مکانیسم ماشه، که در توافق هستهای برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) پیشبینی شده، به کشورهای عضو این توافق اجازه میدهد در صورت نقض تعهدات از سوی ایران، تحریمهای سازمان ملل را بازگردانند. فعالسازی مکانیسم ماشه به معنای بازگشت تحریمهای سازمان ملل است که از تحریمهای یکجانبه ایالات متحده فراتر میرود و به تحریمهای جهانی تبدیل خواهد شد.
در این بیست و چند روز آینده نمیتوانیم با قطعیت پیشبینی کنیم که چه اتفاقی رخ خواهد داد، اما با توجه به تعاملات کنونی بین ایران و کشورهای غربی، به احتمال زیاد مکانیسم ماشه فعال خواهد شد. هرچند تلاشهای دیپلماتیک همچنان در جریان است، اما شواهد نشان میدهد که احتمال فعالسازی این مکانیسم بالاست.
در خصوص محدودیتهای احتمالی نیز باید گفت که محدودیتها در مباحث ارزی از تحریمهای ایالات متحده خارج شده و به تحریمهای جهانی مرتبط خواهد شد. این موضوع به جهش نرخ ارز، افزایش تورم و مشکلات جدی برای صنایع در زمینه صادرات منجر میشود.
بدیهی است که بازگشت تحریمهای سازمان ملل برای اقتصاد ما اصلا مناسب نخواهد بود. این تحریمها نهتنها به کاهش توان صادراتی کشور منجر میشود، بلکه با ایجاد فشار بر منابع ارزی، تورم را تشدید کرده و هزینههای تولید و زندگی را افزایش میدهد.
پس از اعلام رسمی فعالسازی مکانیسم ماشه توسط کشورهای اروپایی، بازار سرمایه بخشی از منفیهایی را که پیشخور کرده بود، جبران خواهد کرد. چرا که حافظه تاریخی میگوید زمانی که خبری منفی در بازار منتشر میشود و منجر به منفی شدن بازار میگردد، پس از تحقق آن خبر، بازار برای چند روز واکنش مثبت نشان میدهد. این واکنش مثبت به دلیل تخلیه فشار روانی ناشی از انتظار وقوع این رویداد است، اما این بهبود موقتی خواهد بود.
در خصوص تاثیرات بلندمدت مکانیسم ماشه هم باید گفت که بازار سرمایه احتمالا با رشد تورمی مواجه خواهد شد، اما این رشد به دلیل افزایش نرخ ارز و تورم است، نه بهبود بنیادین در اقتصاد. بقای این تحریمها نه به نفع بازار سرمایه است و نه به نفع اقتصاد کشور. رشد تورمی ممکن است در کوتاهمدت برخی شاخصها را بهبود دهد، اما در بلندمدت، به دلیل کاهش توان رقابتی صنایع و افزایش هزینهها، به زیان اقتصاد خواهد بود.
همچنین به تاثیرات این تحریمها بر صادرات نیز باید اشاره کرد. کاهش صادرات که منظور من کاهش مقداری است، احتمالا به صورت ریاضی جبران خواهد شد، زیرا با فعالسازی مکانیسم ماشه، شاهد رشد نرخ ارز خواهیم بود. تورمی که این رشد نرخ ارز ایجاد میکند، به افزایش قیمت محصولات به صورت ریالی منجر شده و ممکن است کاهش فروش مقداری را جبران کند. این افزایش قیمتها به دلیل تورم، در نهایت به کاهش قدرت خرید مردم و فشار بر صنایع وابسته به مواد اولیه وارداتی منجر خواهد شد.
در آخر ذکر این نکته ضروری است که در حال حاضر افقی برای توافق دیده نمیشود و صحبتهای فوق با فرض چنین نکتهای درنظر گرفته شده است. هرچند تلاشهای دیپلماتیک میتواند از شدت این پیامدها بکاهد، اما بدون دستیابی به توافقی پایدار، اقتصاد ایران با چالشهای جدی مواجه خواهد شد.
-
مهدی قلیپور خانقاه - رئیس هیأت مدیره سبدگردان الماس
-
شماره ۶۰۴ هفته نامه اطلاعات بورس