بدون در نظر گرفتن تقدم و تاخر عوامل، همچنین میزان تاثیرگذاری آنها چند عامل مهم را فهرستوار میتوان جزو دلایل رشد بازار سرمایه در پنج ماه نخست سال برشمرد؛ رشد سیاستهای تشویقی و حمایتی دولت به منظور جذب نقدینگی سرگردان،مهار تورم و تأمین مالی به منظور جبران کسری بودجه از طریق واگذاری سهام شرکتهای دولتی و عرضههای اولیه، رکود بازارهای موازی، شیوع بیماری کرونا که باعث رکود بسیاری از کسب و کارها شد و توانا نبودن این نوع کسب و کارها در جذب سرمایه در گردش، کاهش نرخ بهره بانکها، کاهش تنشهای بینالمللی، افزایش ارزش دارایی شرکتها در نتیجه رشد نرخ ارز و تورم، در کنار این عوامل اقبال مردم عادی به بازار سرمایه به منظور حفظ ارزش دارایی خود در شرایط تورمی از مهمترین این عوامل است.
با از بین رفتن یا کاهش تاثیر هر یک از عوامل یاد شده در رشد بازار شاهد نزول و در واقع ریزش بازار بودیم، سمت و سوی حرکت شاخص در ۵ ماهه نخست سال و گذر از واحد ۲ میلیون واحدی، بار هیجانی بسیاری به همراه داشت و شائبه حباب شدن قیمت سهامها را به ذهن تحلیلگران تداعی میکرد. شرایط به گونهای رقم میخورد که با کوچک ترین جرقه امکان اصلاح و ریزش مهیا شد.
بازار ذاتاً نسبت به اخبار و شایعات متزلزل است به خصوص در شرایطی که دچار حباب باشد با این حساب با روی کار آمدن مجلس یازدهم که سمت و سوی سیاستهای اقتصادیاش خلاف حرکت دولت بود نگرانیهایی در میان تحلیلگران بازار سرمایه ایجاد شد علاوه بر آن در اوایل مرداد ماه نیز شایعه استیضاح وزیر نفت این نگرانیها را تشدید کرد و بلافاصله بعد از آن اختلاف دو وزیر اقتصاد و نفت بر سر عرضه سهام پالایشی به همراه مصاحبهها و تکذیبیه و تاییدیههای پشت سر هم عاملی شد که استارت اولین اصلاحات بازار سرمایه توسط آنها زده شد.
نامه سرگشاده موسوم به ۲۵ اقتصاددان به رئیس جمهور در خصوص حباب بورس و تاثیرات تورمی بازار سرمایه نیز مزید بر علت شد تا بازار شاهد تشدید صفهای عرضه باشد. در این بین رفتار حقوقیهایی که نزدیک به ۸۰ درصد بازار را در اختیار دارند و عدم حمایت آنها از بازار باعث شد آرام آرام شاهد خروج هر آنچه که نقدینگی در بازار در ۵ ماه جذب شده کرده بود باشیم. لازم به ذکر است در کل سال ۹۸ ورود نقدینگی به میزان ۳۰ هزار میلیارد تومان بوده که این عدد در پایان سه ماه ابتدایی سال جاری به ۵۰ هزار میلیارد تومان رسید.تشدید چنین رفتارهایی باعث سلب اعتماد افراد عادی به بورس شده و موجب آن شد که افراد نسبت به خروج سرمایه خود و گسیل آن به بازارهای موازی خصوصا ملک اقدام کنند. البته این اواخر نیز بازار رمز ارزها بسیار مورد توجه سهامداران قرار گرفت که در خروج سرمایه بیتقصیر
نبوده است.
همانگونه که مشاهده میشود تمامی عوامل رشد دهنده بازار یکبهیک و پشت سر هم از بین رفتند، نرخ ارز نیز پس از تمامی این مسائل کاهش پیدا کرد، محدودیتهای کرونایی برای کسب و کارها کاهش پیدا کرد، نرخ بهره بین بانکی افزایش یافت. مهمترین ایراد این ریزشها این بود که اعتماد عمومی که به تازگی نسبت به بازار سرمایه به دست آمده بود، از دست رفت.
اما تجربهای که فراز و فرودهای بازار سرمایه در سال ۹۹ برای فعالان بازار سرمایه به همراه داشت، توجه بازار به سهامهای بنیادی به خصوص سهمهایی مانند سهم شرکت ملی صنایع مس ایران با نماد «فملی» بوده است. اگرچه در سال ۹۹ بازدهی شاخص کل در ۱۱ ماهه منتهی به سال ۹۹ معادل ۱۴۱ درصد بود، اما بازدهی سهم «فملی» ۲۴۱ درصد، «فولاد» ۱۶۹ درصد و «فارس» ۱۳۰ درصد به عنوان سه شرکت برتر بورس از نظر ارزش بازار بودند. آنچه که مشخص است را باید مصون ماندن چنین سهمهایی از نوسانات شدید این دوران دانست در همین سال شرکت مس که در ابتدای سال چهارمین شرکت بورس بوده در ادامه توانسته گوی رقابت را از دیگر شرکتهای فعال در بازار برباید و عنوان بزرگترین شرکت بورسی را کسب کند.
عبدالرضا برهانینژاد، مدیر امور سهام وسرمایهگذاری فملی
منبع: هفته نامه اطلاعات بورس شماره ۳۹۳
نظر شما