یکی از موضوعاتی که در بازار سرمایه مغفول مانده و توجه چندانی به آن نمی‌شود، مسئله بازاریابی در این بازار است که موردنیاز همه نهادهای مالی است.

حتی به عقیده برخی صاحبنظران یکی از چالش‌های بازار سرمایه این است که در زمینه بازاریابی، استراتژی و روش مشخصی وجود ندارد. در این راستا با مصطفی حسین‌زاده، کارشناس بازار سرمایه به گفت‌وگو پرداختیم.

* به‌عنوان بحث آغازین در رابطه با موضوع بازاریابی به‌ویژه بازاریابی دیجیتال در بازار سرمایه، باید به ابعاد مختلفی چه در حوزه تئوری و چه در حوزه کاربردی در جامعه بازار سرمایه و نهادهای مالی در بازار بپردازیم که آیا در سالیان اخیر عناصر و مجموعه سیاستگذار بازار تا چه اندازه به بازاریابی مالی و خدماتی در بازار پرداخته‌اند؟
در حال حاضر در جامعه بازار سرمایه با وجود شرکت‌های مختلف نهادهای مالی، به موضوع بازاریابی به‌صورت سنتی و گاهی حفظ مشتریان قدیمی پرداخته می‌شود. در حالی که با وجود پتانسیل‌های بالایی که در فضای مجازی بازار سرمایه و جذب منابع بیشتر و آزادتر در این جامعه وجود دارد، اقتضا می‌کند تا با بهره‌گیری از راهبردی بلندمدت در پیاده‌سازی بازاریابی دیجیتال و توسعه این حوزه در ابعاد گوناگون و بسترسازی آن برای ترغیب مشتریان بالقوه به بالفعل، پردازش و زمینه‌های فعالیت در این حوزه فراهم شود. در حال حاضر مطالعات چندانی در این حوزه، صورت نگرفته و مدل جامع و کاربردی که ابزاری برای تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری و نحوه تعامل با بازارهای تجاری باشد، ارائه نشده است. لذا انجام طرح‌های پژوهشی-کاربردی در این حوزه که نتایج حاصل از آن بتواند نقشه راه و الگوی مناسبی در جهت تبیین، شناسایی و ارزیایی شاخص‌ها و مؤلفه‌های مهم این مقوله و انتخاب سیاست‌ها و تصمیم‌گیری برای مدیران باشد، ضرورت و اهمیت ویژه‌ای دارد. یکی از عمده مشکلات و معضلاتی که در بازار سرمایه وجود دارد، پرداختن به موضوع سرمایه‌گذاری با نگاه کوتاه مدت و هیجانی است که می‌توان آن را نشأت گرفته از عدم انتقال اطلاعات کافی و آگاه‌سازی‌های مؤثر به عموم دانست که این امر می‌توانسته به‌واسطه بازاریابی فعال از جانب نهادهای مالی بازار شکل بهتری به خود گیرد که متأسفانه این اتفاق نیفتاد و در سال‌های اخیر آفت‌ها و چالش‌های آن را به وضوح شاهد بودیم.
یکی دیگر از مشکلات عمده تأمین مالی صحیح برای بسیاری از شرکت‌ها و پروژه‌های بزرگ در صنایع مختلف است که با بهبود عملکرد بازاریابی در بازار سرمایه و شرکت‌های فعال در بورس این امر می‌تواند صحیح و پر بازده صورت گیرد. لذا لزوم پرداختن به جهت‌دهی درست و برنامه‌ریزی شده از طریق ارکان و شرکت‌های بورسی در زمینه‌سازی بازاریابی و به‌دنبال آن بازاریابی دیجیتال که مسیر را در بسیاری از ابعاد هموار می‌سازد، می‌تواند نقطه عطفی مؤثر بر ایجاد هم‌افزایی صحیح و کارآمد و ایجاد راهبردی بلندمدت را به‌دنبال داشته باشد. از این رو ضروری است نهادهای مالی در بازار و حتی ارکان بورس در رابطه با موضوع بازاریابی و مؤلفه‌های مهم آن برنامه ریزی و دقت نظر داشته باشند. گاهاً برخی شرکت‌ها معنای دقیق بازاریابی را با تبلیغات اشتباه می‌گیرند. پرداختن به مقوله‌های مهم بازاریابی در بورس‌های معتبر دنیا حتی کمیسیون اوراق بهادار آمریکا و بسیاری کشورهای دیگر نیز مورد توجه قرار گرفته و برای صندوق‌ها و ابزارهای مختلف سرمایه‌ای‌شان قوانین و دستورالعمل و زمینه‌های بسیار وسیعی را در نظر گرفته‌اند. ما از طرفی تنها ابزارهای سرمایه‌گذاری مثل صندوق‌های مختلف سرمایه‌گذاری را راه‌اندازی و برای آنها دستورالعمل تدوین و بر آن نظارت هم می‌کنیم.

