صنعت در ایران روزهای بدی را سپری میکند؛ درست مثل سالیان گذشته که در اقتصاد ایران همواره صنعتگران اصلیترین شاکیان برنامهریزی و نحوه اعمال مدیریت در اقتصاد کشور بودهاند. صنعت خودرو کشور نیز از این امر مستثنی نیست. حال و روز صنعت خودرو کشور در این روزها همانند ایستادن در میدان مین است.
این صنعت، صنعتی بسیار پرحاشیه است و مدیران آن تابع سیاستهای تعریف شده دولت هستند. یکی از موارد مهمی که کارشناسان طی چند سال اخیر از آن به عنوان مانع توسعهیافتگی صنعت خودرو ایران یاد میکنند، دولتی بودن و فقدان مدیریت راهبردی در این صنعت است که منجر به شکلگیری مراکز تصمیمگیری موازی شده و کماکان این نقیصه همچون سالهای گذشته حاکم است و ظاهرا تا سالها ادامه خواهد داشت. تا زمانی که سیاستهای دولت در صنعت خودرو نقشی انکارناپذیر دارد، نمیتوان انتظار زیادی برای رشد و توسعه آن داشت. هر چند خصوصیسازی به عنوان یک اصل قانونی به دولت ابلاغ شده و صنعت خودرو نیز از آن مستثنی نیست، اما جدا شدن این دو از یکدیگر برای هر دو طرف سخت به نظر میرسد.
در چند هفته اخیر مجمع فوقالعاده ایران خودرو پس از کش و قوسهای فراوان برگزار شد؛ هرچند برگزاری این مجمع به عنوان یکی از بیسابقهترین مجامع بورسی در تاریخ بازار سرمایه به ثبت رسید اما شاهد هیاهو برای واگذاری بخشی از سهام ایران خودرو، یکی از خودروسازان بزرگ کشور به بخش خصوصی بودیم. این مجمع، حرف و حدیثهای بسیاری به دنبال داشت.
باید به این نکته توجه داشت، واگذاری به بخش خصوصی میتواند قدرت انحصاری دولت را تا حد زیادی کاهش دهد و بازاری پویاتر ایجاد کند که در آن رقابت شکوفا میشود. این امر همچنین میتواند به از بین بردن برخی از اقدامات فاسدی که در این صنعت ریشه دوانده است، کمک کند. اما این سوال مطرح است که آیا واگذاری ایران خودرو به شرکت کروز که خود در چند سال اخیر درگیر پروندههای فساد بوده و در برخی نیز محکوم شده است، میتواند کمکی به صنعت خودرو به ویژه سهامداران ایران خودرو کند؟ آیا سهامداران میتوانند به آینده روشن این سهم امیدوار شوند؟
وقتی هنوز نمیتوان به این دست از سوالات که در ذهن بسیاری از سهامداران خرد شکل گرفته، پاسخ درست و قابل قبولی داد، هدف از این همه تلاش و هیاهو برای واگذاری سهام ایران خودرو چیست؟
باید به این نکته توجه داشت، نقد و بررسی ویژگیهای یک بنگاه اقتصادی هم میتواند سازنده و از عوامل موثر بر پویائی باشد و هم دستآویزی برای تبلیغات شتابزده و یا بهانهای برای عیبجویانی که در صنعت خودروسازی ایران تبدیل به عامل بازدارنده شدهاند. در واگذاری ایران خودرو حرف و حدیثهای نسبتا گستردهای در مورد شرکت کروز، هم در رسانهها و هم در ستادهای متعدد از همین دست مطرح است؛ گروهی شرکت کروز را بالنده میپندارد و گروهی دیگر واپسگرا.
با نگاه کلی به روند چند ساله شرکت کروز خواهیم دید این شرکت درگیر پروندهای متعددی بوده که بعضا در برخی از آنها محکوم هم شده است. سابقهی قضایی شرکت کروز طی سالهای اخیر، بسیار گسترده بوده است. به طوری که مدیران شرکت کروز در سال ۱۴۰۰ دستگیر و با قید وثیقه آزاد شدند. دادگاه این شرکت در بهمن ۱۴۰۰ شکل گرفت و اتهامات متعددی پیرامون آنان در کیفر خواست مطرح شد. گرانفروشی قطعات به سایپا و ایران خودرو، از دیگر ادعاها علیه کروز است. همچنین اعتصاب کارکنان کروز در آبان ۱۴۰۱ نشان از شرایط عجیب در این مجموعه دارد. و سوالی که مطرح می شود این است آیا نباید تا روشن شدن ماجرای حق رای کروز در ایرانخودرو مجمع این شرکت و واگذاری سهام آن به تعویق میافتاد؟
هرچند با ایجاد موجهای خبری برخی تاکید دارند که این واگذاری کارشناسی شده و درست است اما صاحبنظران و کارشناسان این صنعت به خوبی میدانند که اینگونه تصمیمها کاملا سیاسی و مربوط به توافقات پشت پرده و لابیهای پنهان است. آیا کسی هست که نداند تبعات این واگذاری ناخوشآیند بر صنعت خودرو بیمار تأثیر مخرب دارد؟
نقش وزارت صمت؟
هرچند سهامداران عمده، با توجه به ترکیب مدیریتی و تصمیمات پیشرو، میتوانند مسیر آینده این خودروساز را تعیین کنند، اما بلاتکلیفی در پرونده مالکیت کروز و اختلافات میان نهادهای دولتی و مجلس، همچنان از موانع اصلی خصوصیسازی ایرانخودرو به شمار میرود که تنها زمان نتیجه آن را روشن خواهد کرد.
در این میان، سکوت وزارت صنعت، معدن و تجارت به عنوان سیستم نظارتی و اجرایی بر صنایع جای تامل دارد و این سوال مطرح میشود که آیا این وزارتخانه همچنان به سکوت خود ادامه خواهد داد و فقط نظارهگر خواهد بود؟ یا این سکوت وزارت صمت به دلیل ایجاد آرامش در این صنعت است؟ یا اهرم فشار دستهای پشت پرده بر این وزارتخانه آنچنان قوی است که نمیگذارد سکوت شکسته شود؟
سخن آخر....
با تمام این تفاسیر و هزاران اما و اگر در نحوه واگذاری ایران خودرو، این سوال نیز مطرح است، با تغییر ترکیب هیئت مدیره ایرانخودرو و پایان به اصطلاح کنترل دولتی، آیا فشار مداوم دولت و سیستم نظارتی از روی دوش سهامداران این شرکت برداشته میشود؟ به هر حال مجامع خودروسازان نزدیک است و تصمیمگیری با وجود صاحبان جدید کرسی سهامداران آنها، چالشهای زیادی به همراه خواهد داشت. باید منتظر آینده بود و دید چه سرنوشتی برای صاحبان خودرو و سهامداران این صنعت پرحاشیه رقم خواهد خورد.
مهنازشوقی روزنامه نگار