به گزارش صدای بورس، با توجه به نوسانات نرخ ارز که در یکی دو هفته اخیر شاهد آن بودیم و در نوسانات نرخ طلا، سکه و بازار و بورس هم بیتاثیر نبود، سیدحسین قاسمی، کارشناس اقتصاد مالی و بانکی گفت: ثبات در نرخ رشد سرمایهگذاری خارجی و داخلی، بهبود رشد تولید ناخالص ملی، ایجاد فرصتهای شغلی جدید و بهبود صادرات کالاهای نفتی و غیر نفتی چارچوب های ثبات نرخ ارز هستند و برای ایجاد مطلوب این چارچوب لزوما باید به سمت برنامه ریزیهای اساسی و واقعی گام برداریم و به برنامه های توسعه ای ایمان بیاوریم.
* با وجود شرایط ارزی موجود، این شیوه کنترل ارزی دولت میتواند موجب آرامش در بازار شود؟
اگر نگاهی به چارچوب اقتصادی کشور بیندازیم مشاهده می شود که دولت تنها مکانیسمی که برای کنترل نرخ ارز میشناسد تزریق ارز به بازار است. این شیوه سادهترین راه بوده که قطعا برکاتی در آن هست. اما تزریق ارز به بازار پولی یک روش بسیار ساده و ابتدایی صرفاً برای کاهش مقطعی و یا کنترل نرخ ارز در کشورهاست. در نظام اقتصادی ما که از هیچ قاعده بینالمللی و یا استانداردی پیروی نمیکند، بحث در خصوص کنترل نرخ ارز یک موضوع انتزاعی است، چند سوال کوتاه موضوع را روشنتر میکند، آیا نرخ ارز در کشور ما متناسب با تمام شئون اقتصادی تعیین شده است، آیا ارزش فعلی نرخ ارز، ارزش واقعی است، ضریب ثبات نرخ ارز ما از چه پارامترهایی تعیین شدهای پیروی میکند، نقش حاکمیت و مردم در تعیین نرخ ارز چه مقدار است، رابطه نرخ ارز و سهم آن در هر یک از بخشهای اقتصادی صنعت، تجارت، خدمات و کشاورزی چقدر است و در نهایت ارزش افزوده نرخ سرمایهگذاری ارزی در کشور چه میزان است، اگر به این سوالات پاسخ روشنی داده شود میتوان به نحوه ورود و خروج ارز در بازار پولی پاسخی منطقی علمی و کارشناسی داد اما بعید است که کسی در بازار یا مراکز علمی و حتی در نهادهای مالی و پولی دولتی بتواند به این سوالها پاسخ دهد. علت عمده آن هم نرخ متفاوت ارز در بازارهای مختلف معاملاتی کشور است، اکنون بیش از ۸ نرخ در بازار حاکم است و در برخی از لایهها نیز قیمت ارز مجدداً به چند دسته تقسیم میشود مثلاً نرخ نیمایی، نرخ مسافرتی، نرخ مسافرتی خاص، نرخ ارز مبادله ای، نرخ ارزحواله ای، دلار بازار آزاد، نرخ فردایی، نرخ هرات، نرخ فردایی هرات، نرخ بانه و هر روز یک ابداع در نرخ گذاری بوجود میآید که صرفا در کشور ما و برای دولت و بازار معنا و مفهوم دارد ارز صرفاً و به همین جهت ابزاری برای معاملهگران دولتی و خصوصی شده برای کسب درآمد و تامین هزینههای مختلف نظام دیوانی که در نهایت هم زیان یا تفاوت این نرخها از جیب مردم برداشت میشود. پس بدیهی است که ارزهای وارد شده به بازارقبل از اینکه برای نظام اقتصادی مبتنی بر برنامه باشد، بلکه اسباب و ابزاری است که بر اساس مقتضیات مدیریت روزآمد و ناکارآمد دولتی بکار گرفته میشود که برای مردم تاثیر رفاهی ندارد و تنها خاصیت آن پرکردن سفره رانتخواران بوده و یا محلی برای کسب درآمد دولت برای تامین هزینه هاست.
