به گزارش صدای بورس، از زمانی که دولت اقدام به دعوت مردم برای حضوردر بازار سرمایه کرد، اقبال عمومی مردم هر روز افزایش یافت. البته اکثر مردم به جای استفاده از سبدگردانها، مشاور سرمایهگذاریها و صندوقهای سرمایهگذاری به سمت سرمایهگذاری مستقیم روی آوردند. شاید جذابیت موجود در سرمایهگذاری مستقیم مردم را به این سمت کشانده باشد ، اما سرمایهگذاری مستقیم نو سهامدارن میتواند خطراتی قابل تامل را برای بازار به ارمغان بیاورد.در همین راستا برخی معتقدند باید روشهای سرمایهگذاری غیر مستقیم توسعه یافته و بیشتر از قبل شود. برای تحقق این امر توسعه نهادهای مالی مرتبط نکته ای قابل تامل به شمار میآید. البته در مقابل گروهی میگویند که به نظر نمی رسد مشکل جدی در تعداد ارکان بازار وجود داشته باشد و به جای آن بهتر است به توسعه زیر ساختهای بازار و زیر مجموعههای این ارکان توجه بیشتری شود. در این صورت با ایجاد جذابیت در صندوقها و سبدگردانها میتوان روند حضور مردم را به سمت سرمایهگذاری غیرمسقیم افزایش داد.
برجستهسازی سوپرمارکتهای مالی
عبدالله دریابر، معاون خدمات مالی تأمینسرمایه امید: بازار سرمایه به واسطه سهام عدالت بزرگ تر شده و چالشهای آن نیز افزایش یافته است.اگرچه بزرگ شدن بازار باعث شده برخی شرکتها ملزم به شفاف سازی شوند،اما بزرگ شدن بازار از هر دو منظر سهامداری و تعداد شرکتها صورت پذیرفته است.این جریان فرصت مناسب و بزرگی را برای نهادهای مالی از جمله تأمین سرمایهها ایجاد میکند تا خدمات مالی خود را در اختیار اشخاص حقیقی و حقوقی قرار دهند.
تأمین سرمایهها میتوانند از طریق ایجاد مکانیزمهای مختلف فرهنگ سازی سهامداری، فرهنگ سهامداری را به افراد مختلف آموزش دهند. این اقدام از چند منظر میتواند مفید واقع شود زیرا در کنار افزایش درآمد تأمین سرمایهها، مردم نیز فرهنگ و نحوه سهامداری را آموزش میبینند و در آن صورت میتوان انتظار سرمایهگذاری بلند مدت را از مردم در بازار سرمایه داشت. بسیاری از شرکتها با آوردن تمام زیر مجموعههای خود به بازار سرمایه علاوه بر تأمین مالی خود، به بزرگ تر شدن شرکت خود نیز میاندیشند. بسیاری از شرکتها که برای تأمین مالی خود از طریق بانک اقدام داشته ، میتوانند با بورسی شدن، مشکل وثیقههای مدنظر شبکه بانکی را حل کنند. همچنین از فرصتهای تأمین مالی در بازار سرمایه بهره ببرند. بنابراین از هر منظر، بزرگ شدن بازار سرمایه به نفع تأمین سرمایهها است.
در سالهای گذشته حجم تأمین مالی شرکتها، حدود ۵۰ تا ۱۰۰ میلیارد تومان بود اما امروزه با بزرگ شدن بازار، برخی شرکتها خواهان تأمین مالی ۱۰۰۰ تا ۳۰۰۰ میلیارد تومانی هستند. بنابراین تأمین سرمایهها نیز باید بزرگ شوند و فعالیتهای خود را در حوزه تأمین مالی و مدیریت ریسک تقویت کنند. در خصوص افزایش تعداد تأمین سرمایهها، به اعتقاد بنده تا حدی خوب است که بتواند به سرعت بخشی عمل به وظایف کمک کند، اما بهتر است تمام نهادهای مالی از جمله کارگزاری، سبدگردان، مشاور سرمایهگذاری و شرکتهای رتبه بندی را نیز در کنار تأمین سرمایهها گسترش دهیم. شرکتهای تأمین سرمایه باید به عنوان سوپرمارکتهای مالی شناخته شوند و مردم به جای مراجعه به منابع غیر مجاز به شرکتهای دارای مجوز روی بیاورند.
