تأمین مالی یکی از مهمترین بخشهای اقتصاد است که تمامی فعالیتها بستگی به این امر دارد حال اینکه از چه طریقی این کار انجام میشود بُعد مهم تر از تأمین است، در کشورهای توسعه یافته عموم تأمین مالیهای کلان از طریق بازار سرمایه انجام میشود و بانکها نقش کمتری در این امر دارند، اما در کشور ما این امر کاملا بر عکس است و هنوز نگاه سنتی یعنی تأمین بودجه مد نظر شرکتها از بانکها است، اما با توسعه بازار سرمایه و نقش کلیدی این بازار در اقتصاد باید گفت به تازگی از طریق ابزارهای مختلف تأمین سرمایههای خوبی انجام شده که از نظر تحلیلگران اقتصادی کاملا طبق برنامه و مدون با سرعت پیش بینی شده در حال حرکت است. در این باره با علی صالح آبادی، مدیرعامل بانک توسعه صادرات و رئیس سابق سازمان بورس اوراق بهادار گفتوگو کردهایم.
نقش بازار سرمایه در تأمین مالی چیست؟
سیستم مالی کشور ما عمدتا بانک پایه است و نقش بانکها نسبت به بازار سرمایه در تأمین مالی پر رنگتر است، اما موضوعی که در چند وقت اخیر مطرح شده این است که باید نوع تأمین مالیها به نسبت فعالیت بازارها تغییر کند بدین ترتیب که تأمین مالیهای کلان از طریق بازار سرمایه و تأمین مالیهای خرد از طریق بازار پول انجام شود. شرکتهایی که منابع کلان ریالی نیاز دارند میتوانند با انتشار اوراق در بازار سرمایه با تضمین سیستم بانکی از اوراقها، تأمین مالی خود از بازار سهام را آغاز کنند، البته بهتر است که این اقدام هم از طریق بورس انجام شود چون اگر قرار باشد منابع ریالی در اختیار مشتریان خاص باشد دیگر برای تأمین مالی متوسط و خرد پول وجود نخواهد داشت، بنابراین این تقسیم کار عادلانه و منطقی است.
تأمین مالی ارزی از بازار سرمایه امکان پذیر است؟
موضوعی که حائز اهمیت است این است که عمده پروژههای بزرگ نیازمند تأمین مالی ارزی هستند تا ریالی، که از طریق بازار سرمایه امکان پذیر نیست، چون بازار سرمایه ما مبتنی بر ابزارهای ریالی تأمین مالی انجام میدهد و تجهیز منابع ارزی در این بازار فعلا وجود ندارد، بنابراین در حوزه تأمین مالی ارزی ورود بانکها اجتناب ناپذیر است، به گونهای که نیازهای ارزی یا از منابع خود بانک تأمین میشود یا از طریق منابع ارزی صندوق توسعه ملی و یا از طریق خطوط ارزی فاینانس که از بانکهای خارجی تأمین میشود، اتفاق میافتد، پس ناتوانی تأمین مالی ارزی در بازار سرمایه یک خلاء محسوب میشود چون امکان اتصال بازار سرمایه ما با بورسهای جهانی هم در شرایط کنونی وجود ندارد نمیتوانیم ابزارهای اوراق ارزی را وارد بازار کنیم و محدودیت استفاده از ابزارهای ریالی همچنان باقی میماند.
قبل از تحریم میتوانیم نقطه اتصال بورس ایران با بورسهای جهانی را برقرار کنیم؟
در دوره قبل از تحریم هم به سادگی نمی توانستیم ارتباط لازم را برقرار کنیم یعنی نمیتوانستیم ابزارهای ارزی در بازارهای بینالمللی منتشر کنیم یا تفاهم نامههایی با سازمانهای بورس کشورهای دیگر داشته باشیم که راهی برای انتشار ابزارها در بازارهای جهانی باشد، شرایط مهیا نبوده و به نظر بنده هنوز هم شرایط لازم ایجاد نشده است، البته نمی شود تنها به بازار سرمایه داخلی تعمیم داد بلکه به طور کل شرایط مهیا نیست، مثلا یکی از شروطی که وجود دارد این است که اوراقی که در بازارهای بینالمللی منتشر شود باید از مؤسسات رتبه بندی بینالمللی رتبه اعتباری دریافت کند، یا در بحث انتشار اوراق یکی از نیازهایی که وجود دارد این است که بانکهای بینالمللی بزرگی که تسویه اوراق را انجام دهند، باشند، که این شرایط فعلا هم وجود ندارد.
برخی معتقدند محدودیتهای ابزاری در بازار سرمایه یکی از نقاط ضعف و مانعی در سرعت تأمین مالی از این بازار است، نظر شما در این باره چیست؟
از نظر ابزاری رشدهای خوبی داشتیم، به طوری که ابزارهای مختلفی را در بازار شاهد هستیم، صندوقهای مختلف با درآمد ثابت و متغیر، اوراق صکوک(صکوک اجاره، مرابحه، استثنا)، اوراق سلف موازی، اوراق مشارکت با درآمدهای متغیر و.... در بازار وجود دارد، اما همواره فضا برای نوآوری زیاد است و میتوانیم طراحیهای جدید داشته باشیم، اما در کل به عقیده بنده کارنامه بازار سرمایه در تنوع ابزاری خوب است.
بورس کالا و انرژی تا چه میزان تاثیرگذار بودند؟
هر دو این بورسها با توجه به ابزار سلف موازی استاندارد مدت داری که منتشر میکنند، ابزار تأمین مالی دارند. اوراق سلف یک ابزار کوتاه مدت، میان مدت و بلند است اما خود قراردادهای سلفی که در بورس کالا به صورت کالا منتشر میشود ابزار تأمین مالی کوتاه مدت برای سرمایه در گردش واحدهای عرضه کننده است که مفید است. بورس کالا و انرژی هر کدام به نوبه خود نقش بسزایی در تأمین مالی دارند، کالاهایی که در چند سال اخیر پذیرفته شده طیف گسترده و حجم معاملات بورس کالا هم رشد قابل قبولی داشته است.
مدتی است که تاکید فراوانی برای تأمین مالی از طریق بازار سرمایه شده است، اما کماکان تفکر سنتی یعنی تأمین منابع از طریق بانکها ادامه دارد، به نظر شما چاره کار چیست؟
فرهنگ سازی و معرفی ابزار برای ورود آسان مردم به بازار سرمایه رکن اصلی تغییر رویه در تأمین مالی است، خوشبختانه در بخش ابزاری، ابزارهای مناسبی وجود دارد به طور مثال معاملات آنلاین، امکان صدور ابطال صندوقهای سرمایهگذاری در شبکههای اینترنتی و دسترسیهای مختلف اما آسان وجود دارد که البته توصیه همیشگی ما برای تازه واردان، ورود از طریق صندوقهای سرمایهگذاری آن هم به طور غیر مستقیم است، صندوقهایی با در آمد ثابت برای افراد ریسک گریز و صندوقهایی با درآمد متغیر که صندوق سهام هستند و بازدهی متناسب با شرایط بازار دارند برای افراد ریسک پذیر مناسب است، حجم مجموع صندوقهایی که در بازار وجود دارد حدود 150 هزار میلیارد تومان است اما باید بیشتر از این میزان رشد کند.
- ثریا نیکوصفت- خبرنگار
- شماره ۲۹۲ هفته نامه اطلاعات بورس (ویژه نامه تامین مالی) - صفحه ۹
نظر شما