به گزارش صدای بورس، بحران رو به افزایش خاورمیانه و احتمال بسته شدن تنگه هرمز توسط ایران، زنجیرههای تأمین کشاورزی جهانی را به طور قابل توجهی تهدید میکند. با توجه به اینکه ۲۵ درصد از تجارت نفت خام جهان از طریق این آبراه حیاتی جریان دارد، تنشهای ژئوپلیتیکی در حال حاضر باعث افزایش قیمت کالاها، افزایش هزینههای حمل و نقل و مجبور کردن بازرگانان به ارزیابی مجدد استراتژیهای زنجیره تأمین خود شدهاند. این تحلیل، تأثیر چندوجهی این موضوعات را بر کالاهای کشاورزی و امنیت و تجارت جهانی غذا بررسی میکند.
در دوران جنگ ۱۲ روزه، بازارهای کالا به سرعت به تنشهای فزاینده واکنش نشان داده و محصولات کلیدی کشاورزی مانند گندم، روغن؛ کلزا، روغن آفتابگردان، سویا، برنج، شکر و سایر محصولات به سرعت به اخبار واکنش نشان دادند که نشان میدهد این بازارها همسو با نفت از این وقایع تاثیر میپذیرند.
واقعیت آن است که وابستگی کشاورزی مدرن به انرژی، مکانیسم انتقال مستقیم شوکهای قیمت نفت را ایجاد میکند. از تراکتورهایی که در مزارع کار میکنند تا کامیونهایی که برداشتها را به تأسیسات فرآوری منتقل میکنند، نفت خام تقریباً زیربنای هر جنبهای از عملیات کشاورزی است. افزایش هزینههای انرژی بلافاصله به هزینههای تولید بالاتر تبدیل میشود که در نهایت به قیمتهای مصرفکننده منتهی میشود. با در نظر گرفتن بازار انرژی جایگزین، وضعیت پیچیدهتر میشود. با تلاش کشورها برای کاهش وابستگی به نفت خاورمیانه، تقاضا برای مواد اولیه بیودیزل تشدید میشود. این تغییر میتواند مقادیر قابل توجهی از سویا، ذرت، روغن پالم، روغن نارگیل و کلزا را از کاربردهای غذایی به تولید انرژی منحرف کند.
برزیل یک مطالعه موردی بسیار جالب ارائه میدهد. این کشور ممکن است نیشکر بیشتری را به جای شکر به سمت تولید اتانول هدایت کند، که به طور بالقوه عرضه جهانی شکر را محدود کرده و قیمتها را بالاتر میبرد.
فراتر از هزینههای مستقیم انرژی، این بحران اساساً الگوهای حمل و نقل جهانی را تغییر میدهد. کشتیهایی که معمولاً از تنگه هرمز عبور میکنند، به طور فزایندهای مجبور میشوند مسیر طولانیتر دماغه امید نیک را در اطراف آفریقا طی کنند. این انحراف مسیر، زمان و هزینه قابل توجهی را به محمولهها اضافه میکند و چندین اثر زنجیرهای ایجاد میکند:
هزینههای بیمه برای کشتیهایی که از آبهای خاورمیانه عبور میکنند، به طرز چشمگیری افزایش یافته و هزینههای قابل توجهی را به حاشیه سود کم فعلی در تجارت کشاورزی اضافه کرده است.
انحراف مسیر دماغه امید نیک نیز میتواند ۱۰ تا ۱۴ روز به زمان سفر اضافه کند، تحویلها را به تأخیر بیندازد و مدیریت موجودی را برای فرآوریکنندگان و تولیدکنندگان پیچیده کند. این در حالی است که مسیرهای طولانیتر به معنای مصرف سوخت بیشتر و استفاده بیشتر از کشتیها است که نرخ حمل و نقل را در تمام خطوط حمل و نقل افزایش میدهد. در این محیط، نهادههای کشاورزی با چالشهای منحصر به فرد خود روبرو هستند. کودها، آفتکشها و سایر نهادههای شیمیایی به شدت به نفت و گاز به عنوان خوراک و منبع انرژی وابسته هستند. افزایش قیمت در این بخشها، چالشهای پیش روی کشاورزان در سطح جهان را تشدید میکند.
اختلالات حمل و نقل به ویژه بر جابجایی کود تأثیر میگذارد، زیرا این کالاهای فله اغلب به همان مسیرهای حمل و نقل متکی هستند که اکنون در معرض خطر هستند. تأخیر در تحویل کود میتواند بر فصلهای کاشت در مناطق کلیدی کشاورزی تأثیر بگذارد، بهطور بالقوه باعث کاهش بازده و محدود شدن بیشتر عرضه کالاها شود.
برای صادرکنندگان عمده کشاورزی مانند هند، این بحران هم چالشها و هم فرصتهایی را به همراه دارد. صادرات کشاورزی هند به ایران - از جمله برنج، چای و ادویه - با اختلال فوری مواجه است. تأخیر در پرداخت و افزایش هزینههای معاملات در حال حاضر بر روابط تجاری دوجانبه تأثیر میگذارد. با این حال، اختلال در عرضه از مناطق دیگر میتواند فرصتهایی را برای صادرکنندگان هندی در بازارهای جایگزین ایجاد کند، بهویژه اگر بحران چندین ماه ادامه یابد. همچنین در این محیط بیثبات، تاجران و فرآوریکنندگان محصولات کشاورزی به ابزارهای پیشرفتهای برای پیمایش شرایط بازار که به سرعت در حال تغییر است، نیاز دارند. تجزیه و تحلیل دادههای بلادرنگ، مدلسازی پیشبینی و بهینهسازی زنجیره تأمین نه تنها به مزایای رقابتی، بلکه به ضروریات بقا تبدیل میشوند.
پلتفرمهایی که میتوانند ارزیابی ریسک ژئوپلیتیکی را با تجزیه و تحلیل بازار کالا ادغام کنند، به طور فزایندهای ارزشمند هستند. توانایی شناسایی سریع مناطق منبعیابی جایگزین، بهینهسازی مسیرهای لجستیکی و پوشش ریسک در برابر نوسانات قیمت، هرگز تا این حد حیاتی نبوده است.
مدت و شدت بحران خاورمیانه تا حد زیادی تأثیر نهایی آن بر بازارهای کشاورزی را تعیین میکند. اختلالات کوتاهمدت ممکن است منجر به افزایش موقت قیمتها و چالشهای لجستیکی شود. با این حال، یک بحران طولانی میتواند اساساً الگوهای تجارت جهانی را تغییر شکل دهد.
باید گفت بحران خاورمیانه نشاندهنده یک لحظه محوری برای تجارت جهانی کشاورزی است. در حالی که تأثیرات فوری در افزایش قیمت کالاها و اختلالات زنجیره تأمین قابل مشاهده است، پیامدهای بلندمدت میتواند حتی مهمتر باشد. این بحران، ماهیت بههمپیوسته سیستمهای غذایی جهانی و اهمیت حیاتی امنیت انرژی در تولید کشاورزی را برجسته میکند.
شماره ۵۹۹ هفته نامه اطلاعات بورس