بورس ایران سال‌هاست در شرایط بی‌تصمیمی به سر می‌برد و هر رشدی صوری و ظاهری است.

بورس ایران سال‌هاست در شرایط بی‌تصمیمی به سر می‌برد و هر رشدی صوری و ظاهری است؛ مثلاً شاخص به مدد شاخص‌سازها رشد کرده ولی اکثر نمادها هنوز با قیمت ذاتی خود فاصله بسیار زیادی دارند؛ در چنین شرایطی کاری از دست بازارگردان برنمی‌آید. بورس باید در شرایط طبیعی اقتصادی روند خود را طی کند نه اینکه هیجانات و شوک‌های اقتصادی به آن روند دهند.
در بازار سرمایه شاهد حضور ذی‌نفعان بسیاری هستیم که به رانت‌های اطلاعاتی فوق‌العاده قوی دسترسی دارند و هرگاه اراده کنند حجم انبوهی از نقدینگی را وارد بورس کرده و نوسان خود را از بازار می‌گیرند. نقدینگی که این ذی‌نفعان از آن برخوردارند آنقدر زیاد است که سرمایه در اختیار صندوق‌های بازارگردانی در برابر سرمایه آنها ناچیز جلوه می‌کند؛ یعنی اگر بازارگردان هم بخواهد نمی‌تواند معاملات روان را در بورس رقم بزند.
نباید بازارگردان را مقصر اصلی دانست؛ وقتی بازارگردان مشاهده می‌کند حریف ذی‌نفعان بزرگ نمی‌شود قطعاً تصمیم بر این خواهد گرفت با موجی که به راه افتاده همراه شود و در نهایت خودش هم به یک نوسان‌گیر در این بازار تبدیل می‌شود؛ نه اینکه نخواهد به وظایف قانونی خود عمل کند بلکه شرایط اجازه نمی‌دهد به این وظایف جامه عمل بپوشاند و از این واهمه دارد مبادا عمل به قانون و وظایفی که برایش تشریح شده منجر به از دست رفتن سرمایه شود.
قدرت حقوقی‌های بزرگ و صاحبان اصلی سهام آنقدر زیاد است که اگر اراده کنند به راحتی می‌توانند با زد و بندهای پشت پرده، بازارگردان‌ها را کنار بگذارند و آنها را متضرر کنند؛ پس بازارگردان مجبور است احتیاط به خرج دهد و در اغلب اوقات در زمینی که برای او توسط ذی‌نفعان بزرگ طراحی شده بازی کنند.
برای اصلاح وضعیت کنونی و از بین بردن صف‌های خرید و فروش و روان شدن معاملات باید چند اقدام صورت گیرد؛ اولاً شناوری سهام افزایش پیدا کند یعنی مردم بخش قابل توجهی از سهام را در اختیار داشته باشند. دوم اینکه دامنه نوسان را افزایش داد یا حتی‌المقدور آن را به کل از بین برد. سوم اینکه برای فروش و خرید سهام توسط حقوقی‌ها و ذی‌نفعان بزرگ سقف مشخص شود و بازارگردان‌ها را مجبور به تزریق نقدینگی بیشتر به بازار کنند و چهارمین نکته‌ای که باید مورد توجه قرار گیرد آن است که تمام اطلاعات به صورت شفاف و کامل در کدال ثبت شوند و اسامی ذی‌نفعان اصلی را منتشر کنند و معاملاتی که انجام می‌پذیرد شفاف و عادلانه به اطلاع سهامداران برسد.
از سوی دیگر دولت باید از دخالت در بورس دست بردارد و بورس را به طور دستوری اداره نکند. چرا باید مانع انتشار اطلاعات حساس در بورس شد و برای کسانی که این اطلاعات را منتشر می‌کنند مجازات تعیین شود!؟ سهام‌دار انتظار دارد سهامی را که می‌خواهد خریداری کند علاوه بر تکنیکال از بنیادش هم آگاهی پیدا کند ولی نشر قطره‌چکانی اطلاعات اجازه این کار را نمی‌دهد و در نهایت همه تقصیرها را گردن بازارگردان می‌اندازیم.
صیدی اخیراً گفته بود که بورس ۱۰۰ میلیارد دلاری در شأن اقتصاد ایران نیست. سخن ریاست سازمان بورس کاملاً صحیح و بجاست ولی باید در نظر داشت چه عواملی سبب شده که بورس ایران ۱۰۰ میلیارد دلار ارزش داشته باشد!؟ وقتی هنوز مردم به بورس اعتماد ندارند و می‌ترسند اتفاقات چند سال گذشته رخ دهد، آیا می‌توان ارزش بورس را به بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار افزایش داد.
مردم حساب و کتاب می‌دانند و حسابگر هستند و می‌گویند سه، چهار سال پیش به بورس اعتماد کردیم و تمام سرمایه‌های خودمان را به بورس آوردیم ولی چه اتفاقی افتاد در این مدت قیمت همه کالاهای سرمایه‌ای افزایش پیدا کرد به غیر از بورس. اغلب مردم که نوسان‌گیر نیستند و کف‌ها و سقف‌ها را شناسایی کنند و دست به نوسان‌گیری بزنند. اکثریت مردم با این امید که پولشان در برابر تورم حفظ شود و از سودهای دوره‌ای بهره ببرند و پس از چند سال سود خوبی از بورس بگیرند، وارد بورس شده‌اند.
تا زمانی که اعتماد مردم به بورس جلب نشود هیچ بازارگردانی نمی‌تواند بورس را جذاب کند و حتی در این شرایط خود دولتی‌ها و حقوقی‌ها هستند که فقط سهام را میان خودشان رد و بدل کرده و اکثریت مردم هیچ نفعی از آن نمی‌برند. همچنین باید در نظر داشت بورس تابعی از متغیرهای اقتصادی است و تا زمانی که مشکلات اقتصادی در ابعاد مختلف حل نشوند مانند همین قیمت سکه و ارز و طلا؛ بورس به این زودی‌ها به ارزش ذاتی خود دست پیدا نخواهد کرد. تا سایر مسائل اقتصادی حل نشوند مسائل مرتبط با بورس هم حل نخواهند شد و بهتر است صیدی به این موضوعات هم توجه داشته باشد.

  • عزت‌الله یوسفیان ملا - نماینده ادوار مجلس

  • شماره ۵۸۰ هفته نامه اطلاعات بورس