بازارسرمایه یکی از مهمترین بسترهای توسعه و بالندگی اقتصاد کشور است که میتواند نقش موثر و بیبدیلی برای تامین مالی بنگاههای اقتصادی داشته باشد، بازار سرمایه به عنوان یک بستر باید فرصت حضور برابر و استانداردی برای همه شرکتها و بنگاههای اقتصادی صرفنظر از زمینه و نحوه فعالیت را فراهم کند، در واقع حضور در بازارسرمایه می بایست براساس کسب یکسری استانداردها باشد از این رو با ایجاد تفاوت در شرکتها به لحاظ امکان ورود به بازارسرمایه مخالف هستم، اینکه شرکتی به این دلیل که اسم آن استارتاپ است یا نیست بخواهد یک مسیر متفاوت از شرکتهای دیگر را طی کند صحیح نیست.
اقتصاد ایران برای بهبود وضعیت خود در نوزایی و رشد اقتصادی باید شرایطی را فراهم کند که همه شرکتها به ویژه شرکتهای نوپا از طریق بازارسرمایه تشکیل و فعال شوند. در حال حاضر نظام بانکی ما توانایی تامین مالی بنگاههای کوچک و دانش بنیان را ندارد و این گروه از شرکتها بهتر است از گامهای اول خود در بازار سرمایه باشند، اگر این مساله رخ بدهد بحثهای بعدی در مورد ورود این شرکتها به بازارسرمایه دیگر معنی پیدا نمیکند، در حال حاضر بیتوجهی به شرکتهای استارتاپ و دانش بنیان و هدایت آنها به جای بازارسرمایه به سمت بانکها موجب میشود شمار زیادی از جوانان ما به بدهکاران بالقوه بانکها تبدیل شوند و این در شرایطی است که فرد بتواند از هزاران مشکل دریافت تسهیلات بانکی بگذرد اما از آنجایی که نرخ شکست استارتاپها بیش از شرکتهای عادی است در همه دنیا مسیر شکلگیری شرکتهای این بخش به هیچ وجه از نظام بانکی نمیگذرد، سرمایهگذاران ریسک پذیر و صندوقهای جسورانه، پارکهای فن آوری و نوآوری و شتابدهندهها و بعد بازارهای مختلف به ویژه اوتیسیها (ساختار مشابه فرابورس) مسیر اصلی بالندگی استارتاپها در دنیا هستند. در ایران نیز تحقق شعار توسعه دانشبنیانها میبایست از همین مسیر دنبال شود بنابراین کلیت بازارسرمایه باید بازار اولیه را جدی گرفته و زمینه فعالیت آنها فراهم کند. بازاراولیه نقطه نوزایی و رشد واقعی اقتصاد است و بی توجهی به آن میتواند موجب افت شدید اقتصاد کشور شود.
اما در شرایط کنونی بنظر میرسد روند ورود استارتاپها به بازارسرمایه فرسایشی و طولانی مدت شده است و همین امر هم باعث ناامیدی و مهاجرت بسیاری از متخصصان و جوانان خوش فکر ما شده است، اگر امتیازاتی را که در اختیار استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان خودمان قرار میدهیم با کشورهای منظقه مثل امارات متحده مقایسه کنیم می بینیم نه تنها در حالت برابر نیستیم بلکه تفاوتهای جدی وجود دارد، این امر در مقایسه با اروپا و آمریکا شرایط بسیار بدتری را نشان میدهد بنابراین تسهیل در مورد استارتاپها یک نیاز فوری است و ورود به بازار سرمایه یکی از این تسهیلگریهاست که میتواند به تداوم حضور شرکتها و فعالان آنها در ایران کمک کند.
در واقع این امر یکی از مهمترین حمایتهایی است که میتواند صورت بگیرد تا ضعفهای حمایتی تا حدودی جبران شود، تداوم شرایط موجود میتواند موج ناامیدی جوانان خلاق ایرانی را تعمیق ببخشد. در همین حال تاخیرهای کنونی در مورد ورود شرکتهای استارتاپ بحثهای مربوط به مدل ارزشگذاری و ملاحظات حاشیهای است، در مورد مدل ارزشگذاری قطعا مدل ارزشگذاری شرکتهای استارتاپی با بقیه شرکتها متفاوت است هر چند که همین الان هم مثلا مدل قیمتگذاری یک شرکت بیمهای با یک شرکت سیمانی مشابه نیست یا یک شرکت مخابراتی -کامپیوتری با یک شرکت زراعی مدل ارزشگذاری متفاوتی دارند بنابراین طبیعی است با ورود استارتاپها مدلهای ارزشگذاری آنها نیز در بازار جاافتاده و متخصصان خودش را پیدا خواهد کرد. از این رو حل مساله ورود استارتاپها به نوعی باعث افزایش دانش ارزشگذاری نیز در بازار خواهد شد، در همین حال باید توجه کرد که یک بازار سرمایه موفق و بالنده بازاری است که برای هر سلیقه و سطح ریسکی گزینه داشته باشد همچنین توسعه صندوقهای جسورانه یک پل میانه برای حضور موفق استارتاپها به بازار سرمایه است که باید به آن توجه کرد.
- همایون دارابی - مدیرعامل سبدگردان داریوش
- منبع: هفته نامه اطلاعات بورس شماره ۴۷۵
نظر شما