به گزارش صدای بورس، موضوع این است که برخلاف اینکه اتفاق خاصی در دل این شرکتها رخ داده باشد، در بسیاری از این موارد دیده میشد که تولید و صادرات شرکتها در حد بسیار مطلوبی قرار دارد. علاوه بر آن قیمت جهانی این محصولات نیز رشد بیسابقهای در یک دهه اخیر داشته اما روند نزولی این گونه سهمها متوقف نمیشود. در ضمن این روند ریزشهای پیدرپی بازار نیز قصد فروکش شدن ندارد و بازار به ثبات لازم نمیرسد.همچنین تغییرات مکرر در قوانین و تصمیمات غیرکارشناسی میتواند یکی از عوامل دامن زدن به ریزشها و افت قیمت سهمهای بنیادی محسوب شود. البته این پرسش مطرح است که علت فرار سهامداران از سهمهای مهم در ریزشهای اخیر و فاصله گرفتن بازار از روند تعادلی به دلایلی در درون بازار برمیگردد یا علت را باید در بیرون از این سهمها و حتی بیرون از بازار سرمایه جستجو کرد؟برای بررسی علل اتفاقات مذکور، بررسی روند بازار سرمایه وتحلیل شرایط برخی سهمهای بنیادی نظیر فملی، نظرات بهروز رحمتی، معاون توسعه و اکتشافات شرکت صنایع ملی مس ایران را جویا شدیم.
وضعیت کنونی شرکت ملی مس را چگونه ارزیابی میکنید؟
امسال در حوزه تولید همه بخشها از جمله کنسانتره، آند و کاتد رکورد تاریخ تولید شرکت ملی مس ایران شکسته شد. سال گذشته میزان تولید مس کاتدی ۲۵۰هزار تن بود که پیشبینی میشود تا پایان سال جاری به حدود ۲۸۰هزار تن افزایش پیدا کندو این رکورد در تاریخ بیش از ۴۰ ساله شرکت بینظیر خواهد بود. بهطور خلاصه حال شرکت ملی مس در حوزه تولید بسیار خوب است و تا پایان سال در تمامی بخشهای اصلی تولید رکوردزنی خواهیم داشت. همچنین تا پایان ۱۱ماهه امسال در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته باز هم رکورد تولید شکسته و افزایش قابل توجه داشت. اما پس از این و تا پایان سال هم، رکورد تولید جدیدی در شرکت به ثبت خواهد رسید.
صادرات فملی چگونه است؟
امسال تا پایان سال حدود یک میلیارد دلار صادرات رقم خواهد خورد. سال گذشته نیز رقمی مشابه امسال صادرات داشتهایم اما تفاوتی که صادرات امسال با سال گذشته داشته را باید جایگزینی بخشی از حجم صادرات کنسانتره با کاتد مسی دانست.
علت این جایگزینی چه بود؟
در حقیقت به دلیل تعرفههای صادراتی که بر صادرات کنسانتره مس بسته شد چنین جایگزینی صورت گرفت. ولی در مجموع باید گفت شرکت در وضعیت صادراتی بسیار مناسبی به سر میبرد. در حال حاضر موجودی انبار قابل توجهی وجود ندارد و بعد از اینکه تأمین کامل نیاز داخلی برای صنایع پاییندستی صورت گرفت مازاد بر نیاز داخلی، صادرات شد. در حال حاضر مشکلی در حوزه صادرات وجود ندارد.
با توجه به اینکه وضعیت صادرات نسبت به سال قبل تغییری نداشت، با این حساب محدودیتهای کرونایی خیلی بر شرکت ملی مس تاثیرگذار نبود؟
بله. دقیقا برخلاف اینکه وضعیت بینالمللی دستخوش نوسانات بود و حتی قیمتهای جهانی مس نیز تغییرات بسیاری داشت و از حدود۶هزار دلار در تن به حدود ۴۴۰۰دلار در زمان اوج شیوع کرونا در ماه مارس سال گذشته رسید و البته پس از آن رکورد ۹ساله قیمت جهانی مس شکسته شد که قیمت در مقطع فعلی نیز به بیش از ۹ هزار دلار رسیده است. ولی این نوسانات قیمتی نه در زمانی که قیمتLME افت داشت صادرات ما را تضعیف کرد و نه در حال حاضر صادرات را با مشکلی روبه رو کرده است. در واقع هر میزان تولید صورت بگیرد، صادرات امکانپذیر است و امسال رکورد تناژی تاریخی صادرات شرکت جابجا خواهد شد.
