اینکه ما در کشوری زندگی کنیم که درآمد پایدار مبتنی بر مالیات و سایر درآمدها به صورت پایدار برای توسعه، زیرساختها و حل و فصل امور جاری اتفاق بیفتد، در تمام دنیا وجود دارد و کسی با ذات مالیات مخالفتی ندارد. البته همه اینها به صورت آکادمیک گفته میشود ولی سوالاتی که وجود دارد، در حال حاضر این است که این پول چگونه و کجا قرار است به مصرف برسد؛ چه عایدی سرمایه، چه مالیات بر درآمد و چه مالیاتهای دیگری که اخذ میشود. یعنی حتی عوارضی که اخذ میشود.
در این صورت اگر قرار است شهروند ایرانی بر روی دومین ذخایر گازی جهان باشد و در حوزه نفت تنها عدم النفع صادرات نفت ثانیهای عددی معادل با هزار دلار باشد و کشوری مانند عراق فقط در سال گذشته ۱۱۵ میلیارد دلار صادرات نفت داشته که ما یک چهارم این را هم نداشتهایم، سوالی که پیش میآید این است که مگر تمام این درآمدها قرار نیست در نهایت برای توسعه استفاده شود؟
ما در مصرف این منابعی که قبلا داشتیم چگونه عمل کردهایم، آیا حسابرسی درست یا گزارش آمار درستی وجود دارد؟ نکته دوم اینکه اگر مالیات بر عایدی سرمایه در حال گرفته شدن است، محل مصرف آن مشخص شود. در صورتی که این مالیاتها در حوزه زیرساختی برود به نظر میرسد مخالفتها کم میشود ولی اعلام نمیشود.
نکته سوم اینکه عدهای میگویند مالیات بر عایدی سرمایه کمک خواهد کرد که تورم کم شود. در واقع این افراد اصول اولیه اقتصاد را یاد نگرفتند چون آن چیزی که باعث شده تا کالاهایی مثل خودرو و مسکن تبدیل به ابزارهایی برای حفظ ارزش ریال شوند و سپس تبدیل به بازارهایی که رشد خیلی زیادی دارند، شده و از دسترس عموم خارج شوند، دلیل عمده آن تورم است. تورم هم توسط دولت و سیاستهای اقتصادی و سیاسی که به کار میگیرد، ایجاد میشود.
در نهایت همه اینها باعث میشود که رشد اقتصادی نداشته باشید و نقدینگی نسبت به ۱۰ سال گذشته ۱۵ برابر شده باشد. فرقی ندارد در هر دولتی تا تورم پایاست، تقاضا برای کالاها هم وجود دارد. حال اگر از این تورم مالیات بگیریم، تاثیری خواهد داشت؟ خیر به نظر میرسد این مغالطه است و چه خوب است که هرگونه سیاست مالیاتی بر اساس برنامهای نظاممند متعهد شود به کاهش تورم به زیر ۱۰ درصد، در غیر این صورت عموم مردم بازنده خواهند بود.
به نظر میرسد شیوه اجرا و گرفته شدن هم بر اساس کشور میتواند متفاوت باشد اما محل هزینه آن جای بحث دارد. به نظر میرسد باید بر اساس مدل دقیق اقتصادی بسنجیم پولهایی که گرفته میشود، چه مقدار ارزش افزوده اقتصادی داشته است. همه این موضوعات به این معنی نیست که کاری انجام نشده بلکه انجام شده است. اگر قرار است مالیات بر عایدی سرمایه بیاید و در زیرساختها هزینه شود خوب است اما مشخص نیست.
باید محل هزینهکرد روشن شود و برنامه مدون برای کاهش تورم تا چهار سال آینده به زیر ۱۰ درصد تدوین و ارائه شود. در صورتی که تورم در حال کنترل شدن بود از آن پس میتوان مالیات بر عایدی سرمایه هم دریافت کرد.
- منبع: هفته نامه اطلاعات بورس شماره ۴۷۸
نظر شما