* اما چرا برای موضوع بازاریابی و استراتژی‌هایی که می‌توانند در نقاط مختلف کشور در بازارهای موازی و همسوی دیگر مورد واکاوی و برنامه ریزی قرار گیرد، کاری نشده است؟
اقتضای ایجاد و راه‌اندازی ابزاری کارآمد همچون صندوق‌ها در بازار سرمایه و جذب منابع با رویکردهای اثرگذار و همراه با کاهش ریسک، آن است که بتوان با پوشش برنامه‌ای مدون در نیازسنجی آن و خلق ارزش سودآور و راهبرد مؤثر، برنامه‌ای جامع را پیاده و اجرا کرد.
خلاء موضوع مدیریت بازاریابی برگرفته از انواع ابزارهای کارآمد آن که سالهاست در بازار سرمایه کشورمان کمتر توجهی و چه بسا به آن توجهی نشده است؛ باعث شده پویایی روند روبه رشد و کارآمد ابزارها همچون این نوع صندوق‌های سرمایه‌گذاری و بسترهای متنوعی که می‌تواند در ایجاد نیازسنجی عموم و خلق ارزش سودآور متناسب با آن همراه شود، از نگاه و اندیشه مدیران در حوزه تصمیم‌سازی مغفول بماند و نه در حوزه سیاست‌گذاری و نظارت و اجرا، بلکه در حوزه عملیاتی نهادها و ارکان نیز مورد توجه قرار نگیرد.

* حال موضوعی که مطرح می‌شود، این است که طراحی و مکانیسم‌ صندوق‌ها مثل املاک و مستغلات تا چه اندازه توانسته ماهیت اثرگذاری خود را به شکلی صحیح و فراگیر در سطح عموم جامعه گسترش دهد؟ آیا از استراتژی‌های خلق ارزش در ایجاد سهم بازاری جدید تلاشی شده است؟ آیا در حوزه استراتژی‌های تحقیقات بازار و تحلیل داده‌های به‌دست آمده از آن، برنامه‌ای جامع و بلندمدت در راستای برنامه بازاریابی تدوین شده است؟
با توجه به اتفاقاتی که در سال‌های ۹۸ و ۹۹ در بازار سرمایه افتاد، از نگاه بسیاری از صاحب نظران و اساتید موضوعی که مغفول مانده بود و جای بسیار داشت به آن پرداخته شود، مدیریت بازاریابی در بازار سرمایه بود که درصدد پرداختن به آن شدیم. لذا با جمع‌آوری نظرات بسیاری از خبرگان و ارزیابی‌های محیطی که انجام شد، موضوع طراحی الگوی بازاریابی دیجیتال را برای شرکت‌های کارگزاری که بیشترین و متنوع ترین خدمات مالی و سرمایه‌گذاری را به عموم دارند، مدنظر قرار گرفت و در سال ۱۴۰۰ نیز با ترکیب روش کیفی و کمی که با جمعی از خبرگان بازار و مدیران عامل شرکت‌های کارگزاری در تهران با ارسال پرسشنامه الکترونیکی در نظرسنجی پرسش و پاسخ مشارکت داشتند، به جمع بندی مقوله‌ها و شاخص‌های مهم از نگاه آنها که باید به این موضوعات در قالب بازاریابی به‌ویژه بازاریابی دیجیتال پرداخته می‌شد، رسیدیم و در چارچوب استاندارد شده رساله دکتری گنجانده و به‌عنوان یک رساله پژوهشی مورد تأیید و تشویق هیأت داوران به‌صورت متمرکز در تهران قرار گرفت. همراستای با آن سه مقاله علمی پژوهشی با موضوع یادشده در فصلنامه‌های معتبر مالی و اقتصادی در تهران در تابستان ۱۴۰۱ پذیرش و چاپ شد و مورد استفاده پژوهشگران آتی و علاقه مند قرار گرفت. در این تحقیق که گام کوچکی در این عرصه تلقی می‌شود، مؤلفه‌های شناختی و رفتاری جدیدی با مشارکت خود مدیران عامل و خبرگان شناسایی و تدوین و کارشناسی شد و در انتها نیز خود این عزیزان بودند که در طراحی مدل استخراج شده البته با روش‌های علمی و نرم افزاری مربوطه مشارکت داشتند. لذا ذینغعان این تحقیق، خود شرکت‌های خدماتی و نهادهای مالی و حتی ارکان نیز می‌توانند باشند.
اما از پیامدهای مثبتی که می‌توان اشاره داشت؛ بسترسازی و توسعه مناسب در جهت به‌کارگیری ابزارهای بازاریابی دیجیتال، فراهم کردن زیرساخت‌های لازم و معرفی ابزارها و کارکردها و خدمات در بازار، ضرورت افزایش آگاهی و اطلاع رسانی لازم در ابعاد مختلف، ایجاد رقابت‌های فراگیر، بستر افزایش آگاهی و آموزش در شرکت‌های کارگزاری، آنالیز و تحلیل بازار و امکان تحلیل دقیق رفتار مشتری، قابلیت ارائه خدمات در مقیاسی بسیار بزرگتر، ایجاد یک شبکه ارتباطی صمیمی با کاربران و شناخت و معرفی نهادهای مالی خدماتی و انواع ابزارهای مالی خواهند بود. در انتها امیدوار هستیم تا شرکت‌های نهادهای مالی در بازار رویکردهای نوین و بروز و کارآمدی را در جهت به‌کارگیری استراتژی بازاریابی و حتی به‌طور تخصصی تر تحقیقات بازاریابی را با راه‌اندازی دپارتمان های بازاریابی که اکنون برخی از شرکت‌ها دائر کرده‌اند، در پیش گیرند.

  • شماره ۴۸۴ هفته نامه اطلاعات بورس