به گزارش صدای بورس، دور دوم نشست ایران و آمریکا در ایتالیا در حالی که نشانههای مثبتی از ادامه مذاکرات با هدف دستیابی به یک توافق نهایی را به بازارهای کشور مخابره کرد، اما تا لحظه تنظیم این گزارش هنوز اثر معناداری بر بازارهای مختلف بر جای نگذاشته است، با این حال به نظر نمیرسد مقاومتی هم در سطح معامله گران وجود داشته باشد و بیش از آن که وضعیت کنونی را ناشی از یک ناامیدی قلمداد کنیم، باید آن را یک «انتظار و مشاهده» و آماده سازی برای تجربه شرایط جدید در بازارها منطبق بر واقعیتها تفسیر کرد.
به تحلیل فعالان بازارهای مالی و کالایی، معاملهگران در دور اول مذاکرات بخشی از هیجانات ناشی از ورود دو کشور به رینگ مذاکره غیرمستقیم را تخلیه کرده اند که اتفاقا واکنش مناسبی را هم به نمایش گذاشت؛ واکنشی به دور از هیجانات کاذب و منطبق بر واقعیتهای موجود، به طوریکه تنها بخشی از تقاضای تزریق شده در ماههای اخیر ناشی از احتمال وقوع جنگ را خنثی کرده است. حالا و به تدریج این هیجانات با مقاومتهای بیشتری روبهرو میشود و برای تحلیه بخش دوم باید محرکهای قویتری در سطح بازارها و معامله گران ایجاد گردد که دور از ذهن نیست. واقعیت آن است که تحلیل بازارهای مختلف نیازمند مسیرهای خاص خود است که در این گزارش با هدف تاثیرات احتمالی نشستهای آتی بر بازارهای کالایی و به خصوص کالاهای پایه به بررسی سناریوهایی خواهیم پرداخت که قابل پیشبینی است.
در درجه اول هر نوع پیشبینی پذیری بازارها ناشی از سیگنالهایی است که تا این لحظه روی زمین بازی ایجاد شده و خوشبختانه اثرات ناشی از احتمالات روی کاغذ بسیار پایین و ناچیز است که نشان میدهد وضعیت نسبت به ده سال پیش بسیار پیچیدهتر شده است. نگاهی به وضعیت بازارهای پایه در ابتدای دهه ۹۰ نشان میدهد متعاقب تهدیدهای جهانی علیه اقتصاد کشور، تابع بازارهای کالایی تحت تاثیر متغیرهایی همچون قیمت ارز به سرعت و با ضرایب تکاثری بالا دستخوش تحول میشد. در آن دوره دولت وقت با اتخاذ سیاستهایی که از صحت و سقم آنها نیز اطلاع دقیقی نداشت، دست به سیاستگذاریها بر پایه آزمون و خطا زد که آثار زیان باری نیز بر پیکره اقتصاد صنایع بر جای گذاشت، اما امروز بازارها تا حد زیادی آزادتر از آن دوره عمل میکنند و تاثیرپذیری بازارها تابع هیجانات نیست و بر اساس تغییرات واقعی فرمولهای پایهگذاری شده در خلال یک دهه گذشته رخ میدهد و ثانیا پیشبینیپذیری وضعیتهای آتی مانع از شوکهای شدید همچون ابتدای دهه ۹۰ شده است. قوانین سفت و سختی که در این یک دهه برای تعادل بخشی عرضه و تقاضا در بورس کالا و انرژی نیز وضع شده به عنوان اهرمی به این شرایط «نسبی» کمک کرده است.
با این حال همچنان بازارهای کالایی به انحای مختلف تحت الشعاع تحولات با یک تاخیر زمانی و نه آنی قرار دارند. در حال حاضر قیمتگذاری بسیاری از کالاهای پایه بر اساس ارز سامانه تجاری صورت میگیرد که کاملا فارغ از بهای دلار در بازار آزاد تغییر میکند و حتی بعد از دور دوم مذاکرات، همچنان با ارز آزاد اختلاف قیمتی زیادی دارد. این مساله باعث شده تا قیمتها در بورس کالا چندان دستخوش تغییر جدی نباشند. اما وضعیت در بازار آزاد محصولات پایه متفاوت است.
