بازار در گرو «آقای دلار»

پس از بازار سهام این بار نوبت به رشدهای شارپی بازار ارز رسیده است. اگرچه برخی عامل شرایط حاضر بازار ارز را پای رشدهای بازار سرمایه می‌نویسند، اما در واقع این لجام گسیختگی قیمت دلار ارتباط مستقیمی با شرایط حاضر بورس ندارد. باید در نظر داشت که افزایش نرخ ارز به عوامل مختلفی از جمله تراز تجاری منفی کشور، کاهش شدید درآمدها و نبود ارز لازم برای پوشش حداقل نیازها و عواملی از این دست مرتبط است.

به گزارش صدای بورس، اگرچه طراحان سناریوهای ارزی و برخی کارشناسان بر تک نرخی شدن ارز تاکید داشته وتحقق آن را عاملی برای بهبود اقتصاد و کنار رفتن رانت و فسادها می‌دانند، اما باید در نظر داشت در شرایط کنونی که فشارهای اقتصادی در حد قابل توجهی بر زندگی آحاد جامعه تاثیر گذاشته، چگونه می‌توان از تک نرخی شدن ارز آن هم در شرایط پر التهاب بازار ارز سخن به میان آورد؟ طرحی که طی چند دهه گذشته نتوانسته جامه عمل پوشد، چگونه می‌تواند در این برهه حساس عملیاتی شود ؟البته در این روند برخی معتقدند که بنگاه‌های اقتصادی از جمله شرکت‌های بورسی می‌توانند از نوسانات ارزی منتفع و یا متضرر شوند. برای شفاف سازی برخی ابعاد این موضوع و شرایط پیش روی بازار ارز نظرات کارشناسان و فعالان بورسی را جویا شدیم.

انتقال رانت به جیب واردکنندگان
محمدرضا بیک زاده: صنایع کامودیتی محور و صنایع صادراتی از جمله شرکت‌های فولادی و پتروشیمی عمده بازار سرمایه را به لحاظ ارزش بازار، تشکیل می‌دهند؛ این شرکت‌ها مجموعه‌هایی هستند که ارز صادراتی کشور را فراهم می‌کنند وطبق قوانین ملزم هستند تا ارز خود را درسامانه نیما به فروش برسانند. در این میان با وجود دو نرخی بودن قیمت ارز، اختلاف قیمتی 5 الی 6 هزار تومانی میان بازار آزاد و سامانه نیما وجود دارد که خود باعث ایجاد رانت است؛ این رانت از شرکت‌های صادرکننده به شرکت‌های وارد کننده منتقل می‌شود و به نوعی یک مجرای انتقال ثروت از سهامداران شرکت‌های پتروشیمی، فولادی و شرکت‌های صادرات محور به جیب وارد کنندگان است. 
در صورت تک نرخی شدن ارز این رانت حذف می‌شود و ثروت به سهامداران اصلی شرکت‌ها منتقل می‌شود. همچنین این امر منجر به شفاف تر شدن بازار و افزایش نرخ فروش شرکت‌های صادراتی می‌شود زیرا در حال حاضر قیمت‌های شرکت‌های صادراتی بدین صورت محاسبه می‌شود. اگر نرخ جهانی کالا ضرب در نرخ دلار و زمانی‌که نرخ مرجع، دلار بازار آزاد باشد یعنی نرخ دلار با افزایش 5 الی 6 هزار تومانی نسبت به شرایط فعلی شناسایی می‌شود که این موضوع باعث افزایش فروش ریالی و بالا رفتن سودآوری شرکت‌ها خواهد شد. همچنین زمانی که سودآوری شرکت‌ها بیشتر شود طبیعی است که قیمت سهام شرکت‌ها در بورس افزایش می‌یابد بنابراین نزدیک شدن نرخ دلار نیمایی ‌به نرخ دلار بازار آزاد اثر مستقیم و مثبتی بر بازار سرمایه دارد.

