به گزارش صدای بورس، سرمایهگذاران با تجربه و در واقع اهالی بازار به خوبی آگاهند که تصمیمات دولت با ثبات نیست و خیلی نمیتوان به آن اعتماد کرد. به همین دلیل همواره در تصمیمگیریهای خود این مسائل را لحاظ میکنند و ریسک تصمیمات دولت را در سرمایهگذاریها مد نظر قرار میدهند، اما بخش دوم بازار متعلق به سرمایهگذاران جدیدی است که در شش ماه گذشته به بازار سرمایه وارد شدهاند.این افراد با سیل نقدینگیهای جدید به بازار وارد شده و در اثر حمایتها و تشویقهای دولت از بازار سرمایه به آن دلخوش شده بودند و انتظار حمایت از بازار در زمان ریزش شاخص در آنها به وجود آمده بود اما غافل از اینکه دولت ما دولتی نبود که جدیدالورودها انتظارش را داشتند در زمان ریزش خودی نشان دهد.
صدها میلیارد تومان پول وارد بازار شده بود و انتظار این وجود داشت که دولت در مقابل ریزشها مقاومت کند و اجازه ندهد بازار تا این حد افت کند.در حقیقت چیزی که به آن بیاعتمادی در بازار گفته میشود نیز از همین عوامل نشات گرفته است. برخی از تصمیمات دولت مانند تأمین مالی خود و جبران کسری بودجه مواردی است که تمامی دولتها از آن استفاده میکنند و نمیتوان آن را اشتباه دانست اما برخی از تصمیمات دولت اشتباهاتی را در پی داشت و سببساز بیاعتمادی در بازار شد.
یکی از اشتباهات دولت که باعث بیاعتمادی در بازار شده این است که دولت در رونق بازار شروع به تشویق و حمایت از بازار سرمایه کرد و باعث شد برخی از افراد در اوج وارد بازار شوند و وقتی به این بازار وارد شدن شاهد ریزشهای شدید باشند همین موضوع باعث شد حدود ۳۰ تا ۸۰ درصد پول بسیاری از سهامداران هنگام ریزش سوخت شود و از این بازار دلسرد شوند.این مسئله یکی از اشتباهات دولت است که میتوان آن را عاملی در ایجاد بیاعتمادی تعبیر کرد. برای بازگشت اعتماد به بازار سرمایه نمی توان بازار را به حال خود رها کرد چرا که بازار سرمایه مانند یک موجود زنده است. این بازار به حال خود رها نشده است و بازیگران خاص خود از جمله شرکتهای تأمین سرمایه، هلدینگهای سرمایهگذاری و غیره را دارد و این بازیگران همواره در حال ارتزاق از این بازار و فعالیت در آن هستند.
ثبات در قانونگذاری یکی از عواملی است که میتواند جهت رفع بیاعتمادیها کمک کننده باشد. تغییرات مکرر و خلقالساعه ظرف مدت کوتاهی این پیغام را به بازار و اهالی آن میدهد مبنی بر اینکه افرادی که در جایگاه نهاد ناظر و قانونگذار قراردارند برای تصمیمات خود پایهریزی اساسی و تفکر صحیحی انجام ندادهاند. همین مسئله است که شاهد تغییرات مکرر در مقررات و تصمیمگیریها هستیم که به نوبه خود سبب شده ثبات بازار از آن گرفته و موجب بیاعتمادی شود. اگر چنین موضوعاتی سامان یابد تا حدود زیادی میتوان اعتماد را به بازار برگرداند.
مرتضی احمدی،کارشناس بازار سرمایه
منبع: هفته نامه اطلاعات بورس شماره ۳۷۲
نظر شما