فولاد؛ در مسیر کاهش
نگاهی میدانی به بازار محصولات فولادی نشان میدهد بهای این دست از کالاهای پایه در بازار با روند نزولی روبهرو شده و خریداران دست از خرید کشیده اند. فعالان بازار فولاد میگویند با این که قیمت این محصولات در بورس کالا دستخوش کاهش چندان جدی نشده اما در بازار قیمتها کاهشی است. در بورس کالا اما رقابت برای خرید محصولات فولادی کاملا متوقف شده است. به عنوان مثال در مدت فروردین ماه امسال، میزان تقاضا برای شمش فولادی در بورس کالا در مقایسه با عرضه به نسبت زیر یک رسیده و این نسبت برای اغلب کالاهای عرضه شده در بورس کالا تقریبا زیر یک و معادل آن است که نشان میدهد ترمز تقاضا در حال حاضر کشیده شده و معامله گران عجله ای برای خرید ندارند. این وضعیت در بازار آزاد شدیدتر است. رکود در بسیاری از بخشهای اقتصادی در خلال سالهای اخیر تقاضا را تحت تاثیر خود قرار داده، با این حال پیشبینی روند کاهشی قیمت محصولات فولادی به خصوص مقاطع فولادی که کاربرد وسیعی دارد، این روند کاهشی تقاضا را تشدید کرده است. واقعیت آن است که معامله گران تصور میکنند قیمتها با افت بیشتری روبهرو خواهند شد، اما فعالان صنعت فولاد میگویند قیمت محصولات این گروه کشش زیادی برای افت قیمت ندارد.
در این رابطه یک واقعیت مهم که نباید در حوزه بازارهای کالایی از آن غافل شویم، آن است که بازارهای کالا بر خلاف بازارهای ارز و طلا تابع واقعیتهای عرضه و تقاضا هستند. به عبارتی بیش از توهم و انتظارات، کاهش یا افزایش عرضه و تقاضا اثر فوری بر بازار میگذارد. دو تهدید جدی در این زمینه وجود دارد؛ نخست آن که به تدریج با گرم شدن هوا، دور جدیدی از قطعی برق در کشور آغاز میشود که به گفته مسئولان امسال شدیدتر از همیشه خواهد بود. این موضوع مستقیما روی عرضهها در بازار فولاد اثر منفی بر جای خواهد گذاشت. موضوع دوم، کاهش معنادار در بهای ارز میتواند روی صادرات محصولات فولادی اثر منفی بر جای بگذارد. این دو موضوع اثرات متفاوتی بر بازارهای داخل بر جای میگذارند.
معضل انرژی، اثرات توافق را کاهش میدهد
در بازار محصولات پتروشیمی و سیمانی نیز کم و بیش وضعیت مشابهی را شاهد هستیم. از آنجا که بازار محصولات پتروشیمی، دارای گستردگی بالاتری است و طیف وسیعی از محصولات و گریدهای متنوع هر محصول را به اضافه دامنه زیادی از محصولات وارداتی شامل میشود، لذا شرایط متفاوت تری را تجربه خواهد کرد. در یک ماه گذشته، با آن که قیمتهای بورس کالا برای این محصولات با تغییر قابل توجهی روبهرو نشده و کاهش قیمت اندکی که در برخی محصولات دیده میشود، به دلیل افت نسبی شاخصهای جهانی بوده، اما در بازار آزاد، قیمتها روند کاهشی محسوسی را تجربه کردهاند و عملا معاملات در این بازار کاهش یافته و معامله گران منتظر نتایج توافق هستند. البته بیشتر تولیدکنندگان با نگرانی از احتمال افزایش قیمتها، در اسفند ماه خریدهای انباری خود را انجام دادهاند، با این حال خریدهای خرد نیز در فروردین ماه کاهش محسوسی را تجربه کرده و به نظر میرسد این روند تشدید شود.
