به گزارش صدای بورس،حذف صفر از پول ملی، سیاستی است که در بسیاری از کشورها بهمنظور مقابله با تورم بالا، سادهسازی مبادلات مالی و بازسازی اعتماد عمومی به پول ملی انجام شده است. مرور تجربههای جهانی نشان میدهد که حذف صفر از پول ملی به تنهایی نمیتواند مشکلات اقتصادی مانند تورم یا کاهش قدرت خرید را حل کند. موفقیت این سیاست به اصلاحات ساختاری مانند کنترل تورم، کاهش کسری بودجه، اصلاح نظام بانکی، و بهبود فضای کسبوکار وابسته است. برخی نمونههای موفق و ناموفق این سیاست، واقعیت را آشکار میکند. ترکیه در سال ۲۰۰۵، ۶ صفر از لیره حذف و «لیره جدید» را معرفی کرد. پس از این اقدام، تورم از حدود ۷۰ درصد در دهه ۱۹۹۰ به زیر ۱۰ درصد در سالهای پس از حذف صفر کاهش یافت. ارزش لیره تثبیت شد و مبادلات مالی سادهتر شدند. رشد اقتصادی ترکیه در دهه ۲۰۰۰ تقویت شد و این کشور به یکی از اقتصادهای نوظهور تبدیل شد. دلایل موفقیت این اقدام، اصلاحات اقتصادی گسترده قبل از حذف صفر، شامل کنترل کسری بودجه، استقلال بانک مرکزی، اصلاح نظام بانکی، ایجاد سیاستهای پولی سختگیرانه برای مهار تورم و نهایتا ایجاد ثبات سیاسی نسبی و جذب سرمایهگذاری خارجی بود. در مقابل، ونزوئلا از سال ۲۰۰۸ تاکنون ۱۴ صفر از پول ملی خود (بولیوار) حذف کرده، اما به دلیل عدم اصلاحات ساختاری و تورم افسارگسیخته، این اقدامات نتیجهای جز تشدید بحران اقتصادی نداشته است. در این باره با اسفندیار جهانگرد، اقتصاددان و استاد دانشگاه علامه طباطبائی در خصوص تاثیرات اقتصادی حذف صفر از پول ملی ایران انجام داده که در ادامه میخوانید.
* هدف اصلی حذف ۴ صفر چیست؟
در اقتصادکلان معمولا سیاست گذاران بهدلایل مختلفی اقدام به حذف صفر از پول ملی میکنند. با حذف صفر کاهش بار اسمی و انتظاراتی واحد پول باعث میشود که پول سادهتر و کارآمدتر شود؛ برای مثال به جای ۱۰ هزار واحد پول قدیمی، از ۱ واحد پول جدید استفاده میشود. این موضوع محاسبات روزمره، فیشها، فاکتورها، نمایش قیمتها و تبلیغات را آسانتر میکند. همچنین هزینههای عملیاتی کاهش مییابد، زیرا پولشماری، چاپ اسکناس و سکه، و حملونقل پول به طور نسبی سادهتر و گاهی ارزانتر خواهد شد. از سوی دیگر، تعویض واحد پول نمادی سیاسی است که نشان میدهد دولت در حال اجرای تغییرات است و این کار میتواند شروعی برای اصلاحات بزرگتر باشد. اگر این تغییرات همراه با سیاستهای تثبیتکننده باشد، میتواند به بازسازی اعتماد مردم کمک کند. همچنین حذف پیچیدگیهای حسابداری و سیستمهای دیجیتالی اتفاق میافتد؛ اعداد کوتاهتر و خواناتر در صورتحسابها، حسابداری، حقوق و دستمزد، مالیات و گزارشدهی به کار گرفته میشوند. در نهایت، با کاهش اندازه اعداد در معاملات خرد، خطاهای محاسباتی و فسادهای خرد که ناشی از مبالغ بسیار بزرگ هستند، کاهش مییابد و مشکلات مربوط به آن کمتر میشود.