بازار روز به روز بزرگتر شده و بنابراین نیاز به این افزایش نیز در بازار احساس میشود. افزایش ابزارها و نهادها با محور خدمت به مردم، دولت و بنگاههای اقتصادی میتواند به بازار سرمایه کمک کند اما نباید تعداد این مجموعهها خارج از قاعده رشد کند و باید هر اقدامی گام به گام با روند بازار صورت گیرد.
پیش نیازهای توسعه
امیر وفایی، قائم مقام مدیر عامل سبدگردان الگوریتم : از ابتدای زمانی که شاهد رشد و رونق هر چه بیشتر بازار شدیم بدون فکر کردن به عواقب بلند مدت آن مردم و نو سهامداران را به سمت سرمایهگذاری مستقیم هدایت کردیم.اما در شرایط فعلی با توجه به رشد بازار بهتر است افراد را به سرمایهگذاری غیر مستقیم سوق دهیم و برای انجام شدن هر چه بهتر این اقدام باید ابزارهای سرمایهگذاری غیر مستقیم را توسعه داده و بیش از قبل به آنان بپردازیم.
توسعه سبدگردانها از نظر کمی و کیفی باید هر چه بیشتر مورد توجه قرار گیرد، سبدگردانها باید تشکلهای خود انتظامی نیز داشته باشند تا برخی تصمیمهای سیاسی اقتصادی نتواند تاثیر چندانی در بازار سرمایه بگذارند و در هر شرایطی تلاش برای احقای حق سهامداران شکل بگیرد.
با توجه به اینکه مردم به سرمایهگذاری مستقیم در بورس عادت کرده اند، توسعه سبدگردانها بهتر است هر چه سریعتر صورت بگیرد تا شاید بتوان با برخی خدمات تشویقی، یا کاهش کارمزد سبدگردانها آنان را به سرمایهگذاری از طریق سبدگردانی سوق داد. در کنار سبدگردانها بهتر است به شرکتهای مشاور سرمایهگذاری نیز توجه شود زیرا آنان نیز میتوانند از طریق ابزارهای مختلفی که در دست دارند به سرمایهگذاری هر چه بهتر مردم در بورس کمک کنند و در نهایت تمام این اتفاقات دست به دست هم میدهند تا بازار در جهت درست و اصولی خود توسعه یابد.
ابزاری برای ارتقای سواد مالی
علی اصولیان، مدیرعامل شرکت سبدگردان الماس :با توجه به ورود سرمایهگذاران جدید به بازا سرمایه، و عمومیت پیداکردن روز افزون بورس طبیعتا نقش سبدگردانها و صندوقهای زیر مجموعهها آنان پررنگ تر از قبل میشود. البته اقداماتی نیز در این راستا شکل گرفته است.
سال گذشته تعداد ۱۵ سبدگردان در بازار وجود داشت و امروزه این عدد به بیش از ۳۰ سبدگردان رسیده است ، طبق اطلاعاتی که موجود است سازمان بورس در حال تایید مجوز فعالیت بیش از ۲۰ سبدگردان دیگر است که قطعا این روند با توجه به نیاز روز جامعه ادامه دار خواهد بود. افزایش سقف صندوقها نیز یکی از اقدامات مهمی بود که باید هر چه سریعتر انجام میشد، البته این اقدام در دستور کار سازمان قرار گرفته و همانطور که شاهد هستیم افزایش سقف صندوقهای سرمایهگذاری به سرعت در حال انجام است. درنهایت توسعه مد نظر همزمان با بزرگ شدن بازار انجام میشود.