علت این موضوع که به نظر میرسد صنعتی چون معدن نسبت به سایر صنایع کمتر تحت تاثیر تحریمها قرار گرفته، چیست؟
سال گذشته و امسال اکثر صنایع معدنی در لیست تحریمها قرار گرفتند ولی اصولا در حوزه صادرات فلزات غیرآهنی یا پایه به قدری بازار جهانی شرایط مناسبی دارد که حتی اگر شدیدترین تحریمها نیز وجود داشته باشد اگر صادرات با حسن تدبیر و دانشمحوری انجام شود، مشکل قابل توجهی برای صادرات به وجود نخواهد آمد. به همین دلیل از زمان خروج آمریکا از برجام ما تاکنون مشکل خاصی برای صادرات نداشتهایم.
ملی مس برای توسعه اهداف خود، اجرای چه برنامههایی را مدنظر دارد؟
شرکت صنایع ملی مس ایران در حوزه تولید و فروش، رسیدن به اهدافی بالاتر از میزان سال جاری را در دستور کار دارد. همچنین در راستای برنامه جامع توسعه شرکت ملی صنایع مس ایران، ظرف چند سال آینده و با توجه به راهاندازی طرحهای توسعه، شرکت عمدتا در حوزه فرآوری مواد معدنی، جهشی حدود یک میلیون تنی در ظرفیت تولید کنسانتره مس ایجاد خواهد شد و ظرفیت تولید حدود ۲/۱ میلیون تن فعلی که به تدریج طی حدود چهار دهه ایجاد شده است، با جهش قابلتوجه ۸۳ درصدی، به بیش از ۲/۲ میلیون تن در سال خواهد رسید که در راستای تحقق منویات مقام معظم رهبری در سال «جهش تولید» خواهد بود. همچنین بخشی از پروژههای توسعه شرکت در افزایش قابلتوجه ظرفیت تولید و در نهایت افزایش صادرات و ارزآوری برای کشور و ارتقای جایگاه بینالمللی شرکت مواردی نظیر، تمرکز بیشتر بر انجام طرحهای توسعه در حوزه فرآوری مواد معدنی مانند فاز ۳ تغلیظ سونگون و فاز ۲ تغلیظ میدوک هرکدام به ظرفیت حداقل ۱۵۰ هزار تن در سال، فاز ۳ تغلیظ سرچشمه با ظرفیت بیش از ۱۹۰ هزار تن در سال، افزایش ۱۰۰ هزار تنی ظرفیت تولید فازهای ۱ و ۲ تغلیظ سونگون، احداث واحد فرآوری حدود ۱۰۰ میلیون تن از خاکهای سولفوری کمعیار در مجتمع مس شهر بابک به ظرفیت تولید ۸۰ هزار تن کنسانتره مس، احداث واحدهای فرآوری سربارهها در کارخانجات ذوب سرچشمه و خاتونآباد با استفاده از روش فلوتاسیون به منظور تولید کنسانتره مس مجموعا به ظرفیت تولید حدود ۹۰ هزار تن کنسانتره مس و همچنین تسریع در عملیات اجرایی دو کارخانه فرآوری معادن مس دره زار و درهآلو به ترتیب با ظرفیتهای ۱۵۰ و ۱۰۰ هزار تن تولید کنسانتره مس در سال که در حال حاضر بهترتیب از پیشرفت بیش از ۷۰ و ۵۵ درصدی برخوردار هستند و پیشبینی میشود این دو پروژه بسیار مهم و تاثیرگذار رویEPS شرکت در اواخر سال ۱۴۰۰ آماده راه اندازی شوند، هستند.البته در پایان برنامه جامع مذکور، ظرفیت تولید کنسانتره شرکت به حدود ۶/۲ میلیون تن و با مس محتوی به حدود ۶۲۵ هزار تن بالغ خواهد شد که حدود ۵۵۰ هزار تن آن به صورت کاتد مسی روانه بازارهای بینالمللی میشود.
دو پروژه مهم فملی چه شرایطی دارند؟
پروژه تولید ۱۰۰هزارتن سالانه کنسانتره مس در معدن درهآلو یکی از دو پروژه مهم فملی است. این پروژه در حال حاضر بیش از ۷۳درصد پیشرفت داشته است. علاوه بر این، پروژه درهزار نیز در مجاورت مجتمع مس سرچشمه با ظرفیت تولید ۱۵۰هزار تن کنسانتره مس در سال نیز در دستور کار قرار دارد که این پروژه نیز پیشرفتی بیش از ۵۰درصد دارد. برآورد شده که این دو پروژه تا پایان سال ۱۴۰۰ به بهرهبرداری برسند. در حال حاضر یک میلیون و ۲۰۰هزار تن کنسانتره مس تولید میکنیم و با راه اندازی این دو پروژه ۲۵۰هزار تن به ظرفیت تولید شرکت ملی صنایع مس ایران افزوده خواهد شد.