* فکر میکنید این مهم به تنهایی کافی است؟
حذف صفر از پول ملی اقدامی همزمان نمادین و عملیاتی است، اما برای دستیابی به نتایج واقعی و پایدار باید با مجموعهای از اصلاحات تکمیلی همراه باشد. این اصلاحات شامل یک سیاست پولی مقتدر و شفاف است که کنترل پایه پولی، مهار رشد نقدینگی و در بهترین حالت پیادهسازی چارچوبی مانند هدفگذاری تورمی را در بر گیرد و با استقلال نسبی بانک مرکزی پشتیبانی شود. همچنین اجرای یک سیاست مالی انضباطی ضروری است که کاهش کسری بودجه یا تأمین آن از روشهای غیرپولی را هدف بگیرد و همراه با اصلاحات اساسی در ساختار درآمدها و هزینههای دولت باشد. ثبات در نرخ ارز و یا مدیریت کارآمد بازار ارز نیز اهمیت ویژهای دارد، زیرا نوسانات شدید ارزی میتواند انتظارات تورمی را دوباره فعال کند. در کنار این موارد، باید تحولات ساختاری همچون بهبود ظرفیت عرضه، افزایش رقابتپذیری، اصلاحات مالیاتی، حذف رانتها و بهبود محیط کسبوکار به اجرا درآید. شفافیت و ارتباطات عمومی مؤثر، شامل اطلاعرسانی دقیق درباره برنامه انتقال، زمانبندی مراحل و طرحهای حمایت موقت از گروههای آسیبپذیر نیز از ارکان موفقیت این سیاست است. در غیاب این پیششرطها، حذف صفر تأثیر پایداری نخواهد داشت و قیمتها بهسرعت در مقیاس جدید شروع به رشد خواهند کرد.
* اساساً حذف صفرها چه تأثیری بر تورم، قدرت خرید و ارزش واقعی پول دارد؟
ازمنظر اصلاحات اقتصادی حذف ۴ صفر یک اصلاح اسمی است. قیمتها و دستمزدها در ارقام اسمی کوچکتر میشوند؛ اما نسبتهای نسبی (نرخها، درصدها) بدون تغییر باقی میمانند. این یعنی اصلاحات اسمی است ولی تغییر حقیقی صورت نمی گیرد. بنابراین از منظر اثر بر تورم در ایران، حذف صفر خودش تورم را کاهش نمیدهد. اگر انتظارات تورمی و سیاست پولی/مالی کشور بدون تغییر بماند، تورم ادامه خواهد داشت و پس از مدتی قیمتها در مقیاس جدید باز هم رشد میکنند. از لحاظ اثر بر قدرت خرید مردم، بدون کنترل تورم، قدرت خرید واقعی مردم تغییری نمیکند و فقط ارقام در مقیاس کوچکتر و رُند میشوند. بنابراین اگر کنترلی روی تورم از طریق سیاست های پولی /مالی و همچنین گشایشهای ارزی انجام نشود، قدرت خرید مردم در زمانِ پس از اجرای طرح همچنان کاهش می یابد. اثر انتظارات تورمی این اصلاح بدین شکل است که اگر حذف صفر با پیامهای قوی و اقدامات واقعی تثبیت پول مثل سیاستهای انضباطی مالی، کنترل نقدینگی، گشایش های ارزی بینالمللی و رفع تحریم ها از طرف حاکمیت انجام شود، میتواند انتظارات را بهطور مثبت تغییر دهد و به کاهش تورم کمک کند. اما این اثر فقط زمانی رخ میدهد که جامعه به این اقدامات باور داشته باشد و اتفاق بیفتد. در غیر این صورت اثر کنترل انتظاراتی نخواهد داشت.
* تاثیر آن بر تجارت خارجی، صادرات و واردات چیست؟
حذف صفر از پول ملی بهتنهایی تأثیر مستقیمی بر رقابتپذیری اقتصادی ایران ندارد، زیرا بدون تغییر در نرخ ارز حقیقی، هزینه نسبی صادرات و واردات ثابت میماند. از این رو، اثر مستقیم این سیاست بر نرخ ارز و توان رقابتی اقتصاد ناچیز است. با این حال، اجرای آن پیامدهای عملیاتی و هزینههای تجاری خاص خود را به همراه دارد. برای نمونه، فاکتورها، سیستمهای صدور پیشفاکتور و پسفاکتور، نرمافزارهای حسابداری و سامانههای گمرکی باید متناسب با واحد پول جدید اصلاح شوند، که این امر در کوتاهمدت هزینه و پیچیدگی فرآیندهای تجاری را افزایش میدهد. در حوزه تجارت بینالملل نیز، از آنجا که ارزهای بینالمللی مانند دلار، یوان و یورو و دیگر ارزها تغییری نمیکنند، تنها شیوه نمایش ارقام در قراردادها و پرداختها تغییر خواهد کرد و به همین دلیل، تبدیل و بازنویسی دقیق قراردادها و پیمانها ضروری است تا از بروز اختلافات جلوگیری شود. با وجود این، اگر حذف صفر بخشی از یک برنامه گسترده بازسازی اقتصادی و تثبیت نرخ ارز باشد، میتواند در بلندمدت با کاهش عدم قطعیت و ریسک ارزی، زمینه جذب واردات ضروری و حتی بهبود شرایط صادرات را فراهم کند؛ هرچند این اثر کاملاً مشروط به تحقق ثبات اقتصادی و ارزی درکشور است.