در حال حاضر مردم با بازاری رو به رو هستند که در عین وقت گیر بودن نیازمند سواد مالی لازم است ، بنابراین مردم باید به سمت شرکتهایی روی بیاروند که واسطه انان با بازار شود. البته سرمایهگذاری در بورس برای عموم مردم صرفا از طریق سبدگردانها و صندوقها منطقی است. بنابر نیاز مردم باید تعداد سبدگردانها افزایش یابد تا خدمات رسانی به مردم به بهترین شکل انجام شود تا جریان نقدینگی که به سمت بورس حرکت میکند در راستای بهبود یافتن اقتصاد کشور و کسب سود برای سرمایهگذاران باشد.
ظرفیت صندوقهای سرمایهگذاری
الهه ظفری، مدیر سرمایهگذاری صندوق افق ملت: صندوقهای سرمایهگذاری به واسطه دانش و تخصصی که نسبت به بازارهای مالی دارند توسط یک تیم حرفه ای اقدام به بررسی بازار و گزینههای مناسب سرمایهگذاری میکنند تا بهترین تخصیص دارایی را انجام داده و سودآوری داشته باشند. جذب افراد جامعه
به بورس اتفاق مثبتی است که موجب عمیق تر شدن بازار میشود.
سرمایهگذاری نیز مانند هر شغل دیگری نیاز به تخصص و دانش دارد لذا صندوقهای سرمایهگذاری میتوانند گزینههای بسیار خوبی برای افراد تازه وارد و نا آشنا به بازار باشند. در حال حاضر آنچه در ابتدای سال جاری شاهد آن بودیم ورود افراد جدید به بازار با معاملات شخصی بوده است که تا حدی باعث شد پس از شروع ریزش بازار به دلیل عدم دانش کافی، افراد زیان قابل توجهی را متحمل شوند در صورتی که قیمت واحد صندوقها و وجود بازارگردان قوی برای آنها باعث ثبات بیشتری در بازدهی صندوقها بود.
این موضوع که افراد جذب صندوقهای سرمایهگذاری نشده اند میتواند به دلیل عدم آموزش کافی و عدم آشنایی آنها با صندوقها بوده باشد چرا که با یک بررسی ساده این صندوقها بازدهی بسیار خوبی داشته اند. به نظر میرسد وجود قوانینی که برای کوتاه مدت افراد تازه وارد و بدون دانش کافی را ملزم به مشارکت در بازار به وسیله ای این صندوقها کند بسیار راهگشا باشد. این کار باعث کنترل نقدینگی و جلوگیری از زیان بیش از حد برای سرمایهگذاران نا آشنا با بازار خواهد بود و باعث تخصیص بهتر نقدینگی جذب شده در بازار میشود.
در نگاهی دیگر نقشی که شرکتهای مشاور سرمایهگذاری در قالب رویکرد آینده نگر و مبتنی بر تحقیق و توسعه بازار سرمایه با خدمات نوآورانه میتوانند ارائه کنند، قابل توجه است.
ضرورت ادغام کارگزاران
بهادر شمس، مدیرعامل کارگزاری آرمان تدبیر نقش جهان: طی سفری که در سال ۹۲ به کره جنوبی داشتم ، از بورس آنان بازدید کردم ودر طی این بازدید متوجه شدم تعداد کارگزاریهای انان در نهایت به ۶۳ عدد میرسد ، هر چند در دیگر کشورها نیز تعداد کارگزایها محدود است اما در عین محدود بودن، کارگزاریها آنان بسیار توانمند عمل میکنند. به طور مثال، تعداد نیروی انسانی شاغل در یک کارگزاری بالغ بر هزار نفر است که منجر به ارائه خدمات هر چه بهتر و بیشتر به سهامداران میشود. در رابطه با کشور ایران، بهتر است به جای ایجاد کارگزاری جدید آنان رامحدود تر و ادغام کنیم تا با کارگزاریهای قوی تری در بازارسرمایه روبرو شویم.
