تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۵:۴۳

بازار سرمایه ایران، مانند بسیاری از بازارهای مالی جهان، از تحولات داخلی و خارجی به شدت تأثیر می‌پذیرد.

در شرایط کنونی، با توجه به افزایش تنش‌های سیاسی و اقتصادی، آینده این بازار را می‌توان در قالب دو سناریوی اصلی بررسی کرد: دستیابی به توافق سیاسی یا ادامه وضعیت کنونی بدون توافق. در این تحلیل سعی داریم با بهره‌گیری از تجربیات داخلی و بین‌المللی و رویکردی روایتی، مسیرهای ممکن پیش‌روی بازار را تبیین کنیم.

سناریوی توافق سیاسی

دستیابی به توافق می‌تواند نویدبخش روزهای بهتری برای بازار سرمایه باشد. چنین رویدادی، در گام اول، فضایی از امید و اعتماد را ایجاد می‌کند که تأثیر آن بلافاصله در رفتار سرمایه‌گذاران قابل مشاهده خواهد بود. خاطره سال ۱۳۹۴ و اجرای برجام هنوز در ذهن بسیاری از فعالان اقتصادی تازه است. در آن زمان، با باز شدن نسبی مجاری بانکی و کاهش تحریم‌ها، نرخ دلار مدتی ثبات یافت و شاخص‌های بازار سرمایه صعودی شدند. این تجربه می‌تواند بار دیگر تکرار شود، اگرچه متغیرهای دیگری نیز باید در نظر گرفته شوند.

در نگاهی مبسوط‌تر،‌ باید گفت که توافق سیاسی معمولاً با گشایش در دسترسی به منابع ارزی همراه است. این امر، ضمن کاهش نوسانات نرخ دلار، می‌تواند پیش‌بینی‌پذیری را برای فعالان اقتصادی افزایش دهد. به عنوان مثال، در ایالات متحده، پس از تصویب قانون تثبیت مالی در دهه ۱۹۳۰، ایجاد ثبات اقتصادی باعث کاهش نرخ ارز و تقویت بازارهای مالی شد.

همچنین با رفع محدودیت‌های صادراتی، دولت می‌تواند درآمدهای نفتی و غیرنفتی خود را افزایش دهد. این موضوع نه تنها کسری بودجه را کاهش می‌دهد، بلکه امکان سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها و پروژه‌های کلان را نیز فراهم می‌آورد. در ایران، پس از توافق موقت در مذاکرات هسته‌ای، صادرات نفتی بهبود یافت و دولت توانست بخشی از بدهی‌های معوقه خود را تسویه کند.

در تکمیل این پازل میتوان به تعدیل نرخ بهره اشاره داشت. یکی از ابزارهای بانک مرکزی برای تشویق سرمایه‌گذاری، کاهش نرخ سود بدون ریسک است. در شرایط توافق، با کاهش انتظارات تورمی، این اقدام ممکن می‌شود. به عنوان نمونه، پس از بحران مالی ۲۰۰۸، فدرال رزرو با کاهش نرخ بهره، سرمایه‌گذاران را به سمت بازار سهام هدایت کرد و در نتیجه، بورس‌های آمریکا دوره‌ای از رشد پایدار را تجربه کردند.

کاهش ریسک‌های سیاسی و افزایش امید به آینده اقتصادی باعث افزایش نسبت قیمت به درآمد (P/E) شرکت‌ها می‌شود. این افزایش به معنای آن است که سرمایه‌گذاران حاضرند قیمت بیشتری برای سهام پرداخت کنند، زیرا به سودآوری آتی شرکت‌ها اعتماد بیشتری دارند.

سناریوی عدم توافق سیاسی

اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، بازار سرمایه با چالش‌های متعددی روبرو خواهد شد. شدت و ابعاد این چالش‌ها به میزان تنش‌های سیاسی و اقتصادی بستگی دارد.