* فایده فراهم کردن زیرساختهای حذف صفر در مقابل هزینههای آن توجیهپذیر است؟
هزینههای حذف صفر از پول ملی معمولاً ترکیبی از هزینههای یکباره و پیوسته است. این هزینهها شامل بازطراحی و چاپ اسکناس و سکه، جمعآوری اسکناسهای قدیمی و مخارج مرتبط با چاپ، توزیع و جمعآوری آنها میشود. که البته نسبت به سالهای قبل بدلیل گسترش بانکداری اینترنتی کاهش یافته باشد. همچنین بهروزرسانی سیستمهای بانکی، سامانههای پرداخت، دستگاههای خودپرداز و پایانههای فروش، نرمافزارهای حسابداری، مالیاتی و گمرکی از دیگر الزامات این فرآیند است. آموزش کارکنان بانکها و دستگاههای دولتی و اطلاعرسانی به عموم مردم، بهعلاوه اصلاح اسناد دولتی، قراردادها، دستهچکها، اوراق بهادار و سایر اسناد حقوقی نیز جزو هزینههای اجتنابناپذیر این سیاست هستند. در مقابل، منافع این اقدام عمدتاً در ابتدا ماهیتی حسابداری دارند و برای آنکه به منافع اقتصادی واقعی تبدیل شوند، لازم است الزامات پیشگفته درباره اصلاحات ساختاری رعایت گردد. از جمله این منافع میتوان به کاهش هزینههای پردازش پول در میانمدت و بلندمدت به شرط انجام اصلاحات پولی و مالی، کاهش خطاهای حسابداری و سهولت در گزارشدهی، و دستاوردهای نمادین در صورت همراهی با سیاستهای اصلاحی پولی، مالی و ارزی اشاره کرد. در مجموع، از منظر اقتصادی، اگر حذف صفر از پول ملی همراه با اصلاحات تثبیتکننده اقتصاد و مدیریت صحیح دوره انتقال باشد، هزینههای یکباره آن معمولاً قابل توجیه است، زیرا میتواند منافع عملیاتی و انتظاراتی قابل توجهی به همراه داشته باشد. اما در صورتی که این اقدام صرفاً جنبه نمایشی داشته و بدون اصلاحات اساسی انجام شود، نهتنها منابع کشور هدر میرود بلکه ممکن است هزینههای اضافی مانند نیاز به بازتنظیم مکرر یا ایجاد بیاعتمادی عمومی را نیز به همراه داشته باشد.
* اساساً هزینه و فایده حذف صفر از پول ملی را برای اقتصاد ایران چطور ارزیابی میکنید؟
حذف صفر از پول ملی در ایران زمانی میتواند توجیه اقتصادی و عملیاتی داشته باشد که در چارچوب یک برنامه جامع و منسجم اجرا شود. این اقدام باید بهعنوان بخشی از یک برنامه تثبیت پول همراه با کنترل پایدار تورم و رعایت انضباط بودجهای انجام گیرد. وجود یک برنامه زمانی مشخص، تخصیص بودجه ویژه برای ایجاد زیرساختهای لازم و اجرای اطلاعرسانی مؤثر از ملزومات اصلی آن است. همچنین، ضروری است که سیاست مالی بر سیاست پولی تسلط پیدا نکند تا استقلال و کارآمدی سیاستهای پولی حفظ شود. طراحی سازوکارهای حمایتی برای اقشار آسیبپذیر در کوتاهمدت نیز اهمیت دارد تا از وارد شدن فشار اقتصادی ناگهانی به این گروهها جلوگیری شود. هماهنگی کامل میان بخش خصوصی، شبکه بانکی، سامانههای بینالمللی و شرکای تجاری برای تطبیق قراردادها، فاکتورها و روشهای قیمتگذاری از دیگر پیششرطهای موفقیت این طرح است. در چنین شرایطی، مزایای بلندمدت این اقدام از جمله افزایش کارآمدی مبادلات، کاهش هزینههای تراکنشی و تقویت اعتماد عمومی در صورت ایجاد ثبات میتواند هزینههای یکباره حذف چهار صفر از پول ملی را جبران کند. در مقابل، اگر این سیاست صرفاً جنبه نمادین داشته باشد و در کنار آن سیاستهای پولی و مالی تورمزا همچنان ادامه یابند، یا اگر برنامه اجرایی ناقص باشدبرای مثال سیستمهای بانکی و حسابداری آمادگی لازم را نداشته باشند یا اطلاعرسانی به شکل کافی انجام نشودآنگاه این اقدام میتواند منجر به آشفتگی، خطا و افزایش هزینهها شود. همچنین، اگر هزینههای زیرساختی فراتر از برآوردهای اولیه باشند و دولت توان مدیریت یا تأمین آنها را نداشته باشد، این سیاست ممکن است نهتنها بیاثر بلکه زیانبار باشد.