* با تزریق قریب به ۴۰۰ میلیون دلار شاهد کنترل نرخ ارز بودیم که موجب جلوگیری از افزایش نرخ ارز شد، این نمیتواند شاهد مثالی بر کارآمدی یا اثرات تزریق پول باشد؟
این افزایش ناگهانی که متاثر از درگیریهای حماس و اسراییل بود، بازار پولی بسیاری از کشورها از جمله حوزه خلیج فارس را بهم ریخت. کشور ما هم از این قاعده مستثنی نبود حتی موجب بالا رفتن نرخ طلا در بازارهای جهانی تا مرز ۲۰۰۰هزار دلار شد و قیمت سهام بسیاری از بنگاههای اقتصادی افزایش یا کاهش یافت اما در هیچ یک از این کشورها ارزی به بازار تزریق نشد و بازار پولی ما بیشتر تاثیر پذیرفت، به هرحال این تزریق ارز حتی نتوانست قیمت دلار را به میزان قبل از افزایش تغییر دهد وهنوز هم مشخص نیست تغییرات متوقف شده یا با بالا گرفتن دامنه این درگیری ها نرخ ها مجددا تغییر یابد، اما موضوع افزایش نرخ ارز در کشور ما که ریشه دار و بیمار گونه است روی صحبت است، تغییرات مقطعی مجددا اصلاح میشود و آرام میگیرد اما به دلیل ذات نظام اقتصادی ما نرخ دلار نمیتواند کاهشی شود. در این شرایط با فرض نبود هیچ فرصت رانت خواری تنها برنده دولت بود که ارز خود را در بازار آزاد به فروش رساند. این شیوه مدیریت پولی در کشور ابتداییترین شیوه حکومت داری است و حاکی ازنداشتن تدبیرو استراتژی کلان در نظام پولی و مالی کشور است. به طور خلاصه اثرات جانبی آن نیز موجب افزایش قیمت کالاهای اساسی است که ارتباط مستقیم با سفره مردم دارد.
* تزریق ارز موجب پایداری نرخ ارز نمی شود؟
برای پایداری نرخ ارز فاکتورهای بسیاری باید در اقتصاد یک کشور فراهم باشد تا پایداری در نرخ ارز بوجود آید اولین رکن برای این پایداری، ثبات پول ملی است، وقتی دولت خود یکی از کاهنده های ارزش پول ملی است از ثبات نرخ ارز گفتن نقض غرض است، ثبات در نرخ رشد سرمایه گذاری خارجی و داخلی، بهبود رشد تولید ناخالص ملی، ایجاد فرصتهای شغلی جدید و بهبود صادرات کالاهای نفتی و غیر نفتی چارچوب های ثبات نرخ ارز هستند و برای ایجاد مطلوب این چارچوب لزوما باید به سمت برنامه ریزی های اساسی و واقعی گام برداریم و به برنامه های توسعه ای ایمان بیاوریم، مکانیسم پولی ایران هیچگونه ارتباطی با نظام پولی و مالی بینالمللی ندارد و صرفاً پول نوعی کالا محسوب میشود که به حسب نیاز دولت ارزش آن نیز تغییر میکند. در بسیاری از کشورها ثبات و امنیت اجتماعی و سیاسی حتی به نرخ ارز بستگی دارد اما در کشور ما در مراودات بینالمللی تقریباً مکانیسم تهاتر در حال انجام است، حتی در بازارهای داخلی بسیاری از مبادلات با شکلی از تهاتر صورت میپذیرد، بطور مثال میتوان گفت دولت برای خدماتی که از بخش خصوصی دریافت میکند به ازای آن نفت تحویل میدهد نقشی مرتبط با فعل و انفعالات بین المللی در حوزه مالی و پولی ندارد بنابراین میتوان دید که چه قدر از مکانیسم های اجرایی بین المللی فاصله داریم و به همین جهت بهراحتی سیستم مالی و پولی میتواند مامنی برای رانت، پولشویی و تخلفات دیگرباشد پس با این خصوصیات نمی توان به موضوع پایداری نرخ ارز در شرایط فعلی اعتقاد داشت.
- مهرانا محمدی - خبـرنــگار
- شماره ۵۱۸ هفته نامه اطلاعات بورس