درحال حاضر از ۱۰۸ کارگزاری موجود، حدود ۲۰ کارگزاری کارایی وتوانمدی لازم را ندارند بهتر است که این کارگزاریها با کارگزاریهای بزرگ تر ادغام شوند تا کارایی انان تقویت شود. سرمایه کارگزاریها در ایران به دلار بسیار قابل تامل است. اغلب کارگزاریها با دلار ۲۴ هزار تومانی حدود ۶۰۰ یا ۷۰۰ هزار دلار سرمایه دارند، در صورتیکه این رقم در سایر کشورها با واقعیت فاصله زیادی دارد.
سازمان باید هدفگذاری کند که برخی کارگزاریها حداقل سرمایه خود را ۱۰۰ یا ۲۰۰ میلیارد تومان افزایش دهند. همچنین اقدام به ارائه خدمات متنوعتر کرده و زیر ساختهای مورد نیاز را فراهم کنند تادیگر با برخی اتفاقات و مشکلات که درگذشته شاهد آن بودیم مواجه نشویم. در نهایت بهتر است به جای تمرکز بر تعداد کارگزاریها، بر خدمت رسانی کارگزاریها تمرکز کرده و تعداد مشتریان هر کارگزاری را به عنوان یک پارامتر در نظر گرفته و ملاک عملکرد کارگزاریها قرار دهیم.
تعداد شعب برخی کارگزاریها محدود است و این مسیله منجر شده تا تعداد کارگزاری کم تری در سطح جامعه شناخته شده باشد، برخی این مسئله را انحصار میپندارند اما واقعیت این است که در این صنعت انحصار وجود ندارد بلکه تعداد کارگزاریهای ضعیف بسیار است.
نیازمند افزایش تنوع خدمات
مجید شکرالهی، مدیرعامل شرکت مشاور سرمایهگذاری دیدگاهان نوین: نگاه به بازار سرمایه از دو منظر قابل بررسی است، یک مقطع حاضر و کوتاه مدت که رفتار کنونی سرمایهگذاران در بازار سرمایه به دلیل سلب اعتماد به روند بازار، ناشی از خروج نقدینگی قابل توجه توسط دولت و سهامداران حقوقی بزرگ، مبتنی بر رفتار هیجانی ونگاه روزمره شده که عدم حمایت مناسب و کافی از بازار، این موضوع را تشدید نموده است.
نگاهی دیگر وضعیت آتی بازار سرمایه، نقش و جایگاه آن در اقتصاد کشور است که بنظر میرسد این دو نگاه در جایگاه خود مسیر متفاوتی را به ارمغان خواهد آورد. باید توجه داشت که تعداد سرمایهگذاران کنونی بازار، دهها برابر بیشتر از سالهای گذشته شده و نوع سرمایهگذاری غالب آن متفاوت شده است. توجه به این امر، رویکردی متفاوت در ساختار و شیوه اداره بازار سرمایه را میطلبد که بخشی از این رویکرد متفاوت در بازتعریف نقش نهادهای مالی، متناسب با جایگاهی است که برای بازار سرمایه در اقتصاد متصور خواهیم شد.
در خصوص شرکتهای مشاور سرمایهگذاری نیز این موضوع مستثنی نبوده است. با توجه به نقش آتی قابل تاملی که بازار سرمایه در تأمین مالی کسب و کارهای نوپا، طرحها و بنگاهها در مقام مقایسه با سایر روشهای تأمین مالی همچون وام بانکی دارد ، از طریق انواع ابزارهای کنونی بازار سرمایه مانند صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر، صندوقهای سرمایهگذاری خصوصی و همچنین طراحی و بکارگیری از ابزارهای مورد نیاز جدید مانند صندوق پروژه ارزی، صندوقهای سرمایهگذاری خصوصی ارزی و یا سایر ابزارهای متنوع و نوآورانه که متناسب با نیاز و تغییرات محیط کسب و کار بوجود خواهند آمد، نیازمند توسعه نوع خدمات قابل ارائه توسط شرکتهای مشاور سرمایهگذاری خواهیم بود.
در نگاهی دیگر نقشی که شرکتهای مشاور سرمایهگذاری در قالب رویکرد آینده نگر و مبتنی بر تحقیق و توسعه بازار سرمایه با خدمات نوآورانه میتوانند ارائه کنند، قابل توجه است.
