شرکتهای رتبهبندی اعتباری در ابتدا نقش محدود و نسبتاً سادهای در بازار بدهی داشتند؛ تمرکز آنها بر تحلیل صورتهای مالی، ارزیابی ساختار سرمایه و اعلام سطح ریسک ناشران بود و نقشی فراتر از اطلاعرسانی ایفا نمیکردند. اما پس از وقوع چند بحران اعتباری، روشن شد که ارزیابی ریسک را نمیتوان صرفاً به ترازنامه، وثیقه یا قضاوت موردی سپرد و نظام مالی به یک معیار بیرونی و منجسم نیاز دارد. در نتیجه، رتبهبندی اعتباری از یک گزارش تحلیلی حاشیهای به یکی از ورودیهای ثابت در ارزیابی اعتبار و قیمتگذاری ریسک تبدیل شد.
در ادامه این تحول، دامنه و وزن رتبهبندی بهتدریج گسترش یافت. امروزه رتبهبندی محدود به دولتها و ناشران اوراق نیست و صندوقهای سرمایهگذاری، پروژههای زیرساختی، ساختارهای تأمین مالی، ابزارهای نوین و حتی سازوکارهای حاکمیت شرکتی نیز در چارچوب رتبهبندی مورد ارزیابی قرار میگیرند. در سطح جهانی، اهمیت رتبهبندیها به حدی افزایش یافته است که خروجی شرکتهایی مانند Moody’s و S&P مستقیماً بر رفتار بازار اثر میگذارد. کاهش یا ارتقای رتبه میتواند اسپرد اوراق، هزینه تأمین مالی و حتی جریان سرمایه میان صنایع را تغییر دهد. در ایران نیز نشانههای اینگذار قابل مشاهده است؛ ارجاع بانکها به رتبه اعتباری در اعطای تسهیلات، توسعه رتبهبندی صندوقها و پروژهها و نقش این ارزیابیها در تعیین شرایط تأمین مالی نشان میدهد که رتبهبندی از یک ابزار اختیاری به «نهاد میانجی در تخصیص منابع» تبدیل شده است.
با وجود این گسترش، بحث جایگزینی رتبهبندی همچنان ادامه دارد. طی سالهای اخیر گزینههایی مانند استفاده از اسپرد CDS، مدلهای داخلی بانکها و تحلیلهای مبتنی بر داده و هوش مصنوعی مطرح شدهاند، اما هیچیک هنوز به استاندارد نهادینه در مقررات تبدیل نشدهاند و رتبهبندی همچنان زبان مشترک ریسک در بازار باقی مانده است. در سطح جهانی نیز مسیر آینده به سمت مدلهای چندبعدی و پویا حرکت میکند و عواملی مانند پایداری جریان نقد، ریسک فناوری، معیارهای ESG و تابآوری سایبری در ارزیابی لحاظ میشود. در ایران نیز اگر زیرساخت داده و ظرفیت تحلیلی همزمان تقویت شود، رتبهبندی میتواند از مرحله الزام مقرراتی فراتر رود و به معیار مشترک تصمیم اعتباری میان بانک و بازار تبدیل شود.
-
نرگس قهرمانی - کارشناس ارزیابی ریسک اعتباری شرکت پایا
-
شماره ۶۱۱ هفته نامه اطلاعات بورس