۴ مهر ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۱
 ریسک های دوران سرمستی

در این روزهای خوب بازار سرمایه که بیشتر فعالان سرمست از رشد قیمت نمادها و رشد ارزش پرتفو خود هستند، شاید چندان دلپذیر نباشد اما باید از ریسک های پیش روی بازار سخن به میان آورد.

ریسک هایی که تا همین چند هفته و ماه قبل برای بازار مهم بود اما حجم نقدینگی وارد شده به بورس در این روزها آن را کمرنگ کرده است، ولی  این روزها باید بیان کنیم که این ریسک ها به شدت مهم و تاثیر گذار هستند و نادیده گرفتن آن می تواند معامله گران و سهامداران را در یک روند نامناسب قرار بدهد.

در ادامه برآنیم به صورت مختصر و کوتاه به این ریسک ها اشاره کنیم :

1-تفاوت تحریم ها در دولت اوباما و ترامپ

2-ریسک  تهیه مواد اولیه در شرکت ها

3-ریسک کاهش میزان صادرات 

4-ریسک کاهش قدرت خرید( کاهش میزان فروش داخلی)

5-ریسک افزایش هزینه شرکت ها

عوامل فوق که به صورت تیتر وار  بیان شده اند به صورت یک زنجیره در هم تنیده به یکدیگر مرتبط بوده و بطور پیوسته موجب کاسته شدن از جذابیت قیمت سهم و نمادها می شوند.

درست است که ارزش جایگزینی شرکت ها با افزایش قیمت دلار افزایش پیدا می کند و برای مثال شرکتی که در چند ماه گذشته با مبلغ 10 میلیارد ریال قابل احداث بود حال به سرمایه ای چند برابر نیاز دارد 

  براین اساس می‌توان بخشی از رشد بازار را ناشی از رشد ارزش جایگزینی دانست و به این دلیل که تحریمی به صورت عملی و مهم در شرکت ها به وقوع نپیوسته است، رشد قیمت دلار  موجب شده است از منظر ریالی نیز شرکت ها و به صورت ویژه شرکت های صادرات محور از این رخداد سود مناسبی را متصور شوند.

اگر روند همچنان بر همین مسیر ادامه یابد؛ شرایط خوب است و رشد بازار تداوم دارد اما در این میان اگرچه اتحادیه اروپا، چین و روسیه حرف از حمایت از ایران می زنند اما در عمل چنین رخدادی تصریح نشده است و طی مدت اخیر شاهد خروج تعداد زیادی از شرکای خارجی شرکت ها بوده ایم .

 که احتمالا به این دلیل بوده که بازار مصرف و فروش آمریکا را به مراتب جذابتر و بزرگتر از ایران می دانستند و احتمالا بر اساس منطق اقتصادی آن ها  نباید یک بازار مصرفی 326 میلیونی را فدای یک بازار مصرفی 80 میلیونی کرد، با توجه به اینکه مصرف گرایی در آمریکا و شاخص مصرف آن  با ایران قابل مقایسه هم نیست

این رخداد در کنار تهدید آمریکا به همکاری شرکت ها با ایران منجر به آن شده که شرکت های خارجی تمایلی به پذیرش ریسک نداشته باشند و همانطور که طی چند وقت اخیر  شاهد بودیم برخی کشورها مانند کره جنوبی واردات نفت از ایران را بطور کامل متوقف کردند، شاید این خبر در نگاه اول ساده بنطر برسد و برخی بگویند چین جایگزین آن خواهد شد اما این خروج نشان می دهد آمریکا تمام تلاش خود را برای اجرای کامل تحریم ها انجام خواهد داد.

بهتر است این تحلیل را اینگونه ادامه دهیم، تحریم های اوباما چه بود و آیا بررسی روند فروش شرکت ها در دوران تحریم های اوباما را می شود با تحریم های پیش روی کنونی مقایسه کرد؟

با نگاهی به بندهای تحریمی دولت اوباما شاهد هستیم بیشتر آنها در زمینه مالی و تحریم بانکی و فروش نفت ایران متمرکز بوده و دیگر صنایع از تحریم تاثیر کمتری گرفتند.

