به گزارش صدای بورس، بازار فلزات اساسی همچنان در سایه نوسانات دلار حرکت میکند از قیمت جهانی مس گرفته تا نرخ فروش فولاد در داخل کشور. تمامی این متغیرها تحت تأثیر تحولات اقتصادی، سیاستهای پولی و شرایط بینالمللی قرار دارند.
در حالی که جریان نقدینگی در بازار سرمایه با چالشهایی مواجه شده و سیاستهای کلان اقتصادی در حال بازتعریف است، فلزات اساسی همچنان بهعنوان یک دارایی استراتژیک در کانون توجه سرمایهگذاران قرار دارند.
با توجه به ارزش بازار ۱۸.۵ میلیارد دلاری و درآمد قابل توجه، این صنعت نشاندهنده اعتماد بالا از سوی سرمایهگذاران و تقاضای پایدار است. باید در نظر داشت که در شرایط تورمی، ارزش بازار این صنعت عموماً با نوسانات نرخ جهانی فلزات و قیمتهای جهانی ارتباط نزدیکی دارد. (نمودار یک)
افزایش نرخ دلار معمولاً به نفع صنایع صادرات محور فلزات اساسی است، چرا که درآمد آنها به ارز محاسبه میشود. اما از سوی دیگر، نوسانات دلار میتواند هزینههای تولید را نیز افزایش دهد. با این حال، حاشیه سود این صنعت که در حال حاضر برابر با ۳۳.۵ درصد است، نشاندهنده کارآمدی در مدیریت هزینهها و تبدیل بخش قابل توجهی از درآمد به سود است. این حاشیه سود بالا بهویژه تحت تأثیر هزینههای انرژی، مواد اولیه و سیاستهای ارزی قرار دارد. نسبت P/E دوازدهماهه این صنعت برابر با ۸.۸ است، که به این معناست که سرمایهگذاران به ازای هر یک تومان سود، ۸ تومان پرداخت میکنند.
نقد و بررسی قیمتهای جهانی فلزات
برای درک دقیقتر وضعیت بازار فلزات، باید به قیمتهای جهانی فلزات اساسی مانند مس، فولاد، آلومینیوم و روی توجه کنیم که تأثیر زیادی بر این صنعت دارند:
بازار فلزات اساسی این روزها راه خود را میرود، اما همیشه اتفاقاتی پشت پرده هستند که میتوانند همه چیز را به هم بریزند. مثلا آلومینیوم که به شدت وابسته به انرژی است، با قیمت ۲۶۷۵ دلار ایستاده و منتظر است تا ببیند نفت و گاز چه میخواهند کنند.
زیرا اگر این دو تغییر کنند، ممکن است آلومینیوم کمی کم یاب شود و قیمت آن بالا رود. از طرفی، سرب که بیشتر در صنایع خاص کاربرد دارد، نوسان کمتری نشان میدهد. اما روی بیشتر تحت تاثیر تقاضای صنایع گالوانیزه مثل خودروسازی و ساخت و ساز است. مس که همیشه قلب تپنده بازار فلزات بوده، حالا بیشتر از همیشه تحت تاثیر شرایط اقتصادی چین قرار دارد. با توجه به آمارهای اقتصادی جدید از این کشور، پیشبینی قیمت مس به معمایی پیچیده تبدیل شده است. چین یکی از بزرگترین مصرفکنندگان و تولیدکنندگان مس است، هر حرکتی در اقتصاد میتواند شوکی جدی به بازار وارد کند. از طرف دیگر، قطع برق که در کشورهای تولیدکننده بزرگ فلزات همیشه تهدیدی جدی به ویژه برای صنایعی مثل آلومینیوم و مس که انرژیبر هستند بوده، تولید را کاهش میدهد و هزینهها را بالا میبرد. این یعنی قیمتها همچنان در حال بازی با آتشند و هر اتفاقی میتواند فشاری جدید به این بازار وارد کند.
