عملکرد سازمان بورس را باید از دو منظر بررسی کرد، نخست از منظر ریسکهای سیستمی و غیرسیستمی، ریسکهای غیر سیستمی که وجود دارد باید پیگیری شود و مشکلاتی که صنایع با آنها دست و پنجه نرم میکنند حل شود به عنوان مثال در حوزه ناترازی انرژی برخی صنایع به سمت حل این مشکلات رفتند و بعضی از آنها نیز نیروگاه تاسیس کردند اما بسیاری از آنها همچنان نتوانستند این معضل را به طور کامل برطرف کنند.
ضمن اینکه وزارت نیرو در حوزه اختصاص انرژی نتوانسته است مشکل این شرکتها را برطرف کند در چنین مواردی سازمان بورس موظف است صدای این ناشران را به گوش متولیان امر برساند و این مسائل را برای شرکتهای که سرمایه بسیاری از مردم درگیر آنها هستند و در شرایط بسیار سخت سرمایه خود را به بازار سرمایه آوردهاند پیگیری کند. البته که این اتفاق در کنار شرکتها و به عنوان حامی حقوق سهامداران باید رخ دهد.
در حوزه ریسکهای سیستمی نیز سازمان بورس تنها میتواند خطراتی که بازار سرمایه را تهدید میکند اعلام و این موضوع را از نهادهای بالا دستی پیگیری کند و تا جایی که میتوانند این مسائل را با متولیان حل و فصل کند.
نکته دیگر اینکه فعالیت دیگر این سازمان باید جلوگیری از تبدیل شدن ریسک سیستمی به سیستمیک باشد به این صورت که ریسک به صورت دومینو وار به بازارهای متفاوت وارد نشود به عنوان مثال نرخ بهره برای تمامی صنایع مشکل ایجاد میکنند و ممکن است این مسئله از بازار پول به بازار سرمایه انتقال پیدا کند برای جلوگیری از چنین اتفاقی باید جلساتی با متولیان بازار پول، وزارت اقتصاد و بیمهها برگزار کرد تا این مشکلات حل و فصل شوند و یا با توسعه بازار و ایجاد ابزارهای مدیریت ریسک، بازاری ایجاد شود تا سرمایهگذاران بتوانند در شرایط رکودی نیز از آن منتفع شوند. همانطور که در حال حاضر و با وجود صندوقهای طلا، درآمد ثابت، بخشی و همچنین بازار سهام سرمایهگذاران میتوانند متناسب با شرایط اقدام به سرمایهگذاری و سریعا پرتفوی خود را تغییر دهند و یا متنوعسازی کنند.
در کل باید این را در نظر بگیریم که هر سرمایهگذاری به دنبال منتفع شدن از بازار است و بهتر اینکه سرمایهگذاریها در فضای شفاف اقتصاد یعنی بازار سرمایه انجام شود چرا که هم کنترل آن برای سیاستگذار و مسئولان آسانتر است و هم مردم به سرمایهگذاری در محیط شفاف علاقهمندند. همچنین برای سرمایهگذاران این پرسش وجود دارد که چرا در بازارهای غیر شفاف بازدهیهایی ثبت میشود که در این بازار محقق نمیشود. بنابر این فردی که هم اکنون در این بازار سرمایهگذاری میکند توقع حمایت از صنایع بورسی دارد که یکی از مهمترین حمایتها در حوزه انرژی است.
ضمن اینکه باید اولویت بندی انجام شود که شرکتهایی که مردم در آنها سرمایهگذاری کردند پیش از شرکتهای دولتی انرژیشان تامین شود چراکه سرمایه بسیاری از افراد در این شرکتها دخیل است ضمن اینکه واقعا شرکتهای بورسی خوب و با پتانسیل بالایی در بازار سرمایه وجود دارند و سازمان بورس در راستای حمایت از آنها میتواند متولی ایجاد یک هلدینگ انرژی برای تامین منابع ناشران باشد. همچنین هرچه شفافیت بازار سرمایه بیشتر شود به نفع بازار است و سازمان باید سیاستهایی در راستای حمایت از این بازار، شرکتها و ابزارهای آن درپیش گیرد.
-
محسن خدابخش -رئیس هیات مدیره بانک سینا
-
شماره ۶۰۷ هفته نامه اطلاعات بورس