رابطه مستقیم دلار و بازار
سعید ذوافقاری: افزایش نرخ ارز قطعا موجب صعود بازار خواهدشد ودر این میان سهم‌های دلاری سهم بیشتری را در این ماجرا دارند. البته دیگر سهم‌ها به واسطه ارزش جایگزینی دلار خود قطعا رشد خوبی خواهند کرد و رابطه رشد بازار با دلار رابطه مستقیمی خواهد بود.
افزایش نرخ دلار در بلند مدت تهدید است زیرا در شرایط فعلی و با توجه به تحریم‌ها اکنون دلار به کانال 30 هزار تومان رسیده است اگر تحریم برداشته شود و به سمت توافق پیش برویم قطعا نرخ دلار کاهش خواهد یافت. همچنین در این روند کاهش قیمت دلار، منجر به ریزش بازار خواهد شد بنابراین در این مقطع نمی‌توان به درستی بازار را پیش بینی کرد. دلیل مثبت شدن شاخص هم در چند وقت اخیر افت بیش از حد برخی نمادهاست. البته پس از جبران شدن مقداری ریزش‌ها،‌ مسئله انتخابات آمریکا پیش رو خواهد بود، که تعیین کننده 
روند بازار است. 
در صورت رای آوردن ترامپ، تحریم‌ها افزایش یافته و قیمت دلار نیز روند صعودی راتجربه خواهد کرد و بازار سرمایه نیز به واسطه دلار رشد خواهد کرد و اگر شرایط عادی شده و مجدد به برجام برگردیم دلار کاهش می‌یابد و بازار با شیب ملایمی در هر صورت صعودی خواهد بود و در مجموع در نیمه دوم امسال روند بازار آرام و صعودی پیش‌بینی می‌شود.

رشد قیمتی به نفع بازار
مهدی سوری: روند افزایش قیمت دلار در کوتاه مدت برای بازار سرمایه تهدید بوده و در بلند مدت فرصت است، زمانی که بازارهای موازی همچون دلار رونق می‌یابند و سرمایه‌گذاری درآنان جذاب می‌شود، عموما پول می‌تواند از بازار سرمایه خارج شده و وارد بازارها ی موازی شود که این عمل می‌تواند در کوتاه مدت بازار بورس را دچار چالش کند.
در میان مدت و بلند مدت به دلیل اینکه افزایش نرخ دلار منجر می‌شود تا نرخ فروش بسیاری از شرکت‌ها افزایش یابد، سوددهی شرکت‌ها افزایش می‌یابد و همیشه زمانی که دلار رشد می‌کند هر چند با تاخیر زمانی اما بازار بورس رشد بیشتری را تجربه خواهد کرد. افزایش نرخ دلار مساوی است با کاهش ارزش ریال پس با مقداری تاخر و تقدم این افزایش نرخ بر تمامی کالاها اثرگذار خواهد بود. کامودیتی‌ها به دلیل دلاری بودن و پس از آن شرکت‌های صادراتی محور تاثیر بیشتری از افرایش نرخ دلار می‌گیرند.
همیشه هشدار داده ایم که هر چیز دو نرخی ای در اقتصاد فساد ایجاد می‌کند و عمدتا بیشتر پرونده‌های فسادی که داشتیم به دلیل تفاوت نرخ ارز بوده است. هر چه این تفاوت کم تر باشد اقتصاد سالم تر وشفاف تری خواهیم داشت زیرا در آن صورت سرمایه‌گذاری در بازارهای غیر رسمی برای شرکت‌ها جذابیت و به جای عرضه کالاهای خود در بازارهای غیر رسمی به بازارهای رسمی روی می‌آورند و به همین دلیل نزدیک شدن قیمت دلار بازار آزاد و نیمایی قابل توجه است. 