میزان فروش ملی مس تحت تاثیر راهاندازی این پروژهها چه تغییری خواهد داشت؟
اگر افزایش ۲۵۰هزار تنی ظرفیت تولید را با قیمتهای فعلی در نظر بگیریم با در نظر گرفتن قیمتهای فعلی جهانی مس که در حدود ۹۰۰۰ دلار بر تن است، مبلغی در حدود ۵۰۰میلیون دلار حجم فروش شرکت افزایش مییابد.در واقع اگر این دو پروژه راهاندازی شوند با در نظر گرفتن میانگین فروش که حدود ۲میلیارد دلار است، چیزی حدود ۲۵درصد به حجم فروش افزوده خواهد شد.
در خصوص ریزشهای بازار سرمایه در ماههای اخیر چه تحلیلی ارائه میدهید؟
ریزشهای اخیر بازار سرمایه هیچ مبنای علمی، دلیل فاندامنتال - تکنیکالی ندارد و بیشتر ناشی از نبود حسن تدبیرها و دانش محوری وبی توجهی به خرد جمعی بودهاست. دلیل این دیدگاه نیز این است که تقریبا اکثر پارامترهای مهم و تاثیرگذار بر روی بازار همگی مثبت هستند. به طور مثال قیمت جهانی مس رکود تاریخی حدود۱۰ ساله خود را شکسته است، نرخ تسعیر ارز نیز در سطوح بسیار بالایی در حدود ۲۵۰۰۰۰ ریال تثبت شده است. بنابراین نباید شرایط بازار سهام اینگونه باشد. علاوه بر این موضوع قیمت دلار نیز در این ریزشها تاثیرگذار بود. نگاهی به روند قیمت ارز نیز نشان میدهد دلار سال گذشته از قیمتی حدود۱۳ تا۱۴هزار تومان در حال حاضر به حدود ۲۵هزار تومان رسیده است، در واقع تمامی آیتمهای تاثیرگذار نه تنها حوزه مس که در بسیاری از صنایع مثبت است ولی بنظر میرسد تصمیماتی که بعضا در دو قوه مقننه و مجریه گرفته میشود باعث مشکلاتی نظیر ریزشهای اخیر شده است.
چه تصمیماتی بیشتر از سایر موارد در به وجود آمدن ریزشهای اخیر نقش داشتند؟
اعلام شیوهنامه جدید قیمتگذاری فولاد یکی از موارد مهم دخیل در ریزشهای اخیر بورس بود که هیچ دفاعی برای این موضوع وجود ندارد علاوه بر آن افزایش حقوق دولتی معادن که در رابطه با آن نیز تصمیمات مناسبی گرفته نشد از این موارد است. در حقیقت دلیل بخش بزرگی از مشکلات کنونی بازار، ناشی از تصمیمات غیرکارشناسی، نبود حسن تدبیر، دانش محوری و توجه نکردن به خرد جمعی در اتخاذ تصمیمهاست.
به طور کلی وضعیت بازار سرمایه را چگونه ارزیابی میکنید؟
روند کلی بازار مثبت خواهد بود علاوه بر آن اتفاقات سیاسی در سطح دنیا به ویژه آمریکا نیز این روند مثبت را تقویت خواهد کرد، اما نمیتوان به طور قطع اعلام کرد که روی کار آمدن بایدن اتفاق خارقالعادهای برای بورس ما رقم خواهد زد. ولی باید در نظر گرفت که شرایط پیشرو به جهت کاهش تنشها، رفع اثر روانی تحریمها و تصمیماتی که دولت قبلی آمریکا اتخاذ میکرد و هر روز به شکلی اقتصاد ما را تحت تاثیر قرار میداد به سمت مثبت شدن پیش خواهد رفت. سیگنالهای مثبتی که در خصوص بازگشت طرفین به برجام به گوش میرسد نیز میتواند روند مثبتی را برای بازار سرمایه رقم بزند البته ممکن است این موارد تاثیر منفی بر نرخ ارز داشته باشد اما به طور کلی اثرگذاری مثبتی بر بازار سرمایه و رونق صادرات خواهد داشت. البته پیشنهاد شفاف اینجانب توجه شایسته به اصل درون نگری و استفاده از پتانسیلهای درون کشور بجای تمرکز بر اصول امتحان پس داده و غیرقابل قبول برون نگری است.
