تاریخ انتشار: ۱۱ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۷

به نظر می‌رسد کاهش نرخ اوراق بانکی که فعلاً تا حد زیادی صرفاً تئوریک بوده، بعید است که عملیاتی شود.

به نظر می‌رسد کاهش نرخ اوراق بانکی که فعلاً تا حد زیادی صرفاً تئوریک بوده، بعید است که عملیاتی شود. در حال حاضر در فضای کسب‌ و کار شاهد پیشنهادهایی با نرخ عملیاتی بالای ۲۸ درصد هستیم اما فرض کنیم که این موضوع اجرایی شود، یعنی نرخ بهره از ۳۰ به ۲۵ درصد کاهش یابد، آن هم با بازه زمانی طولانی‌تر؛ در این صورت یکی از بازارهای مستعد برای جذب این میزان نقدینگی بازار سرمایه خواهد بود.
جدای از این اگر بخواهیم بررسی کنیم که این نقدینگی کاهش ‌یافته به کدام سمت حرکت می‌کند، باید گفت که بازار خودرو اور ولیو، بازار مسکن اور ولیو و بازار طلا و سکه که پرتلاطم، مدیریت‌شده، کنترل‌شده و امنیتی هستند؛ گزینه‌های محتملی محسوب می‌شوند.
با این حال محتمل‌ترین مقصد نقدینگی بازار سرمایه و بورس خواهد بود. به ‌ویژه اینکه سطح P/E از ۳۸ مرتبه در سال ۹۹ که شاخص کل ۲ میلیون و ۶۰ هزار واحد بود، اکنون به کمتر از ۶.۵ کاهش یافته است. ارزش دلاری بازار در آن زمان ۳۳۰ میلیارد دلار بوده درحالی‌که اکنون کمتر از ۱۲۰ میلیارد دلار است.
علاوه بر این نرخ ارز توافقی و نیمایی نیز افزایش یافته و این رشد، در مقایسه با دلار نیمایی گذشته به‌ مرور زمان باعث افزایش حاشیه سود شرکت‌ها خواهد شد. البته در کوتاه‌مدت این روند ممکن است باعث کاهش حاشیه سود شود اما در میان ‌مدت این وضعیت اصلاح خواهد شد. این اصلاح از طریق افزایش نرخ فروش محصولات و یا افزایش نرخ تسهیل ارز رخ خواهد داد. بنابراین محتمل‌ترین حرکت نقدینگی به سمت بازار سرمایه خواهد بود.
این سیاست‌گذاری، سیاست‌گذاری کاملاً صحیحی است. در اقتصاد دنیا هر زمان که اقتصاد دچار رکود می‌شود و نیاز به این است که سرمایه به کار گرفته شود، چیزی که اکنون حتی برای دولت مورد نیاز است، این است که نرخ ثابت و قابل توجه و روند افزایشی برای نرخ بازده بدون ریسک نداشته باشیم. نرخ سود بانکی که مبنای محاسبه نرخ بازده بدون ریسک است، باید تغییر کند. بنابراین، این سیاست‌گذاری، سیاست‌گذاری درستی است.
به مرور زمان هرچند این سیاست فشارهایی به بازار پول وارد خواهد کرد اما به نظر می‌رسد که در گذشته، صرفاً به دلیل جو حاکم و غلبه نقطه ‌نظرهای مسئولان در بازار پول، توجه مسئولان بالا دست به ‌طور عمده به بازار پول معطوف شده بود ولو به ضرر اقتصاد کشور و حتی بازار سرمایه. این بی‌دقتی‌ها که چرا در گذشته این ملاحظات انجام نشد، به ‌طور عمده به دلیل احاطه و در حقیقت اشراف مسئولان در بازار پول است.
آماری که اخیراً استخراج کردم و با قابلیت اثبات بالا این است که از شش سال گذشته، سکه (بر مبنای ۷۹ میلیون تومان) نسبت به شش سال گذشته ۱۷۰۰ برابر شده است. شاخص کل بورس ما ۱۵۰۰ برابر (دقیقاً ۱۴۷۶ برابر) از شش سال پیش که ۱۷۸ هزار واحد بوده، مسکن ۱۱۰۰ برابر شده و متوسط قیمت مسکن بر اساس آمارهای سال ۹۷ تا سال ۱۴۰۳ و بازار بعدیش که بازار دلار باشد، کمتر از ۵۰۰ درصد رشد کرده است.
این نشان می‌دهد نه به این دلیل که ما در حوزه بازار سرمایه داریم کار می‌کنیم و تعصب داریم، بلکه تایم فریم‌های بلندمدت ۵، ۱۰ و ۱۵ ساله همواره چربش فزونی بازدهی بازار سرمایه نسبت به سایر بازارها به اثبات رسیده و در حقیقت ثبت شده است. این به عنوان پیش‌بینی گفته نمی‌شود، بنابراین امید است این سیاست‌ها با توجه به درک منافع کلان ملی صورت بگیرد.
شکل تئوریک آن هرچند ممکن است در عمل به اجرا درنیاید چون این موضوع خیلی به ضرر نظام بانکداری و بازار پول خواهد شد اما پول به جریان می‌افتد و حرکت می‌کند. اساساً این‌گونه سیاست‌ها به نظر می‌رسد از سفته ‌بازی و ترویج آن جلوگیری کرده و حرکت به سمت اقتصاد سالم را تشویق می‌کند.

  • فردین آقابزرگی - مدیرعامل سبدگردان نیکان

  • شماره ۵۸۱ هفته نامه اطلاعات بورس