همسان سازی مثبت
روشنک حسین زاده نیک: بررسی روند بازار سرمایه و نرخ دلار در سال‌های گذشته وابستگی بالای این دو بازار را نشان می‌دهد به طوری که مهمترین دلیل پیشرانی بازار سرمایه به لحاظ بنیادی، بحث افزایش نرخ دلار بوده که افزایش تورم را نیز به‌دنبال داشت.
 افزایش تورم نیز منجر به افزایش سودآوری، افزایش ارزش دارایی‌ها و رشد ارزش جایگزینی شرکت‌ها خواهد شد. بنابراین با افزایش نرخ دلار در مرحله اول شرکت‌های صادرات محور مانند فولادی، معدنی، پتروشیمی، پالایشگاهی و بعد از آنها و معمولا با یک تاخیر بقیه صنایع از افزایش قیمت دلار اثر می‌پذیرند. 
ولی در شرایط فعلی با توجه به چند نرخی بودن دلار در کشور نظام چند قیمتی وجود دارد. به عنوان مثال دلار 4200 تومانی که مبنای قیمت‌گذاری برخی از کالاها از جمله شرکت‌های دارویی و غذایی بوده این شرکت‌ها را با مشکلات عدیده ای مواجه ساخته است. بنابراین حذف ارز 4200 تومانی تاثیر مثبتی بر این شرکت‌ها خواهد داشت.
مسئله بعدی ارز نیمایی است که مبنای قیمت‌گذاری بسیاری از محصولات شرکت‌های بورسی است. در حال حاضر ارز نیمایی 24000 تومان و نرخ بازار آزاد بالای 30000 تومان است، در صورت یکی شدن نرخ‌ها، بسیاری از شرکت‌ها با افزایش سودآوری مواجه خواهند شد بنابراین یکسان سازی تاثیر مثبتی بر بازار سرمایه خواهد گذاشت.
با توجه به اینکه سیاست بانک مرکزی و مجموعه تیم اقتصادی دولت نشان دهنده حذف تدریجی دلار 4200 و همسان سازی نرخ دلار نیما و آزاد است، این موضوع می‌تواند اتفاق بسیار خوبی را برای شرکت‌های بورسی رقم بزند ولی در حال حاضر با توجه به پیچیدگی‌های سیاسی و تاثیر بالای آن بر تصمیمات اقتصادی، بازار سرمایه با اصلاح شدید مواجه شده است.


تحمیل ریسک‌های جدید
سیامک قاسمی : از اکنون به بعد اگر رشد دلارادامه یابد با یک فاصله زمانی بازار بورس را به دنبال خود خواهدکشید و تاکنون عدم تعادل چند ماهه اول سال در میان بازار سرمایه و ارز به تعادل رسیده است.
افزایش قیمت دلار می‌تواند چندین عامل داشته باشد، رشد عجیب و شارپی بازار سرمایه تورم انتظاری را ایجادکرده بود و این تورم انتظاری طبیعتا بر اساس اصل برابری دارایی در بازارهای مختلف خود را تخلیه می‌کرد. عملا بخشی از رشد 20 الی 24 هزار تومان ارز، در ماه‌هایی که شاهد رشد شاخص بودیم را می‌توان به بورس ربط داد اما عواملی در سطوح مختلف نیزبر قیمت دلار اثرگذار هستند. 
عمیق تر شدن تحریم‌ها و موضوع اعمال تحریم‌های جدید که همه شاهراه‌ها و کور راه‌های ارتباطات ایران را مسدود می‌کند می‌تواند ریسک‌های جدیدی را به بازار تحمیل کند. باید در نظر داشت کشور از منظر درآمدهای ارزی در شرایط خوبی قرار ندارد و به کف درآمدهای ارزی خود رسیده است و امکان ورود دلار به کشور 
وجود ندارد.
 بر این اساس،افزایش دلار در حال حاضر چندین عامل دارد که مهمترین آن‌ها تراز تجاری منفی کشور، کاهش شدید درآمدها و نبود ارز لازم برای پوشش حداقل نیازهاست که بر رشد قیمت ارز موثر بوده‌اند. در همین شرایط نیز اگر خبر مثبتی از تحریم‌ها به گوش برسد قیمت ارز شروع به اصلاح می‌کنند و این اصلاح ربطی به خروج سرمایه از بازارسرمایه ندارد.
باید در نظر داشت که نمی‌توان از تاثیر روانی انتخابات آمریکا بر ساختار اقتصاد ایران و جهان گذشت. در حال حاضر سرمایه‌گذاران حوزه بازار ارز می‌دانند که دولت دیگر منابع ارزی ندارد و تراز تجاری کشور طبق اطلاعات گمرک به غیر از یک‌ماه درتمام ماه‌ها کاملا منفی بوده است و این اتفاقات قطعا بر قیمت ارز تاثیرگذار خواهد بود. 