برای مثال: اسامی نهادهایی که در روز پنجشنبه، ۲۵ اکتبر ۲۰۰۷ (۱۳۸۶ ه‍. خ) ازطرف وزارت خزانه دار ی آمریکا مورد تحریم قرار گرفتند به شرح زیر است:[۴۸[

1.  بانک صادرات ایران (همه شعب خارج از کشور این بانک به همراه شعبه مرکزی آن)

2.  بانک ملی (همه شعب خارج از کشور این بانک به همراه شعبه مرکزی آن)

3.  بانک کارگشایی (تهران – خیابان مولوی – میدان محمدیه – پلاک ۵۸۷)

4.  بانک ملی ایران ZAO)مسکو – روسیه(

5.  بانک ملی – مسئولیت محدود (لندن – بریتانیا(

6.  بانک آریان (پروژه معاملاتی مشترک میان بانک‌های صادرات و ملی – کابل – افغانستان(

7.  بانک ملت (همه شعب خارج از کشور این بانک به همراه شعبه مرکزی آن(

8. ۰ایروان – ارمنستان (MELLAT BANK SB CJSC)

9.  بانک بین‌المللی پرشیا – مسئولیت محدود (بریتانیا(

و در ادامه تحریم های فوق دیگر کشورها نیز سیستم مالی ایران را هدف تحریم های خود قرار دادند، اما در تحریم های کنونی ترامپ کدامین بخش ها را هدف تحریم خود قرار داده است؟

براساس گزارش وزارت خزانه‌داری آمریکا، در شرایط فعلی تحریم‌های زیر علیه ایران تحمیل خواهد شد: «تحریم‌های مربوط به خرید و تهیه دلار آمریکایی توسط دولت ایران، تحریم‌های مرتبط با تجارت ایران در زمینه طلا و فلزات گرانبها، تحریم‌های مرتبط با خرید، ذخیره یا انتقال مستقیم یا غیر مستقیم گرافیت، مواد خام یا فلزات نیمه تمام شامل آلومینیوم و آهن، زغال و نرم‌افزار برای یکپارچه‌سازی پروسه‌های صنعتی، تحریم‌های مرتبط با انتقال عمده خرید یا فروش ریال ایرانی، نگهداری کمک‌های مالی عمده یا حساب‌های بانکی بیرون از خاک ایران که تحت نفوذ ریال ایرانی است، تحریم‌های مرتبط با خرید، اشتراک یا تسهیلات بدهی‌های دولتی ایران، تحریم‌های مرتبط با خودرو‌سازی ایران.» ایالات‌متحده آمریکا همچنین فرش و مواد غذایی مانند پسته را از ایران وارد نخواهد کرد و همچنین از صادرات هواپیماهای تجاری و قطعات و خدمات آن به ایران خودداری خواهد کرد

از دیگر سو دولت ترامپ به شرکت‌های خارجی و شرکت‌های چندملیتی آمریکا به مدت ۹۰ روز فرصت داد تا به تجارت با ایران پایان دهند. در این راستا بیش از ۱۰ شرکت مانند بوئینگ، جنرال الکتریک، مرسک، پژو، زیمنس و توتال از ایران خارج شده‌اند.

 همچنین دولت ترامپ به‌طور مکرر تاکید کرد در مجازات شرکت‌های آمریکایی و خارجی که به تحریم‌های جدید علیه ایران پایبند نباشند «تردید نخواهد کرد» و از دسترسی تجارت آنها به بازار آمریکا جلوگیری می‌کند.

روند فوق نشان می دهند جنس تحریم های دوران ریاست جمهوری ترامپ با تحریم های دوره ریاست جمهوری اوباما متفاوت است و نمی توان روند فروش شرکت ها را با آن دوره مقایسه کرد و به صورت کلی دو نوع زنجیره تحریم متفاوت است.

پس مقایسه با روند گذشته اشتباه بوده و بهتر است وقایع را در بررسی های خود مدنظر قرار بدهیم.

