است؛ تلاشی برای ایجاد تعادل میان شفافیت، کارآمدی و نوآوری.
رشد ابزارهای مالی نوین از صندوق‌های کالایی و معاملات الگوریتمی تا اوراق ساختاریافته، نظام قانون‌گذاری سنتی را در سراسر جهان دچار فرسودگی کرده است. برای پر کردن این شکاف، بازارهای پیشرفته به سراغ محیط‌های آزمایشی موسوم به Regulatory Sandbox رفته‌اند؛ چارچوبی کنترل‌شده‌ای که شرکت‌ها در آن می‌توانند محصولات تازه‌ خود را به‌صورت محدود و زیر نظر رگولاتور معرفی و اجرا کنند. این سازوکار، علاوه بر سنجش ریسک و کارایی نوآوری‌ها، الگویی قابل اقتباس برای بازار سرمایه‌ ایران نیز هست؛ زمینه‌ای برای گذار از نظارت اداری به تنظیم‌گری پویا و مبتنی بر داده. با این حال، هیچ نظارت هوشمندی بدون زیرساخت داده‌ای منسجم پایدار نمی‌ماند. تا زمانی که اطلاعات مالی در قالب‌های ناهمگون و جزیره‌ای ذخیره شوند، دستاوردهای فناوری در سطح شعار باقی خواهد ماند. استانداردسازی داده‌ها، اشتراک‌گذاری ایمن اطلاعات میان نهادهای مالی، و دسترسی بلادرنگ ناظر به داده‌های معتبر سه پایه‌ اصلی این تحول‌اند...
تجربه جهانی نشان داده است نوآوری تنها زمانی معنا دارد که بر مدار داده‌ قابل تحلیل حرکت کند.
اما فناوری تنها بخشی از مسیر تحول است. بخش دشوارتر، تغییر فرهنگ تصمیم‌سازی است. سیاست‌گذار، فعال بازار و ناظر باید ارزش داده را بفهمند و تحلیل فناورانه را نه تزئین، بلکه ابزار تصمیم بدانند. داده صرفاً وسیله‌ نظارت نیست؛ زیربنای اعتماد است. اعتماد میان سرمایه‌گذار، قانون‌گذار و نهاد ناظر زمانی بازسازی می‌شود که تصمیم‌ها بر پایه‌ واقعیت آماری و رفتار تحلیل‌شده اتخاذ شوند، نه بر اساس حدس یا فشار.
بازار سرمایه‌ ایران از نظر سرمایه انسانی و دانش فنی توان بالقوه‌ بالایی دارد، اما بدون هم‌سویی ساختار مقررات با منطق فناوری، این ظرفیت بالفعل نمی‌شود. حرکت به سوی تنظیم‌گری هوشمند یعنی بازنگری در قواعد، بازتعریف نقش نهاد ناظر و پذیرش این واقعیت که فناوری دشمن قانون نیست؛ شریک قانون در اجرای بهتر آن است. آینده‌ نظارت مالی در ترکیب دقت ماشین با درایت انسان معنا پیدا می‌کند: پیش‌بینی به‌جای واکنش، و اعتماد به‌جای تردید. سرمایه‌گذاری در نوآوری نظارتی، ثبات را از نتیجه‌ محدودیت به محصول دانش تبدیل می‌کند. در این نظام تازه، تصمیم‌ها بر پایه‌ داده گرفته می‌شوند و نظارت، از ابزار انضباط به موتور رشد تبدیل می‌شود. شفافیت، پیش‌بینی و اعتماد سه ضلع مثلث ثبات‌اند؛ پایه‌هایی که بازار را از تقلای بقا به مسیر توسعه‌ پایدار سوق می‌دهند.
تنظیم‌گری هوشمند، در معنای دقیق، گذار از قاعده‌محوری به معنامحوری است؛ از واکنش به تخلف، به پیش‌بینی رفتار. این فصل تازه از حکمرانی مالی، بر عقلانیتی استوار است که فناوری را ابزار اجرای قانون می‌داند، نه زرق‌وبرق نوآوری. در چنین نظمی، قانون زنده می‌ماند چون می‌فهمد داده، نفس تازه‌ اوست و بازار سرمایه پابرجا می‌ماند چون اعتماد را نه از شعار، که از رفتار هوشمند می‌گیرد.

  • مهرداد رجبی - کارشناس بازار سرمایه

  • شماره ۶۱۵ هفته نامه اطلاعات بورس