* نکات عملی برای اجرای طرح حذف چهار صفر چیست؟
برای اجرای موفق سیاست حذف صفر از پول ملی لازم است برنامهای جامع، شفاف و زمانبندیشده اعلام شود تا اهداف، مراحل و الزامات قانونی و اجرایی آن برای همگان روشن باشد و از بروز شایعات و نااطمینانی جلوگیری شود. این اقدام باید همزمان با تعیین اهداف کمی مشخص برای رشد نقدینگی و کنترل تورم انجام گیرد تا نشان دهد که طرح در بستر یک سیاست پولی منضبط و پایدار پیادهسازی میشود. هزینههای مربوط به چاپ و تعویض اسکناس و همچنین بهروزرسانی سیستمهای بانکی، گمرکی و مالیاتی باید پیشاپیش برآورد شده و بودجه مشخصی به آن اختصاص یابد. در کنار آن، نقشه راه فنی شامل بهروزرسانی دستگاههای خودپرداز، پایانههای فروش، سامانههای بانکی، نرمافزارهای مدیریت منابع سازمان و خزانهداری باید از قبل طراحی و اجرا شود. تمام قراردادها، اسناد مالی و اوراق بهادار نیز باید متناسب با تغییر واحد پول بازنگری و بازنویسی شوند و این تغییرات با ضمانتهای حقوقی در نظام قضایی پشتیبانی شود تا از بروز اختلافات جلوگیری شود. کمپینهای اطلاعرسانی عمومی و آموزش تخصصی کارکنان بانکها، ادارات و کسبوکارها نقش مهمی در کاهش خطا و ابهام دارند. در صورتی که احتمال بروز تورم انتقالی یا اثرات منفی کوتاهمدت وجود داشته باشد، باید سازوکارهایی برای حمایت موقت از اقشار آسیبپذیر پیشبینی شود. پس از آغاز اجرای طرح نیز لازم است شاخصهایی همچون تورم ماهانه، انتظارات تورمی و هزینههای تراکنشی بهطور مستمر پایش و گزارشهای شفاف منتشر شود تا امکان ارزیابی، اصلاح و بهبود بهموقع فراهم شود.
* و در نهایت فکر میکنید اجرای طرح حذف چهار صفر از پول ملی کشور موفق خواهد بود؟
حذف چهار صفر در اقتصاد ایران تنها «تعدیل اسمی» به معنای تغییر مقیاس واحد پول است که به تنهایی تغییری در ارزش واقعی پول، تورم یا شاخصهای اقتصادی ایجاد نمیکند مگر اینکه همراه با اصلاحات اعتمادساز، سیاستهای کلان پولی و بودجهای و رفع تحریمها باشد. فواید عملی این اقدام در ایران مانند کاهش پیچیدگیهای حسابداری، سهولت در معاملات نقدی و کاهش هزینههای پردازش، یکبار و واقعی است؛ اما اثرات پایدار و واقعی بر تورم، قدرت خرید و نرخ ارز تنها زمانی رخ میدهد که حذف صفر بخشی از یک بسته اصلاحی بزرگتر باشد که اعتبار سیاستگذار را افزایش دهد. در غیاب اصلاحات تکمیلی، حذف صفر صرفاً «تعویض برچسب» خواهد بود و هزینههایی به همراه خواهد داشت بدون اینکه مزایای واقعی و پایدار برای اقتصاد ایران به همراه داشته باشد.
-
لیلا عبدالهی - خبـرنگـار
-
شماره ۶۰۱ هفته نامه اطلاعات بورس