حال با توجه به بندهای بیان شده در تحریم های ترامپ؛ شرکت ها در تهیه مواد اولیه خود از خارج از کشور دچار مشکل می شوند و علاوه بر بالا رفتن هزینه ها به دلیل افزایش قیمت دلار تهیه به صورت مستقیم با مشکل روبرو شده و تهیه مواد اولیه و دور زدن تحریم ها منجر به افزایش هزینه برای تهیه آنها خواهد شد. این  رخداد منجر به کاهش میزان مواد اولیه و افزایش قیمت ها در داخل می شود.

افزایش قیمت ها یعنی تورم و با توجه به عدم رشد سطح درآمدی بیشتر مردم ، طبقات اجتماعی دستخوش تغییرات فراوانی شده و به میزان طبقه متوسط و فقیر جامعه افزوده می شود و افزوده شدن به این سطح از جامعه و یک پله پایین آمدن دهک ها کاهش مصرف را در پی خواهد داشت .

ضمن اینکه رشد هزینه شرکت ها . احتمالا به تعدیل نیروی انسانی خواهد انجامید و بیکاری افزایش خواهد یافت .

تداوم این روند نتیجه ای جز تورم رکودی(تورکود) ندارد رکود به دلیل کاسته شدن از میزان مصرف گریبان بیشتر شرکت های داخلی را می گیرد .

حال شرکت ها باید با چند مشکل دست به گریبان باشند،1- تهیه سخت مواد اولیه برای تولید، 2- کاسته شدن از میزان تقاضا (مشتری)  و مشکلات بعدی را می توان افزایش هزینه تمام شده محصول دانست که به دلیل تورم در جامعه اتفاق خواهد افتاد و تداوم این روند منجر به زیان ده شدن بیشتر شرکت ها و تعدیل نیرو در آنها می شود .

یک زنجیره در هم تنیده که خروجی آن افزوده شدن به طبقه فقیر و اگر خوش بین باشیم افزوده شدن به طبقه  متوسط و فقیر جامعه است و این رخداد برای شرکت هایی است که فروش داخلی دارند.

شاید در این میان برخی شرایط را برای شرکت های صادرات محور مناسب تر بدانند ، بدون شک شرایط برای این شرکت ها بهتر است اما نوع تحریم ها نشان می دهد بیشتر شرکت ها در صادرات احتمالا با مشکل روبرو می شوند، زیرا رفته رفته از میزان مشتریان خارجی کاسته خواهد شد 

  این روند در نهایت فروش شرکت ها را متاثر خواهد کرد 

  اگرچه بخشی از این کاهش مقداری با افزایش قیمت دلار جبران می شود اما، نبود شرکت قوی در بیمه اتکایی  حمل و نقل دریایی کشتی ها و احتمالا برخی  اجناس صادراتی می تواند سود شرکت ها را نیز در سایه سایر مشکلات پیش گفته متاثر کند هرچند بنظر می رسد کماکان شرایط در شرکت های صادراتی بهتر از  شرکت های داخلی (فروش در داخل) خواهد بود .

برای مثال به نقل از سایت   profercy  تولید کنندگان اوره در ایران به علت تاثیر احتمالی تحریم های آمریکا در هند، محموله های خود را زیر قیمت جهانی به چین وعده داده اند

این روند در صورتی که با تشدید فشارهای آمریکا همراه شود شرکت ها را با مشکلات فراوانی روبرو می کند.

حال باید صبر کرد و با نزدیک شدن به آبان ماه و شروع موج دوم تحریم ها بررسی کرد که آیا مقدار فروش شرکت ها دستخوش تغییرات شده است یا خیر؟ 

هر چند اثر این عوامل در سه ماه پایانی سال بر عملکرد شرکت ها کم کم خودنمایی خواهد کرد  .

باید منتظر بمانیم که کدام کشورها در برابر فشار آمریکا مقاومت می کنند و قدرت مقاومت آنها چگونه است؟

سوال مهم دیگر

در این میان سرنوشت جنگ تجاری میان آمریکا و چین است ، برنده این  جنگ برای ایران بسیار مهم است و می تواند بر ادامه روند تحریم ها تاثیر بسزایی داشته باشد.

 

نویسنده : سید علی حسینی – کارشناس بازار سرمایه

کد خبر 395109

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 1 =