در سالهای اخیر بحث بر سر نقش صندوقهای درآمد ثابت در بازار سرمایه ایران به یکی از موضوعات داغ تبدیل شده است. این صندوقها که ماهیت اصلیشان بر پایه سرمایهگذاری در اوراق با درآمد ثابت بنا شده، طبق مجوزهای سازمان بورس میتوانند تا سقف ۱۵ درصد از داراییهای خود را به سرمایهگذاری در سهام اختصاص دهند. این اختیار، بهظاهر ساده، در عمل به ابزاری حساس برای مداخله یا همراهی با جریان شاخص کل تبدیل شده است.
مدیران سرمایهگذاری صندوقهای درآمد ثابت در شرایطی که بازار سهام جذاب و ارزنده ارزیابی میشود، بخشی از منابع صندوق را وارد بازار میکنند تا علاوه بر ایجاد بازدهی بالاتر برای دارندگان واحدهای صندوق، نقشی در حمایت از شاخص ایفا کنند. اما همین مدیران در مقاطع پرریسک یا زمانی که قیمتها از ارزش ذاتی فاصله میگیرند، میتوانند خرید سهام را متوقف کنند یا حتی تا حد صفر کاهش دهند.
این انعطافپذیری موجب شده که نقش صندوقهای درآمد ثابت در بازار سرمایه همواره دوگانه دیده شود؛ گاه بهعنوان ناجی شاخص و گاه بهعنوان ناظری بیتفاوت؛ در گذشته مقررات سختگیرانهتری وجود داشت که صندوقها را ملزم به خرید سهم میکرد، حتی اگر شرایط بازار چندان مساعد نبود. این الزام اغلب با انتقاد مواجه میشد زیرا هم منطق سرمایهگذاری را زیر سؤال میبرد و هم ریسک زیانهای بیشتر را افزایش میداد. اما طی سالهای اخیر نوعی بلوغ در سیاستگذاری و رفتار فعالان بازار شکل گرفته است.
اکنون مدیران صندوقهای درآمد ثابت اختیار دارند تا بر اساس ارزیابی شرایط اقتصادی و سیاسی، نسبت به ورود یا خروج از سهام تصمیم بگیرند. همین آزادی عمل باعث شده رفتار این صندوقها بیش از گذشته با اصول سرمایهگذاری منطقی همراستا شود.
نکته مهم این است که صندوقهای درآمد ثابت الزاماً برای حمایت مصنوعی از شاخص کل ایجاد نشدهاند. فلسفه وجودی آنها بیشتر معطوف به تأمین بازدهی باثبات برای سرمایهگذاران ریسکگریز است. با این حال، در شرایطی که بازار سهام دچار افت شدید و غیرمنطقی میشود، حضور این صندوقها بهعنوان خریدار میتواند به تعادل بخشی بازار کمک کند و مانع از سقوط بیشتر شاخص شود. به عبارت دیگر، نقش حمایتی آنها نه بهصورت تکلیفی اجباری بلکه در قالب واکنش طبیعی به فرصتهای سرمایهگذاری معنا پیدا میکند. زمانی که قیمتها بیش از اندازه کاهش مییابد و بازار به شکل هیجانی رفتار میکند، صندوقهای درآمد ثابت با خرید بخشی از سهام ارزنده، هم منافع سرمایهگذاران خود را تضمین میکنند و هم به شکل غیرمستقیم مانع از تشدید سقوط شاخص کل میشوند. برعکس، زمانی که شاخص به دلیل رشد پرشتاب و رفتار هیجانی سرمایهگذاران از ارزشهای منطقی فاصله میگیرد، مدیران صندوقها ترجیح میدهند در نقش ناظر باقی بمانند و از ورود به سهام خودداری کنند.
به بیان ساده، صندوقهای درآمد ثابت امروز بیش از گذشته بر مبنای تحلیل و منطق اقتصادی عمل میکنند و کمتر درگیر تصمیمهای دستوری و غیرواقعی شدهاند. این تغییر رفتار به سود همه طرفها تمام میشود؛ هم سرمایهگذاران صندوقها که از بازدهی متعادلتری برخوردار میشوند و هم کلیت بازار سرمایه که از نوسانات غیرمنطقی شدید مصون میماند. در شرایط کنونی اقتصاد کشور که متغیرهای کلان همچون نرخ ارز، تورم و تحولات سیاسی دائماً بر بازار سرمایه اثر میگذارند، صندوقهای درآمد ثابت نقشی حیاتی در مدیریت ریسک ایفا میکنند. آنها با داشتن منابع بزرگ مالی میتوانند در لحظات بحرانی بهعنوان ضربهگیر عمل کنند و در روزهای پرهیجان، با خودداری از خرید سهام بیشازحد گران، مانع از شکلگیری حباب شوند. این نقش اگرچه به ظاهر حمایتی از شاخص کل تعبیر میشود، اما در واقع محصول منطق سرمایهگذاری و مدیریت دارایی است.
شاید بتوان گفت مهمترین دستاورد رویکرد جدید در مدیریت این صندوقها، خروج از نگاه تکلیفی و حرکت به سمت نگاه حرفهای است. مدیران امروز دیگر صرفاً به دستور خرید یا فروش تن نمیدهند، بلکه تلاش میکنند با تحلیل دقیق، بهترین ترکیب دارایی را برای صندوقهای تحت مدیریت خود انتخاب کنند. این تغییر بهویژه در سالهای اخیر که بازار سرمایه با افت و خیزهای شدید مواجه بوده، اثرات مثبتی برجای گذاشته است.
در نهایت، صندوقهای درآمد ثابت را نمیتوان تنها بهعنوان ابزاری برای حمایت مصنوعی از شاخص کل تعریف کرد. آنها نهادی مالی با مأموریت مشخص در حوزه مدیریت ریسک و تأمین بازدهی پایدار برای سرمایهگذاران هستند. با این حال، در شرایط خاص که بازار دچار هیجان منفی میشود، همین صندوقها میتوانند با ورود هوشمندانه نقش مهمی در جلوگیری از ریزشهای شدید شاخص ایفا کنند. بنابراین، نقش آنها ترکیبی از منافع فردی و جمعی است؛ هم به سود دارندگان واحدهای صندوق و هم به سود ثبات کلی بازار سرمایه.
-
احسان عسکری - کارشناس بازار سرمایه
-
شماره ۶۰۸ هفته نامه اطلاعات بورس