اگر بخواهیم بحث استارتاپها را از منظر تئوریک بررسی کنیم، معمولا شرکتها در مرحله بلوغ خود وارد مقوله پذیرش در بورس و پابلیک شدن میشوند یعنی شرکتها معمولا یک مرحله ایجاد، استقلال، رشد را سپری میکنند و در نهایت به مرحله بلوغ میرسند و در این مرحله است که به طور معمول به یک بلوغی از جهت دوره عمر شرکت میرسند و وارد بازار سهام میشوند و به نوعی پابلیک و عام میشوند .
در مرحلهای که ابهامات اساسی در وضعیتشان هست و آیا اینکه رشدی سریع خواهند داشت و یا رشد ملایم و کندی خواهند داشت و یا اصلا متوقف میشوند و یا به سمت تسویه میروند و در این مرحله درست نیست که بخواهیم عموم مردم را درگیر سهامداری این شرکتها کنیم، بنابراین استارتاپها اگر به معنای شرکتهای نوپای تازه تاسیس باشند، شاید صلاح نباشد در بازاری که عموم سرمایهگذاران درگیر آن هستند، وارد شوند و قاعدتا محل ورود این نوع شرکتها، صندوقهای ونچرکپیتال و صندوقهای خطرپذیر است که به اصطلاح به صورت تخصصی این شرکتها را بررسی میکنند، دانش کافی برای بررسی، تجزیه و تحلیل و آنالیز اطلاعات شرکتهای استارتاپ را دارند و در نهایت با شرایط خاصی ورود میکنند و در مرحلهای که عملا به یک بلوغ نسبی میرسند، آن زمان برای عرضه عمومی آمادگی پیدا میکنند و میتوانند عرضه شوند.
استارتاپها در ارزشگذاری نیز مدل ارزشگذاری متفاوتی دارند و در عمده این شرکتها مدلهایی که به صورت سنتی استفاده میکنیم، عمدتا مبتنی بر ارزیابی داراییهای این شرکتهاست یعنی حتی در حال حاضر عمده ارزیابها یک وزن قابل توجهی را به داراییهای شرکت میدهند اما استارتاپها ممکن است عمدتا داراییهایشان از نوع دیگر باشد، درواقع عمده ثروت اینها داراییهای نامشهود است، بنابراین بحث ارزیابی هم قاعدتا نیاز به تیمی تخصصی دارد تا بتواند داراییهای نامشهود را ارزیابی کند.
- منبع: هفته نامه اطلاعات بورس شماره ۴۷۸
نظر شما