در مورد تکرار روند مثبت رشدهای عجیب و غریب بورس که اوایل امسال شاهد بودیم، چه نظری دارید؟
درست است که روند بازار سرمایه مثبت ارزیابی میشود اما از رشدهای غیرمنطقی که در پایان سال گذشته و ابتدای سال جاری شاهد بودیم قطعا خبری نخواهد نبود. اما پس از اینکه بازار به حالت پایدار برسد با یک شیب ملایم مثبت خواهد بود.
درهفتههای پایانی سال بازار به تعادلی که به آن اشاره کردید خواهد رسید؟
به نظر میرسد در حال حاضر نیز بازار به نقاط تعادلی رسیده اما حفظ این تعادل به آن بستگی دارد که از اظهارنظر افراد غیرکارشناس بویژه بخش قابل توجهی از مسئولان در قوای مجریه و مقننه در خصوص مباحث مربوط به بازار سرمایه خودداری شود.
چرا با توجه به رشد قیمتهای جهانی، شاهد افت قیمت در سهمهای مختلف بودیم؟
مس یکی از محصولاتی است که برخلاف روند جهانی با افت قیمت سهم در بازار سرمایه مواجه بود. در حالی که قیمتهای جهانی افزایش داشته و حال تولید و صادرات مس نیز بسیار خوب بوده است، هیچ دلیلی برای کاهش قیمت سهام وجود ندارد به جز اظهارنظرهای خارج از بازار که این سهمها را تحت تاثیر قرار میدهد.
اگر توافقات برجام به روند صحیح بازگردد، قیمت ارز چه میشود و این تغییر چه اثری بر بازار سرمایه خواهد داشت؟
اگر چنین اتفاقی رخ دهد و بازگشتی صورت گیرد تاثیر آن بر دلار ممکن است در حد یک یا دو ماه ماندگار باشد ممکن است افت قیمت وجود داشته باشد اما نرخ تسعیر ارز حداقل باید ۲۰هزار تومان در نظر گرفته شود. اگر بازگشت به برجام رخ دهد به احتمال زیاد اتفاق خارقالعادهای در خصوص قیمت ارز رخ نخواهد داد و کاهش قیمت احتمالی هم کوتاه مدت و گذرا خواهد بود. نوساناتی که در حوزه ارز ایجاد میشود بزرگترین سم در بازار است.در حال حاضر قیمت فعلی ارز به لحاظ روانی توسط مردم پذیرفته شده و درحدود ۲۵ هزار تومان تثبیت شده است. هرگونه نوسان فاحش مثبت و یا منفی به نفع اقتصاد کشور نخواهد بود. اقتصاد هر کشوری بیشتر نیازمند تثبیت نرخ تسعیر ارز بوده تا جذب سرمایهگذاری پایدار صورت پذیرد، چراکه نوسانات زیاد باعث فرار سرمایه خواهد شد. بنابراین به دولتمردان توصیه میشود بجای ارائه تحلیلهای غیر کارشناسی که مثلا نرخ ارز به حدود ۱۵۰۰۰ هزار تومان خواهد رسید، بهتر است تمرکز بر نرخهای فعلی داشته که باعث تقویت اقتصاد صادرات محور که پاشنه آشیل اقتصادهای پویا خواهد بود کنند. البته کاهش مصنوعی نرخ ارز، کشور را با بحرانهایی که در چند دهه اخیر مبتلا به آن بوده است، مواجه خواهد کرد. همچنین بجای اقتصاد صادرات محور، تبدیل به کشوری واردات محور و ضد تولید خواهیم شد که بر خلاف منویات مقام معظم رهبری در ارتباط با مقوله مهم
جهش تولید است.
با این حال دیده میشود که دولت برای کاهش قیمت دلار تلاش میکند، تثبیت دستوری قیمت دلار چگونه میتواند موثر واقع شود؟
چه نیازی به این است که با اجبار قیمت ارز را ۱۵هزار تومان تعیین کنند در حالی که میدانیم وضعیت اقتصادی کشور و میزان تولید ناخالص داخلی در کشور در چه سطحی قرار دارد و برخلاف این موارد قیمت ارز را با فشار روی قیمت کمتری نگه داریم؟ این موضوع باعث میشود پس از گذشت چند ماه فنر فشرده شده دستوری نرخ ارز رها شود و در آینده شاهد افزایش قیمت چند برابری باشیم. به هر حال بد نیست از تجربه بسیار مهلک تعیین نرخ دستوری ارز ۴۲۰۰ تومانی درس بگیریم. به نظر میرسد درس آموختههای سیاستهای غلط گذشته باید مورد مداقه بیشتر قرار گیرند زیرا اقتصاد کشور تحمل این همه سیاستهای آزمون و خطا را ندارد.