بازار فلزات اساسی این روزها بیشتر از همیشه به تحولات جهانی حساس شده و تغییرات سیاسی و اقتصادی، بهویژه سیاستهای پولی و تعرفهای، میتوانند تغییرات بزرگی به این بازار بدهد. مثلا اگر بانک مرکزی ژاپن نرخ بهره را بالا ببرد، نقدینگی جهانی به هم میریزد و این میتواند تقاضا برای فلزات را کاهش دهد. از طرف دیگر، تهدیدات تعرفهای آمریکا و سیاستهای جدید تجاری بهویژه علیه چین، میتواند تورم جهانی را شدت داده و این یعنی قیمت فلزات احتمالا تحت فشار بیشتری قرار میگیرد. با این اوصاف، پیشبینیها از آینده بازار فلزات اساسی چندان خوشبینانه نیست. نوسانات بیشتر، چالشهای بزرگتر در کوتاهمدت، محدودیتهای انرژی و مسائل تعرفهای به این فشار اضافه میشود و به ویژه صنایع انرژیبر مثل فلزات اساسی را دچار چالش میکند. همینطور، با کاهش ۱۷ درصدی ورودی سدها و مشکلات ذخیرهسازی انرژی، فشار زیادی به صنایع فلزات اساسی وارد میشود. تخصیص ۶۰ همت از سوی مجلس برای تسویه بدهیهای وزارت نیرو هم نشاندهنده این است که مدیریت نقدینگی در این بخش اهمیت زیادی پیدا کرده و تاثیر مستقیمی روی هزینههای تولید خواهد داشت. اگر روند سیاستهای پولی و تعرفهای همچنان ادامه پیدا کند، باید برای کاهش فعالیتهای سرمایهگذاری و نوسانات شدیدتر در بازار فلزات، بازی با نوسانات و مدیریت ریسک بیشتر از همیشه آماده باشیم. فلزات اساسی همیشه به عنوان یکی از ارکان اصلی بازار سرمایه شناخته شدهاند، نگاهی به دادههای کلیدی این صنعت نشان میدهد که برخی از نمادها در سطحی پایینتر از ارزش واقعی خود معامله میشوند، که پتانسیل رشد قابل توجهی را برای آینده به همراه دارد. (جدول یک)
در میان شــرکتهای بزرگ، «فولاد» با ارزش بازار ۵,۷۵۶,۴۰۰ میلیارد ریال و نسبت P/E برابر با ۶.۱ یکی از ارزانترینهاست و احتمال رشد آن زیاد است. «فملی»، با ارزش بازار ۶,۵۱۳,۰۰۰ میلیارد ریال و نسبت P/E ۱۰.۲، گرچه گرانتر است، اما سودآوری بالاتری دارد.
«فخوز» نیز با P/E برابر با ۱۰.۸ و P/E تحلیلی ۶.۶ در موقعیتی میان «فولاد» و «فملی» قرار دارد، هرچند که حجم معاملات پایینتر آن به معنای نقدشوندگی کمتر است. در شــرکتهای کوچکتر، «فباهنر» با نسبت P/E ۸.۲ و P/E تحلیلی ۴.۵ پتانسیل رشد قابل توجهی دارد، با حجم معاملات ۴۲۳ میلیارد تومان که نقدشوندگی خوبی فراهم کرده است. «فخاس» با نسبت P/E ۵.۱ یکی از ارزندهترینهاست و جریان نقدی خوبی دارد. «فسبزوار» نیز با P/E ۵.۱ و سودآوری بالا، جذاب به نظر میرسد، ولی حجم معاملات پایین آن نقدشوندگی را محدود کرده است. «فاسمین» با ارزش معاملات ۵۵ میلیارد تومان نشان میدهد که برخی سرمایهگذاران به آن توجه ویژهای دارند، اگرچه مارکت کپ آن کمتر از دیگر نمادهاست.
-
زهرا عرب - تحلیلگر بازار سرمایه
- شماره ۵۸۷ هفته نامه اطلاعات بورس