تهدید اساسی برای صنعت دارو
سعید قربانی: در هر صورت تاثیر افزایش نرخ ارز به صورت غیرمستقیم یا مستقیم در صنایع احساس می‌شود. بخشی از مواد اولیه شرکت‌های دارویی وارداتی است و نرخ فروش این شرکت‌ها توسط وزارت بهداشت کنترل می‌شود، زمانی‌که نرخ فروش همچنان کنترل شده است و افزایش نرخ ارز اتفاق می‌افتد، سود و بالطبع قیمت سهام شرکت‌های دارویی کاهش می‌یابد.
افزایش نرخ ارز برای مجموعه‌های تولید دارو یک تهدید اساسی است، زیرا نیاز دارند نقدینگی را افزایش داده و قیمت تمام شده را تحت تاثیر قرار می‌دهد و افزایش قیمت تمام شده منجر به کاهش سود می‌شود. اگرچه ارز نیمایی حداقل برای فعلان دارویی یک فرصت بود که بخشی از بهای تمام شده خود را کاهش دهیم، اما نزدیک شدن ارز نیمایی به نرخ آزاد با توجه به تعیین شدن نرخ فروش توسط وزارت بهداشت، ‌در اصل صرفا کاهش سود دارویی‌ها را در پی دارد. 
بنده معتقدم ارز نیمایی با همان قیمت قبل و با وجود اختلاف قیمت با ارز آزاد، همچنان باید وجود داشته باشد. شاید در سیاست کلی یکی شدن نرخ‌ها اثر مثبتی داشته باشد، اما بخشی از مواد اولیه برخی شرکت‌ها وارداتی است و هر نوع تغییر نرخ ارز منجر به افزایش قیمت بهای تمام شده می‌شود.
 طبق اصول بازار سرمایه باید قیمت بر اساس سودآوری رشد کند و ساختار درست ارزش‌گذاری سهام نیز بدین صورت است که قیمت سهم متاثر از تغییر سودآوری تغییر کند، در حال حاضر سودآوری متناسب با افزایش نرخ ارز رشد نمی‌کند و حتی در برخی مواقع نیز خلاف جهت رخ می‌دهد. بر این اساس، افزایش نرخ ارز با توجه به کنترل نرخ فروش منجر به کاهش سودآوری شرکت شده است. البته بسیاری از سرمایه‌گذاران سودآوری را به عنوان پارامتر کنار گذاشته و با افزایش تورم انتظار افزایش قیمت سهام را دارند و سودآوری شرکت‌ها را که اصلی‌ترین عامل تعیین قیمت‌گذاری می‌باشد را 
به فراموشی سپرده‌اند.

