بحث عرضه صندوق‌های رمزارز یا همان ETF های کریپتو در بورس ایران به یکی از موضوعات مهم و البته بحث‌برانگیز بازار سرمایه تبدیل شده است.

بحث عرضه صندوق‌های رمزارز یا همان ETF های کریپتو در بورس ایران به یکی از موضوعات مهم و البته بحث‌برانگیز بازار سرمایه تبدیل شده است؛ موضوعی که هم از منظر فرصت‌های نوآورانه اهمیت دارد، هم از زاویه چالش‌های جدی ساختاری و سیاست‌گذاری قابل تأمل است. در حالی‌ که پلتفرم‌هایی نظیر نوبیتکس و گروه مالی فیروزه دیجیتال تلاش‌هایی برای آماده‌سازی زیرساخت‌های لازم در این زمینه آغاز کرده‌اند، هنوز مشخص نیست که بازار سرمایه ایران تا چه حد آماده پذیرش و بهره‌برداری کامل از این ابزار نوین است.
صندوق‌های رمزارز در بسیاری از کشورها به عنوان یکی از راهکارهای ایمن و ساختاریافته برای دسترسی به بازار پرنوسان و پیچیده دارایی‌های دیجیتال به کار گرفته می‌شوند. این ابزارها به سرمایه‌گذارانی که یا دانش و تخصص کافی برای فعالیت مستقیم در بازار رمزارزها ندارند یا از بابت ریسک‌های نگهداری، امنیت، خرید و فروش مستقیم رمزارز نگرانند، اجازه می‌دهد تا از مسیر آشنا و قانون‌مند بازار سرمایه، وارد این فضا شوند. خرید ETF رمزارزی همانند خرید سایر صندوق‌های سرمایه‌گذاری یا سهام شرکت‌ها، برای بخش بزرگی از فعالان بازار سرمایه فرایندی آشنا، قابل درک و کم‌ریسک‌تر است. مزیت اصلی این ابزار برای سرمایه‌گذاران، کاهش پیچیدگی‌ها و ریسک‌های فنی است. دیگر نیازی به کیف‌پول دیجیتال، شناخت فنی از بلاکچین یا دغدغه‌های امنیتی نگهداری رمز ارز نیست. سرمایه‌گذار به‌راحتی می‌تواند از طریق پلتفرم معاملاتی بورس، واحدهای صندوق را خریداری کند و در عین حال از مزایای تغییرات قیمتی دارایی‌های دیجیتال بهره‌مند شود. این ویژگی، می‌تواند به گسترش مشارکت و تنوع در ترکیب سرمایه‌گذاران بازار رمزارز در کشور کمک کند.
از منظر بازار سرمایه نیز این صندوق‌ها مزایای متعددی دارند؛ تنوع‌بخشی به کلاس‌های دارایی، افزایش عمق بازار، جذب سرمایه‌گذاران جدید، به‌روزسازی ساختار بازار و افزایش رقابت‌پذیری بورس از جمله آثار مثبتی است که می‌تواند به دنبال راه‌اندازی این ابزار رقم بخورد. بازار جذاب، بازاری است که برای سلایق، ریسک‌پذیری و اهداف مختلف سرمایه‌گذاران گزینه‌های متنوعی داشته باشد و صندوق‌های رمزارز دقیقاً در همین راستا قابل ارزیابی هستند.
اما این همه ماجرا نیست؛ چالش‌های مهمی در مسیر تحقق این هدف وجود دارد. یکی از چالش‌های اصلی، ساختارهای سنتی و محدودیت‌های قانونی و اجرایی بورس ایران است. دارایی‌های دیجیتال ذاتاً ماهیتی ۲۴ ساعته، جهانی و بدون محدودیت دامنه نوسان دارند اما در بورس ایران بسیاری از این قواعد برعکس عمل می‌کند؛ محدودیت‌هایی نظیر دامنه نوسان، ساعات مشخص معاملات و شکل‌گیری صف خرید و فروش، هیچ‌گونه سنخیتی با ذات رمزارزها ندارد و اگر بورس بخواهد این ابزارها را دقیقاً با همان چارچوب‌های سنتی اداره کند، نتیجه‌ای جز ناکارآمدی و کاهش جذابیت نخواهد داشت. مسئله مهم‌تر، نبود نقشه راه شفاف و برنامه‌ریزی استراتژیک از سوی سازمان بورس و نهادهای سیاست‌گذار در این حوزه است. تاکنون نه سند راهبردی مشخصی درباره جایگاه رمزارزها، بلاکچین و توکن‌سازی در آینده بازار سرمایه تدوین شده و نه اهداف میان‌مدت و بلندمدتی در این خصوص اعلام شده است. وقتی نهاد ناظر هنوز نمی‌داند که تا چند سال آینده چه سهمی از بازار را به دارایی‌های دیجیتال اختصاص می‌دهد یا چه میزان از توکن‌سازی دارایی‌ها را دنبال خواهد کرد، نمی‌توان انتظار داشت که ابزارهای نوینی همچون صندوق‌های رمزارز بتوانند نقش مؤثری ایفا کنند.
تجربه برخی پروژه‌های پیشین مانند تلاش شرکت‌های فعال در زمینه توکن‌سازی دارایی‌ها یا ورود به سندباکس نیز نشان داده است که در غیاب ساختار تصمیم‌گیری روشن، این پروژه‌ها با تأخیر، سردرگمی یا حتی توقف روبه‌رو می‌شوند. نمونه بارز آن، پروژه‌هایی است که ماه‌ها در انتظار دریافت مجوز مانده‌اند، بی‌آنکه دلیل مشخصی برای این تعلل از سوی نهادهای ناظر ارائه شود. نکته مهم‌تر این است که فضای دارایی‌های دیجیتال فضایی جهانی و غیرقابل مهار است. سرمایه‌گذار ایرانی، فارغ از نگاه نهادهای داخلی، به‌راحتی می‌تواند از طریق ابزارهای مختلف به بازارهای جهانی رمزارز دسترسی پیدا کند. بنابراین سیاست محدودسازی یا کند کردن تحولات در این حوزه، بیش از آنکه سرمایه‌گذاران را مدیریت کند، آن‌ها را از بازار رسمی دور می‌کند. در مقابل، اگر بورس ایران با درک صحیح از این واقعیت و با همکاری بخش خصوصی و کارشناسان تخصصی، اقدام به تدوین چشم‌انداز، تعیین اهداف کمی، ایجاد چارچوب‌های حمایتی و تسهیل‌گری کند، می‌تواند ضمن حفظ نقش راهبردی خود در اقتصاد، از فرصت‌های بی‌بدیل بازار رمزارزها نیز بهره‌مند شود.
در پایان باید نتیجه گرفت ورود ETF های رمزارزی به بورس ایران، اقدامی است که اگرچه در ظاهر نویدبخش تحول و نوآوری است اما در صورت نبود زیرساخت حقوقی، سیاستی و راهبردی مناسب، ممکن است به پروژه‌ای ناقص، سطحی و حتی تبلیغاتی تبدیل شود. رمز موفقیت این اقدام در آن است که نگاه نهاد ناظر از سطح ابزارها به عمق ساختارها معطوف شود؛ نگاهی که رمز ارز را نه تهدید، بلکه فرصتی برای بازآفرینی بازار سرمایه بداند.

  • پوریا آسترکی - کارشناس بازارهای مالی

  • شماره ۵۸۶ هفته نامه اطلاعات بورس