سازمان بورس به دنبال این است که فضای کسب و کار بازار را حرفهایتر کند تا بازار تحت تاثیر هیجانات و رفتارهای احساسی بیش از حد قرار نگیرد. بر این اساس و در حال حاضر فلسفه اصلی وجودی سازمان، بحث اشاعه فرهنگ سهامداری است که در این راستا در حال تقویت آن است و از ابزارها و راهکارهای مختلفی استفاده میکند. به نظر میرسد این تصمیم که در عرضههای اولیه تنها سهامداران حرفهای حضور داشته باشند، اقدام مثبتی باشد.
در این بین اما شاید بعضی افراد معتقد باشند که در حال حاضر این کار در اولویت نیست که البته درست بوده و این موضوع در اولویتهای اصلی سازمان نیست اما میتوان این کار را انجام داد و به حرفهایتر شدن فضای کنترلها، نظارتها، برخوردهای بدون حاشیه و شک و شبهه کمک کرد و این فضا را برای بازگشت امید و اعتماد سرمایهگذاران و سهامداران به بازار بیشتر کرد. همچنین این تصمیم موجب میشود تا مقداری نگاه حرفهای و بلندمدت در بازار ایجاد شود و شرکتها هم از قواعد و قوانین مربوط به حاکمیت شرکتی بیشتر تبعیت کرده و آن را عملیاتی کنند.
هدف از مجموعه این اقدامات این است که افراد حرفهای که تحت تاثیر شرایط قرار نمیگیرند، بیشتر سهامداری کنند و افرادی که برای اولین بار از نوسانات بازار زیان میبینند، مستقیم وارد بازار نشوند بلکه به صورت غیرمستقیم و از طریق صندوقها و ابزارهای مختلفی که ریسک آنها را کاهش میدهد وارد بازار شوند تا خسارت کمتری ببینند و از این بازار دلزده نشوند. در کل فلسفه این اقدام فارغ از اینکه جزئیات آن چیست، درست بوده و خیلی مهم است که در چه زمانی با چه شرایط، جزئیات و چه میزان دخالتهای سازمان یا تعیین تکلیف کردن برای آن صورت خواهد گرفت. البته بازار سرمایه متشکل از افراد و بازیگران مختلفی است که نگاهشان یا کوتاهمدت است یا میانمدت و بلندمدت نگر هستند.
بر این اساس شاید سازمان اصرار دارد که سهامداران بلندمدتنگر بیشتر شوند ولی باید توجه کرد که در همه جای دنیا بازارهای مالی به بعضی سرمایهگذاران کوتاهمدتنگر و بازیگران سفتهباز هم نیاز دارند و نمیتوان اصرار کرد که بیشتر سهامداران بلندمدتنگر در این بازار حضور داشته باشند. باید به این نکته توجه کرد که همه سهامداران حرفهای لزوما افراد بلندمدتنگر نیستند بلکه افرادی هستند که قواعد بازار را رعایت میکنند و از نوسانات بهرهبرداری میکنند.
اگر ما شرایطی ایجاد کنیم که سهامداران تحت تاثیر هیجان و احساس وارد بازار نشوند (چون در نتیجه آن به علت نداشتن اطلاعات و آگاهی کافی مغموم شده و دچار زیان میشوند)، به نظر میرسد نمیتوان خیلی دقیق شرایط را ترسیم کرد که مثلا باید ویژگیهای خاصی داشته باشند بلکه بهتر این است که راهکارهای آسانتر و سهلتری برای سرمایهگذاران تعریف و تبیین شود.
نکته دیگری هم که در این مورد وجود دارد، این است که باید دید بازارهای مالی پیشرفته دنیا چه الگوها و روشهایی را برای طراحی و ایجاد چنین راهکارهایی پیاده کرده و به کار گرفتهاند. از آنجا که شاید هنوز بازار ما به آن سطح از بلوغ و کارایی لازم نرسیده است، بنابراین باید از روشهایی که بسیاری از بازارهای مالی دنیا به کار گرفته و استفاده کردهاند، الگوبرداری کنیم یعنی آنها را مطالعه کنیم، با شرایط موجود بازار خودمان تطبیق دهیم و با تغییرات و الگوسازی از آنها استفاده کنیم.
-
ابولقاسم آقادوست - مدیرعامل سبدگردان البرز
-
منبع: هفته نامه اطلاعات بورس شماره ۴۶۱
نظر شما