‌کاهش هزینه‌های ریالی
امیرحسین بحرینی: افزایش نرخ دلار به طور یقین بر درآمد و رشد ارزش بازار برخی شرکت‌هایی که درآمد آنان ارزی است اثر مثبت خواهد داشت.
اگر شرکت‌ها درآمد ارزی داشته باشند افزایش نرخ ارز به هیچ وجه برای آنان تهدید تلقی نخواهد شد، زیرا بخشی از هزینه‌های شرکت‌ها ریالی بوده و هزینه‌های ریالی مجموعه‌ها در تورم کاهش می‌یابد. البته درآمد شرکت‌هایی که ارزی است در نرخ تسعیر بالاتر ضرب می‌شود بنابراین هزینه‌های ریالی آنان به تناسب درآمدشان کاهش می‌یابد. اگر نگاهی به محاسبات امکان سنجی پروژه‌ها بیندازید متوجه می‌شوید شرکت‌هایی که درآمد ارزی دارند، هرچه نرخ ارز برای آنان افزایش یابد درآمد و حاشیه سود آنان نیز افزایش می‌یابد.
در حال حاضر نرخ دلار بازار آزاد و نیمایی فاصله زیادی با یکدیگر دارند. دلار در بازار 31 هزار تومان ودلار نیمایی پتروشیمی 23 هزار تومان است. هر چه فاصله بین این دو نرخ کم تر شود رانت کاهش می‌یابد. بر این اساس روز به روز شفافیت هر چه بیشتربر بازار سرمایه حاکم وبر عرضه وتقاضا هم متعادل خواهد شد. اگر 19 میلیارد دلار بلوکه شده آزاد شود طبیعی است که به کنترل نرخ ارز کمک می‌کند و نتیجه انتخابات آمریکا نیز تاثیر بسیاری در بازار سرمایه دارد. باید در نظر داشت اگر دموکرات‌ها برنده انتخابات شوند نرخ ارز درحد قابل توجهی کاهش می‌یابد. اگر همین روندبا جمهوری خواهان ادامه پیدا کند فشار وارده بر اقتصاد افزایش خواهد یافت. همچنین اگر شرایط فعلی ادامه یابد کنترل ارز توسط دولت کار راحتی نخواهد بود.

افزایش حاشیه سود و قیمت سهام
مصطفی باتقوا: صنعت ما وابسته بوده و طبیعی است که خرید ماشین‌آلات از خارج از کشور صورت می‌گیرد. بر این اساس افزایش نرخ دلار تاثیرگذار خواهد بود. همچنین عمده ماشین آلات ما خارجی هستند و با قیمت ارز محاسبه می‌شوند. اکثر کارخانه‌ها در دولت سازندگی ساخته شد و آن زمان دلار نهایت 900 تومان بود اما امروزه که قیمت ارز افزایش پیدا کرده در واقع nav شرکت‌ها افزایش قابل توجهی می‌یابد.
یکی از دلایلی که در حال حاضر نرخ سهام بالا رفته به دلیل افزایشnav است. در مقابل اگر روند صادراتی که انجام می‌شود را از سال 90 که دلار 1226 تومان بود تا کنون رصد کنید متوجه می‌شوید با وجود تحریم‌ها، تولید و فروش کاهش یافته است اما مبلغ فروش سال‌های 95 تا 98 چندین برابر شد و به طبع آن سود و نقدینگی شرکت‌ها نیز افزایش یافت. بنابراین نرخ ارز اثر مستقیمی بر قیمت سهام، سودآوری و دارایی شرکت دارد. البته باید دولت به شرکت‌های معدنی، فولادی و پتروشیمی که صادارات انجام می‌دهند اجازه بدهد تا درصد کمی از دلار صادراتی خود را به واردات اختصاص دهند اما حاشیه سودی که از محل فروش بوجود می‌آید بیشتر است. اگرچه ماشین آلات یک بار خریداری می‌شوند اما افزایش نرخ ارز بیشتر اثر خود را در بلند مدت بر روی استهلاک ماشین‌ها و مواد اولیه می‌گذارد. در مجموع تک نرخی شدن ارز به نفع بازار بوده و منجر به ثبات هر چه بیشتر در بازار سرمایه خواهد شد اما نرخ ارز آزاد همیشه به نفع برخی شرکت‌ها بوده و حاشیه سود بیشتری را برای آن به ارمغان آورده است اما در مقابل تک نرخی شدن منجر به ثبات می‌شود.


فاطمه مشایخی
منبع: هفته نامه اطلاعات بورس شماره 372

کد خبر 419307

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 2 =