درگیری ایالات متحده، اسراییل و ایران در سال جاری بازارهای انرژی خاورمیانه را بی‌ثبات کرده است.

به گزارش صدای بورس، درگیری ایالات متحده، اسراییل و ایران در سال جاری بازارهای انرژی خاورمیانه را بی‌ثبات کرده و در بحبوحه حملات نظامی و خطرات بسته شدن تنگه هرمز، بار دیگر نوساناتی را در قیمت نفت و زنجیره‌های تأمین ایجاد کرده است. در همین راستا اوپک پلاس نیز با یک معضل اساسی روبه‌رو است: ایجاد تعادل بین کاهش تولید برای تثبیت قیمت‌ها یا افزایش تولید برای جبران اختلالات احتمالی و در این مسیر رهبری عربستان سعودی در نتایج بازار نقش محوری دارد.


به عقیده کارشناسان جهانی، تغییر مسیر زنجیره تأمین و افزایش هزینه‌های حمل و نقل به نفع شرکت‌های انرژی متنوع است، در حالی که جذب ۹۰ درصدی نفت ایران توسط چین، نفوذ رو به رشد این کشور در بازار و خطرات وابستگی به LNG را برجسته می‌کند. بر همین اساس نیز سرمایه‌گذاران باید زیرساخت‌های انرژی، شیل ایالات متحده و انرژی‌های جایگزین را در اولویت قرار دهند و در عین حال از طریق کالاهایی مانند طلا و مس، از سرمایه‌های خود در برابر خطرات ژئوپلیتیکی محافظت کنند.
خاورمیانه مدت‌هاست که نقطه اتکای بازارهای جهانی انرژی بوده است، اما درگیری ایالات متحده و ایران در سال ۲۰۲۵ منطقه را به دوران جدیدی از نوسانات سوق داده است. با حملات نظامی، تبادل موشک‌های تلافی‌جویانه و تهدید قریب‌الوقوع بسته شدن تنگه هرمز، سرمایه‌گذاران باید با تعامل پیچیده‌ای از خطرات و فرصت‌ها در سهام انرژی و کالاها دست و پنجه نرم کنند. این مقاله که به قلم رایس نورث وود، کارشناس ارشد موسسه تحلیلی ainvest به قلم تحریر درآمده، پویایی‌های در حال تحول در نتیجه افزایش مجدد ریسک‌های منطقه خاورمیانه موشکافی و چارچوبی استراتژیک برای پیمایش این آشفتگی ارائه شده است.

منازعه ایالات متحده و ایران کاتالیزوری برای نوسانات بازار


تشدید تنش در ژوئن ۲۰۲۵ - که با حملات ایالات متحده به تأسیسات هسته‌ای ایران و حملات تلافی‌جویانه به زیرساخت‌های اسرائیل همراه بود - شکنندگی زنجیره‌های تأمین انرژی را آشکار کرده است. در حالی که قیمت نفت در ابتدا پس از حمله اسرائیل ۷.۱ درصد افزایش یافت، اما واکنش خاموش بازار (نفت خام برنت تا اواخر ژوئن به ۶۵ دلار رسید) نشان دهنده تغییرات ساختاری در این بازار است که دیگر تهدیدی جدی برای بازار جهانی نفت نیست؛ ذخایر جهانی پر از نفت، تقاضای ضعیف و نقش چین به عنوان "خریدار نهایی" برای تولیدکنندگان تحریم شده، همگی مختصات این بازار در شرایط کنونی است. با این حال، خطر درگیری مجدد همچنان بالاست و شاید زمانی که خوانندگان محترم این گزارش را می‌خوانند این جنگ شروع شده باشد. در همین حال مجلس ایران احتمال بسته شدن تنگه هرمز، گلوگاهی که روزانه ۲۰ میلیون بشکه نفت از آن عبور می‌کند، را بررسی کرده است. با تمام این تفاصیل گفته می‌شود حتی با فرض بسته شدن تنگه هرمز افزایش ۲۰ تا ۳۰ درصدی قیمت نفت اتفاق خواهد افتاد، اما تأثیرات آبشاری آن بر هزینه‌های حمل و نقل قابل انکار نیست که می‌تواند به صورت کوتاه‌مدت روی رشد جهانی اثر بگذارد. به همین دلیل ضروری است سرمایه‌گذاران شاخص‌های ژئوپلیتیکی، مانند استقرار نیروهای نظامی ایالات متحده در منطقه و وضعیت برنامه هسته‌ای ایران را برای سنجش نوسانات کوتاه‌مدت زیر نظر داشته باشند.