اگر تنش‌ها به نقطه غیرقابل بازگشتی برسد و به درگیری نظامی منجر شود، تأثیرات منفی آن بر بازار سرمایه بسیار شدید خواهد بود. تاریخ جهان نشان داده است که در دوره‌های جنگ، بازارهای مالی دچار رکود می‌شوند. برای مثال، در جنگ جهانی دوم، بورس‌های جهانی سقوط آزاد داشتند و سرمایه‌گذاران به دارایی‌های امن مانند طلا پناه بردند.

اما در حالت عدم توافق بدون درگیری نظامی، پیامدها به شدت به سیاست‌های داخلی دولت بستگی خواهد داشت. چنانچه کنترل مصنوعی نرخ ارز ‌صورت بگیرد و دولت با استفاده از ذخایر ارزی، نرخ دلار را کنترل کند، شاید در کوتاه‌مدت موفق نسبی حاصل شود، اما این اقدام نمی‌تواند در بلند مدت پایدار باشد و پیشبینی پذیری را برای فعالان اقتصادی با مخاطره روبرو می کند. تجربه سال‌های گذشته در ایران نیز نشان داده است که سیاست کنترل نرخ ارز بدون تقویت زیرساخت‌های اقتصادی به کاهش ذخایر و افزایش نااطمینانی منجر می‌شود.

اما اگر دولت اجازه دهد نرخ ارز بر اساس مکانیسم عرضه و تقاضا تعیین شود، بازار سرمایه می‌تواند رشد کند، هرچند این رشد عمدتاً اسمی خواهد بود و به معنای واقعی غنی‌سازی اقتصاد نیست. بورس تهران طی سال‌های اخیر در دوره‌های افزایش نرخ ارز، رشدهای قابل‌توجهی را تجربه کرده که به دلیل ماهیت اهرمی بودن سوداوری عمده شرکت ها این رشد بیشتر از دلار بوده اما این رشدها همواره با افزایش ریسک و نوسان نیز همراه بوده‌اند.

درس‌هایی از تجربه‌های بین‌المللی

در دهه‌های گذشته، کشورهای مختلف در شرایط مشابه، مسیرهای متفاوتی را پیموده‌اند. برای مثال، در بحران مالی ۲۰۰۸، دولت آمریکا با تزریق منابع مالی عظیم به اقتصاد و کاهش نرخ بهره، توانست از سقوط بازارها جلوگیری کند. این اقدام به احیای بازار سرمایه و ایجاد فرصت‌های شغلی منجر شد.

در مقابل، ونزوئلا با اتخاذ سیاست‌های ناکارآمد، کنترل شدید نرخ ارز و عدم جذب سرمایه‌گذاری خارجی، بازارهای خود را به سمت فروپاشی سوق داد.

بدون شک، موفقیت یا شکست بازار سرمایه در هر یک از این سناریوها به سیاست‌گذاری‌های دولت بستگی دارد. اصلاح ساختارهای اقتصادی، تقویت شفافیت در بازار سرمایه، ایجاد جذابیت برای سرمایه‌گذاری خارجی و حمایت از صنایع رقابتی از جمله اقداماتی هستند که می‌توانند آثار منفی عدم توافق را کاهش داده و فرصت‌های ناشی از توافق را تقویت کنند.

اکنون بازار سرمایه ایران در نقطه‌ای حساس قرار دارد. توافق سیاسی می‌تواند فصل جدیدی از رشد و توسعه را برای این بازار رقم بزند، در حالی که عدم توافق، ریسک‌های بزرگی را به همراه خواهد داشت. با این حال، مدیریت هوشمندانه دولت و بهره‌گیری از تجربیات بین‌المللی می‌تواند راهگشای مسیر آینده باشد. سرمایه‌گذاران باید با دقت و تحلیل دقیق شرایط، تصمیم‌گیری کنند و سیاست‌گذاران نیز باید با شفافیت و درایت، اعتماد را به بازار بازگردانند زیرا ثبات اقتصادی، پایه‌ای‌ترین نیاز بازار سرمایه است.

صادق توکلی

مدیرعامل سبدگردان انتخاب اول