به گزارش صدای بورس حمید میرمعینی، کارشناس بازارسرمایه در گفتوگو با هفتهنامه اطلاعات بورس (شماره ۴۶۶)به بررسی وضعیت بازار ارز و سیر صعودی آن و تاثیرات آن بر بازار سرمایه و به ویژه شرکتهای صادرات محور پرداخت و آنها را واکاوی کرد.
* تاثیرات نرخ صعودی دلار بر بازار سرمایه و به ویژه شرکتهای صادرات محور را با توجه به اینکه در حال حاضر شاهد هستیم نرخ ارز به صورت صعودی است اما ارزش بازار با کاهش همراه شده است را چگونه ارزیابی میکنید؟
واقعیت این است که مولفههای مختلف و اثرگذاری که بر حوزه بازار سرمایه وجود دارند در هر مقطع و بازه زمانی تاثیرات متفاوتی ایجاد میکنند و به این صورت نیست که در هر دوره یک عامل اتفاق بیفتد و شرایط و اثرات و تجربهای که در مورد قبلی شاهد بودیم در این مورد دوباره تکرار شود. در حال حاضر پارادایم بازار سرمایه تغییر کرده است، یعنی پارادایم بازار و اولویتهای آن تغییر داشته و متفاوت شده و به تبع آن اهمیتها نیز تغییر پیدا کرده است و در حال حاضر اهمیت عامل اثرگذار دلار نسبت به عامل سیاسی، عامل بی برنامگی دولت، عامل تعیین بودجه سال ۱۴۰۲ و... در درجه پایینتری قرار دارد، بنابراین بازار با وجود اینکه در دورههای قبلی هم بدین صورت بوده است و ما شاهد بودیم که دلار ۱۸ هزار تومانی و بالاتر از آن بر بازار اثر آنچنان مشهودی نداشته است و به صورت مقطعی بوده و سپس از بین رفته است و تمام اینها در صورتی است که دلار در نقاط بالا همچنان ثابت است.
بیشتر بخوانید: تورم، سیگنال کافی برای خرید سهم نیست
در نگاه کلان بحث اهمیت این مولفه نیز وجود دارد که در حال حاضر اهمیت اثرگذاری آن در بازار سرمایه بسیار پایین آمده است و ریسک سیاسی و سیاستگذاری اقتصادی که دولت در حال حاضر تعیین میکند بسیار بالاتر از عامل رشد قیمت دلار است و بر آنها به نوعی غلبه داشته است. در وهله بعدی، درست است که درآمد شرکتها نسبت به فروش نرخ دلار افزایش پیدا میکند اما میتوان این احتمال را داد که اوضاع عملیاتی شرکتها نیز نسبت به قبل مقداری به واسطه افزایش تحریمها و شدت آن و وخیمتر شدن اوضاع آنها، بدتر شود و به نوعی روی قیمت فروش آنها تاثیر بگذارد و نقل و انتقال پول آنها نیز با مشکل مواجه شود و در اینجا باید دید که عوامل ریسکهای سیاسی داخلی و خارجی و بینالمللی و حاکم بر محدودیتها به کجا میرسد که البته نرخ دلار نیز قطعا تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. موضوع بعدی، سیاستگذاری اقتصادی دولت است که چه در قالب نرخ بودجه، چه در قالب نرخ بهره و چه در قالب نرخ خود دلار و... مجموعا این موارد اثرگذار است و باید دید که در آینده قرار است چه وضعیتی برای مردم و بازار رقم بخورد.
* به نظر شما چه کسانی از این وضعیت نابسامان و آشفته در بازار ارز و بازار سرمایه بیشترین سود و بیشترین ضرر را خواهند دید؟
در مجموع بیبرنامگی که در بدنه دولت و سیاستگذاری وجود دارد به شدت تاثیر گذاشته است و به ویژه در بازار سرمایه که همیشه بیشترین تاثیر را از این وضعیت و بیبرنامگیهای دولت داشته است. در بازارهای دلالی از جمله بازار خودرو، مسکن و... واقعیت این است که در روند اینها خیلی دولت نمیتواند دخالت مستقیمی داشته باشد و اینها از این وضعیت و بحرانها در حال حاضر بیشترین منافع را کسب میکنند و اگر بخواهد با این منوال بگذرد تمامی شرکتهای تولیدی چه آنهایی که تولید و فروش داخلی دارند و چه آنهایی که تولید و فروش صادراتی دارند و چه آنهایی که تولید و فروش وارداتی دارند، به مشکل برمیخورند چرا که اقتصاد ما در مرز بحران قرار دارد. بنابراین قاعده سیاسی و اقتصادی کلانی که بر بازار حاکم است مقداری زور بیشتری نسبت به تمام مولفههای مثبتی که شاید اتفاق بیفتند، دارد اما بازار آنها را در نظر نمیگیرد.
نظر شما