اوپک پلاس؛ متعادل‌کننده در بحبوحه عدم قطعیت


اما در این مسیر، پاسخ اوپک پلاس به این بحران بسیار مهم خواهد بود. در حالی که این گروه از نظر تاریخی به عنوان یک نیروی تثبیت‌کننده عمل کرده است، درگیری ۲۰۲۵ یک دوراهی ایجاد کرد: از یک سو کاهش عرضه برای افزایش قیمت‌ها و از سوی دیگر افزایش تولید برای جبران اختلالات احتمالی. عربستان سعودی، رهبر بالفعل بازار نفت، تاکنون سهمیه‌های تولید خود را حفظ کرده است، اما توانایی آن برای تغییر سریع می‌تواند نتایج بازار را در شرایط بحرانی تعیین کند. با این حال شکاف‌های احتمالی بین عربستان سعودی و روسیه می‌تواند منجر به جنگ قیمتی در بازار نفت شود.

اختلالات زنجیره تأمین: یک شمشیر دولبه


این درگیری در حال حاضر باعث تغییر مسیر تانکرهای نفتی به بنادر جایگزین در عمان و امارات متحده عربی شده و هزینه‌های حمل و نقل و زمان ترانزیت را افزایش داده و پیش بینی می‌شود این روند تشدید شود. نرخ بیمه دریایی ۶۰ درصد افزایش یافته است و کشتی‌های کانتینری با محدودیت‌های ظرفیت دست و پنجه نرم می‌کنند. این اختلالات به نفع شرکت‌هایی با شبکه‌های لجستیک متنوع، مانند Cenovus Energy و Occidental Petroleum است که از طریق قراردادهای حمل و نقل بلندمدت، در برابر خطرات ژئوپلیتیکی پوشش ریسک داشته‌اند. در مقابل، شرکت‌هایی که به تنگه هرمز وابسته هستند، مانند Total Energies با ریسک‌های کوتاه‌مدت مواجه هستند. سرمایه‌گذاران باید با تجزیه و تحلیل تنوع جغرافیایی شرکت‌ها و برنامه‌ریزی احتمالی، انعطاف‌پذیری پرتفوی را ارزیابی کنند.

نقش چین: تعادلی جدید در بازارهای انرژی


در این تحلیل نفوذ رو به رشد چین را نمی‌توان نادیده گرفت. پکن، به عنوان بزرگترین واردکننده نفت جهان، علیرغم تحریم‌های ایالات متحده، ۹۰ درصد از صادرات ایران در سال ۲۰۲۵ را جذب کرده است. این پویایی، حائلی در برابر شوک‌های عرضه ایجاد کرده است، اما آسیب‌پذیری‌هایی مانند وابستگی به LNG قطر (۳۳.۴ درصد از واردات چین در سه‌ماهه اول ۲۰۲۵) را نیز در بر می‌گیرد. برای سرمایه‌گذاران، این موضوع خطراتی که متوجه شرکت‌های انرژی متمرکز در چین، از جمله پتروچاینا و سینوپک را برجسته می‌کند.

تنوع‌بخشی به انرژی‌های جایگزین


این درگیری، علاقه به نفت غیر خاورمیانه را افزایش داده است. تولیدکنندگان شیل ایالات متحده (به عنوان مثال، Pioneer Natural Resources) و پروژه‌های فراساحلی در برزیل و گویان (به عنوان مثال، Equinor) پتانسیل رشد بلندمدت را در بازار نفت ارائه می‌دهند.

نتیجه‌گیری: پیمایش شرایط جدید


درگیری ایالات متحده و ایران در سال ۲۰۲۵، چشم‌انداز ریسک بازار نفت را از نو تعریف کرده است. در حالی که تأثیر اقتصادی فوری آن کمتر از حد انتظار بوده است، احتمال تجدید خصومت‌ها - و بسته شدن تنگه هرمز - همچنان یک عامل غیرقابل پیش‌بینی حیاتی است. بر این اساس سرمایه‌گذاران باید یک استراتژی دوگانه را اتخاذ کنند؛ پوشش ریسک کوتاه‌مدت در برابر نوسانات و موقعیت‌یابی بلندمدت در سهام انرژی انعطاف‌پذیر و زنجیره‌های تأمین متنوع. با ادامه تغییر صفحه شطرنج ژئوپلیتیکی خاورمیانه، کسانی که حرکت بعدی را پیش‌بینی می‌کنند، خود را در بهترین موقعیت برای بهره‌برداری از فرصت‌های پیش رو خواهند یافت.

  • حمزه بهادیوند چگینی- روزنـامه‌نـگار

  • شماره ۶۰۳ هفته نامه اطلاعات بورس