نوسانات و اظهارنظرهای مختلف در مورد قیمت دلار در لایحه بودجه ۱۴۰۰ تا چه حد صنایع مختلف و بازار سرمایه را تحت تاثیر خود قرار داده است؟
یکی از موضوعاتی که باعث شد بازار سرمایه چند صباحی را با ریزشهای پیدرپی پشت سر بگذارد باید حواشی بودجه، اختلاف نظر میان دولت و مجلس و اختلافاتی که میان اظهارنظرات مختلف در خصوص تعیین نرخ ارز وجود داشت دانست. بهتر است قوای مجریه و مقننه تدبیری شایسته تر در این ارتباط داشته و به نفع منافع ملی و مردم از سیاستهای نخ نمای عوام فریبانه (Demagoguery) پرهیز کنند.
قیمت منطقی دلار در شرایط کنونی باید چقدر باشد؟
قمیت منطقی دلار حول و حوش ۲۰هزار تومان در شرایط فعلی منطقی و البته محافظهکارانه است. انتظار میرود سال آینده اگر فضای سیاسی بین المللی بهبود یابد قیمت دلار حدود این عدد باشد و چنانچه شرایط فعلی حفظ شود نرخ ارز نیز در همین محدود ۲۵ هزار تومان با دامنه نوسان حدود ۲۰درصدی باشد.
چگونه میتوان اعتماد از دست رفته را به بازار برگرداند؟
اگر سه اصل مهم حسن تدبیر، دانش محوری و توجه به خرد جمعی در رابطه با تصمیمات گرفته شده در بازار سرمایه مورد عنایت بیشتر قرار گیرد، وضعیت بازار تثبیت خواهد شد و اعتماد به بازار باز خواهد گشت.چرا که در حال حاضر جو بی اعتمادی شدیدی در میان مردم بویژه خیل عظیم سهامداران حقیقی میلیونی جدیدالورود به بورس به وجود آمده است. چون بخش عظیمی از آنها پولهای خرد خود را به این بازار وارد کردند. دریافت سیگنالهای منفی توسط این سهامداران باعث شده سرمایهشان را از این بازار خارج کنند. به طور کلی باید گفت اثر تحریمها در وخیم کردن شرایط اقتصادی کشور حدود ۱۰درصد بوده و ۹۰ درصد مشکلات کشور ناشی از نبود حسن تدبیر، فقدان دانشمحوری در تصمیمات و توجه نکردن به خرد جمعی ایجاد
شدهاست.
در خصوص تعرفههای صادراتی که صادرکننده را تحت تاثیر قرار میدهد چه نظری دارید؟
به عنوان یک کارشناس فعال در حوزه فلزات غیرآهنی که بیش از ۲۶ سال سابقه فعالیت در حوزه مذکور اعم از مس، آلومینیوم، سرب و روی وغیره را دارم، گذاشتن هر گونه محدودیت صادراتی به ویژه برای محصولات معدنی و فلزی مانند حوزه مس، فولاد و سرب و روی و حتی آلومینیوم که بطور متوسط تولید داخلی آن تقریبا دو برابر نیاز مصرف داخلی کشور است، به هیچ عنوان سیاست منطقی و درستی نیست و فقط باعث از دست رفتن بازارهای صادراتی میشود. این بازارها طی چند دهه با زحمات طاقت فرسا بدست آمده است که با نبود حسن تدبیر شایسته، این بازارها دو دستی تقدیم رقبا میشود و در صورت عدم اصلاح شرایط مذکور، این موضوع میتواند بهعنوان یکی از مصادیق سوء تدبیر و توجه نکردن به حفظ منافع بیت المال مورد بررسی و پیگیری قرار گیرد. البته دولت همزمان با تشدید تحریمهای بین المللی و نیاز شدید کشور به ارز، از نیمه دوم سال ۱۳۹۸ بر صادرات محصولات معدنی عوارض صادراتی را وضع کرد که شایسته است در سریعترین زمان ممکن تجدید نظر اساسی برای حذف عوارض مذکور صورت پذیرد.