الزام ارتقایکمی و کیفی
علی جبلعاملی، کارشناس بازار: بیش از یک سال است بازار سرمایه ایران به عنوان مهمترین بازار مالی کشور شناخته میشود. اقبال مردمی به این بازار از یک سمت، و حمایتهای دولت از سوی دیگر باعث شد بورس تهران مامن امن سرمایهگذاری اقتصاد ایران شود. به تبع این رخدادها، کوچ عظیم نقدینگی به بورس در مدت زمان کوتاهی بسیاری از اهالی این بازار را شگفتزده کرد، حضور گسترده مردم در کنار استقبال بسیار خوب فعالان اقتصادی، انتقادات گستردهای را نسبت به موضوع فرهنگسازی و آموزش برای سهام اولیها به همراه داشت. موضوعی که وظیفه خطیری را برای نهادهای مالی بورسی و ارکان بازار سرمایه ایجاد کرد.
با وجود اینکه توسعه بازارسرمایه و گسیل سرمایههای مردمی به این بازار دستاورد بسیار مهمی برای اقتصاد کشور محسوب میشود، اما توجه به دیگر ابعاد توسعه این بازار نیز باید مهم تلقی شود. در این بین نباید از موضوع توسعه ابزارها و نهادهای مالی بورسی در کشور غافل شد. قطعا افزایش تعداد سرمایهگذاران در بازار نیازمند توسعه واسطههای مالی و نهادهای سرویسدهنده به اشخاص حقیقی و حقوقی است. در حال حاضر ما طیف وسیعی از نهادهای مالی شامل تأمین سرمایهها، کارگزاریها، شرکتهای مشاور سرمایهگذاری، سبدگردان، سرمایهگذاری ، پردازش اطلاعات مالی و دیگر نهادها را در بازار داریم، که تحتتأثیر اتفاقات یکسال اخیر بازار سرمایه، بسیار فعال شده و عملا به توسعه کیفی و کمی فعالیتهای خود پرداختهاند. در خصوص تأمینسرمایه به عنوان کاملترین نهادمالی از نظر وسعت دایره خدمات و توانمندیهای مالی، در صورت امکان توسعه انواع صندوقهای سرمایهگذاری و همینطور افزایش حجم و تنوع تأمین مالی از طریق ابزارهای بازار سرمایه در وهله اول نیازمند توسعه کیفی خدمات نهادهای موجود و در مرحله بعد، توسعه کمی آنها با توجه به روند حرکت از سمت اقتصاد بانک محور به بورس محور هستیم.
درخصوص شرکتهای مشاور سرمایهگذاری که قسمت زیادی از خدمات یک تأمینسرمایه را انجام دهند نیز، باید گفت که این نهاد مالی یکی از کاراترین و پرپتانسیلترین نهادها در شرایط فعلی بهشمار میروند. این نهادها چالاکی بیشتری در مقایسه با تأمینسرمایهها دارند و در زمینه مدیریتدارایی، آموزش، مشاوره و خدمات مالی بخش زیادی از نیاز بازار به خصوص سهامداران خرد را پوشش میدهند که آنهم نیازمند تکمیل سبد خدمات و توسعه کیفی است. باید توجه داشت که اصل اولیه توسعه کیفی و مشتریمداری نهادهای موجود است. با اینحال توسعه کمی و تعدادی نیز میتواند فضای رقابتی جذابی را ایجاد کند که ضمن درهم شکستن انحصار، محرک نوآوریهای جدید در حوزه فناوری اطلاعات، مارکتکینگ و برندینگ شود. اما آنچه که به طور کلی مهم است اینست که توسعه کمی و تعدادی نهادهای مالی باید با آینده نگری و متناسب با وسعت و عمق بازار صورت گیرد، نه اینکه عدم توسعه کمی آنها موجب ایجاد رانت برای برخی شده و یا عرضه بیش از تقاضای آن برای بازار مشکلات ایجاد کند.
فاطمه مشایخی
منبع: هفته نامه اطلاعات بورس شماره ۳۸۷
نظر شما