من دوباره دیدم که تونی کروس چگونه همچون نوازنده‌ای چیره‌دست، میدان را در اختیار می‌گیرد؛ مارسلو که با پای چپ جادویی‌اش، توپ‌هایی موزون و نرم را ارسال می‌کرد و ستارگانی چون باپتیستا، بی‌امان آن‌ها را به گل تبدیل می‌کردند.

به گزارش صدای بورس، دیدار خیریه‌ی کلاسیک مچ چیزی فراتر از یک مسابقه با اهداف انسان‌دوستانه است—هرچند همین هدف نیز به‌اندازه‌ کافی ارزشمند است. این رویداد، فرصتی بی‌نظیر بود برای زنده کردن کودک درون ما؛ همان کودکی که شاید سال‌هاست در سکوت و فراموشی، در گوشه‌ای از ذهن‌مان به خواب رفته، با این باور که دیگر هیچ‌چیز نمی‌تواند خاطرات فراموش‌نشدنی گذشته را زنده کند. اما جادوی فوتبال بار دیگر معجزه کرد؛ در طول دو ساعت، نزدیک به ۸۰ هزار نفر در ورزشگاه، بار دیگر بر موج خاطرات سوار شدند و برخی از زیباترین لحظات زندگی‌شان را از نو تجربه کردند.

من دوباره دیدم که تونی کروس چگونه همچون نوازنده‌ای چیره‌دست، میدان را در اختیار می‌گیرد؛ مارسلو که با پای چپ جادویی‌اش، توپ‌هایی موزون و نرم را ارسال می‌کرد و ستارگانی چون باپتیستا، بی‌امان آن‌ها را به گل تبدیل می‌کردند.

آذربایجان شرقی آذربایجان غربی اردبیل اصفهان البرز ایلام بوشهر تهران چهارمحال و بختیاری خراسان جنوبی خراسان رضوی خراسان شمالی خوزستان زنجان سمنان سیستان و بلوچستان فارس قزوین قم کردستان کرمان کرمانشاه کهگیلویه و بویراحمد گلستان گیلان لرستان مازندران مرکزی هرمزگان همدان یزد

چطور ممکن بود با دیدن پپه—همان “پپن‌باوئر” من—که با صلابتی آشنا خط دفاع را هدایت می‌کرد، تحت تأثیر قرار نگیرم؟ مردی که یک دهه طلایی را کنار سرخیو راموس در خط دفاع سپری کرد، حالا نیز همچنان مقتدر و الهام‌بخش بود. یا وقتی رائول، مثل همیشه، با ضربه سری دقیق در محوطه شش قدم و از جایی که هیچ‌کس انتظارش را نداشت، گل زد. یا وقتی بوئیو، در آستانه ۷۰ سالگی، باز هم از یک تیر دروازه به دیگری پرواز کرد. یا روبرتو کارلوس که حتی با حضور هشت دقیقه‌ای، لبخند را به چهره‌ها هدیه داد—و باور کنید، من هم دیگر برای حتی یک بازی دوستانه توان ندارم!

دیدن قهرمانان قدیمی‌مان، گذشته را پیش چشم‌مان زنده کرد. بله، یادآور شد که سن‌مان بالاتر رفته… اما مهم‌تر از آن، این لحظات به ما یادآوری کردند چقدر با آن‌ها خوشحال بوده‌ایم. خوشحالی‌ای که در عمق قلب‌مان جاودانه شده است.

منبع:رئال مادرید