بازار کامودیتیها را در سطح جهانی چگونه میبینید؟
بدون شک روند این بازار مثبت ارزیابی میشود و امکان شکسته شدن برخی رکوردهای تاریخی بسیار محتمل خواهد بود.
دلیل این روند مثبت را چه میدانید؟
بخشی از این مسئله مربوط به بهبود شرایط اقتصاد جهانی است چرا که از شرایطی که سال قبل اکثر قدرتهای اقتصادی( به جز چین) با انقباض اقتصادی مواجه شدهبودند فاصله گرفتهایم و اکثر قدرتهای جهانی با رشد مثبت اقتصادی همراه هستند. در راس این اقتصادها، اقتصاد بزرگ و همیشه پویای چین به عنوان بزرگترین بازار مصرف کلیه فلزات اساسی و فولاد قرار دارد که حتی در سال ۲۰۲۰ که تقریبا تمام اقتصادهای بزرگ دنیا با رشد اقتصادی منفی دست و پنجه نرم میکردند، این کشور که از دو مزیت بسیار بزرگ حسن تدبیر دولتمردان خود در وهله اول و مردمانی سخت کوش و قانع در وهله دوم برخوردار است،توانستند با این دو بال مهم، بهعنوان تنها اقتصاد بزرگ مثبت دنیا در سال
۰ ۲۰۲، با فراغ بال برای ۵۸ سال متوالی رکورد بینظیر رشد اقتصادی میانگین ۹درصد سالانه را برای سربلندی کشورشان رقم بزنند. به نظر اینجانب دوستانی که فرصت بررسی تمام پارامترهای اقتصادی دنیا را ندارند میتوانند تنها با بررسی وضعیت اقتصادی چین بهعنوان بزرگترین بارومتر اقتصاد دنیا، تحلیلهای قابل اتکایی در ارتباط با روند قیمتهای جهانی کامودیتیها
ارائه کنند.
دخالتهای صورت گرفته برخی مسئولان در بازار سرمایه، چه نقشی در به هم زدن سازوکار بازار داشت؟
تا حدودی این اتفاق رخ داده است. به طور مثال از سال ۸۲ که بورس کالا راهاندازی شد تا سال ۸۹ این بازار بدون کوچکترین دخالتی از سوی دولت به کار خود ادامه میداد و عمدتا مکانیسم عرضه و تقاضا تعیین کننده قیمت بود. در این بازار هر شخصی میتوانست نسبت به خرید محصولات از جمله محصولات مسی اقدام کند، در واقع شرکت ملی مس ایران بر اساس قیمتهای جهانی محصولاتش را در بورس کالا عرضه میکرد و هر کسی چه برای مصارف عملیاتی و چه سرمایهگذاری اقدام به خرید میکرد اما دولت چند صباحی است به این بازارها (چه بورس اوراق بهادار و چه بورس کالا) ورود کرده است و سازوکار این بازارها را تحت تاثیر قرار داده است. تغییرات مکرر و نوسان شدید در قانونگذاری در بورس مقدمات این اتفاق را رقم زد و لازم است دخالت مقامات ناظر کمتر شود. مفهوم بورس این است که این بازار محلی برای تقابل عرضه و تقاضا بوده و با شفافیت کامل همراه باشد. با این حال وضع هر گونه مقررات محدود کننده ای که با روح مفهوم بورس در تضاد باشد، بیشک تاثیر منفی بر بورس خواهد داشت.
اتخاذ تدابیری نظیر تغییرحجم مبنا، دامنه نوسان و بازگشت انتشار گزارشات پیشبینی سود، چه تاثیری در روند بازار داشت؟
در یک سال گذشته تغییرات بسیاری در قوانین بازار رخ داده و تصمیمات متفاوتی بازار را تحت تاثیر قرار داده است. از جمله این موارد، تغییرات در حجم مبنا، حذف و بازگشت مجدد EPS و غیره بود که بازار را تحت تاثیر قرار داد. به طور مثال با توجه به اینکه بیش از ۹۰درصد سهامداران غیرحرفهای هستند و این گزارشات اولیه، پارامتری برای بررسی وضعیت شرکت محسوب میشد انتشار این گزارشات میتواند تاثیر مثبتی داشته باشد.به طور کلی تجربه نشان داده است دخالتهای اینچنینی هیچگونه کمکی تا به حال به بازار نکرده است.
منبع: هفته نامه اطلاعات بورس شماره ۳۹۱
نظر شما