واقعیت آن است که نوسانات بازار ارز، اولین سیگنالهای خود را بهسرعت به بازار مصالح ساختمانی مخابره میکنند و در واقع بازار مصالح ساختمانی نهتنها واکنشپذیر، بلکه پیشدستانه عمل میکند و همین مساله باعث افزایش نوسانات در این بازار میشود. در این بین بسیاری از مصالح ساختمانی، اگرچه در داخل کشور تولید میشوند، اما تحت تاثیر روانی قیمت ارز قرار دارند. علاوه بر این موضوع انرژی تاثیر زیادی بر قیمت این محصولات قرار میدهد. هرچند سیمان به دلیل عرضه کامل در بورس کالا تاثیرپذیری کمتری از سایر انواع مصالح دارد ولی نمی توان از تحولات قیمتی این محصول در ماههای آتی تحت تاثیر قطعی شدید برق غافل بود. این مساله باعث شده تا تقاضا برای سیمان همچنان بالا بماند و بی توجه به مذاکرات، خریداران به دنبال تأمین نیازهای خود برای ماههای پیش رو باشند. بر همین اساس بر خلاف عرضه ۵ میلیون تنی انواع سیمان در بورس کالا، ۷.۵ میلیون تن تقاضا برای این محصول در فروردین ماه شکل گرفت که نشان میدهد این محصول مسیری متفاوت از بازارهای فولاد و پتروشیمی را طی میکند.
اثرات بازار مسکن روی قیمت مصالح ساختمانی
واقعیت آن است که امروزه دیگر هیچ یک از بازارهای کالایی را نمی توان به صورت «تک مولفهای» تحلیل کرد. قیمت دلار یکی از مولفهها و متغیرهای موثر بر بازارهاست که در برخی موارد، این اثر حتی مستقیم هم نیست. به عنوان مثال در مورد سیمان، نمیتوان اثر ناشی از تحولات بازار مسکن را نادیده گرفت. در حال حاضر کارشناسان تحلیلهای مختلفی از واکنشهای بازار مسکن را در قبال گفتوگوها ارایه میکنند که میتواند روی تقاضا برای انواع مصالح ساختمانی از جمله سیمان اثرگذار باشد. به عقیده آنها احتمال کاهش بیشتر قیمت مسکن بعد از توافق وجود دارد و در این صورت به دلیل توجیه ناپذیر بودن عرضه واحدهای نیمه آماده ممکن است مقاومتهایی در سمت عرضه ایجاد شود که روی سایر متغیرها اثرگذار است. به عبارتی تحلیل وضعیتهای مختلف در بازارهای کالایی در حال حاضر با خطای بیشتری روبهرو است و نمیتوان تحلیل مطمئنی ارایه کرد.
با این حال به عقیده کارشناسان بازار ملک معمولا به تحولات اقتصادی دیر واکنش نشان میدهد. البته نباید فراموش کرد که قیمت تمام شده ساخت مسکن از حدود متری ۱۵ میلیون تومان به ۲۰ میلیون و در مواردی به رقمهای بالاتر رسیده و انتظار افت قیمت، بیش از آنکه به تحولات فوری مربوط شود باید بر مبنای فضای واقعی اقتصاد باشد. در ماههای اخیر شاهد رشد قیمت نهادههای ساختمانی ناشی از افزایش قیمت ارز بودیم. این در حالی است که مصالح ساختمانی مثل سیمان، فولاد، در و پنجره و غیره تولیدات داخلی است. بنابراین وقتی کارخانجات و واسطههای فروش محصولات ساختمانی، قیمت این کالاها را به دلیل رشد قیمت دلار بالا میبرند پس از افت قیمت ارز باید آن را کاهش دهند اما این اتفاق معمولا نمیافتد.
-
حمزه بهادیوند چگینی - روزنـامهنـگار
- شماره ۵۸۷ هفته نامه اطلاعات بورس