از اینرو نرخ ارز چه به صورت مستقیم و چه لحاظ تاثیر آن بر متغیرهای دیگر اقتصادی به ویژه تورم دارای اهمیت بالای است.
به صورت سنتی بورس تهران یک بورس مبتنی بر کالاهای خام بوده که سهم مهمی از وزن بازار به صنایع تولیدکننده کالاهای اولیه از جمله محصولات پتروشیمی و پالایشی، محصولات فلزی و معدنی و صنایع وابسته به آنها استوار است. این شرایط نرخ ارز به دلیل سهم مهم آن در تعین توان رقابتی کالاهای ایرانی در بازار جهانی و میزان درآمد حاصل از صادرات و همچنین نرخگذاری داخلی کالاهای وابسته به بازار جهانی اهمیت بالایی دارد.در همین حال نظام ارزی چندگانه کشور فرصت سومی را نیز برای شرکتهای بورسی فراهم کرده است که از مابهالتفاوت نرخ ارز مبادلهای و نرخ ارز آزاد به عنوان فرصتی برای سودسازی استفاده کنند. این امر به ویژه در مورد شرکتهای که مواد اولیه خود را از دولت تامین میکنند دارای اهمیت است. البته از جنبهای دیگر نرخ ارز بر بازار موثر است و آن خارج کردن رقبا خارجی از بازار داخلی است، به ویژه زمانی که شرکتهای خارجی از مانع تعرفهای اندکی برای حضور در بازار ایران سود میبردند موثر است. در شرایط افزایشی نرخ ارز ترجیع بیشتر شرکتهای مصرفکننده مواد اولیه تامین آن از بازار داخلی است. از این رو به ویژه زمانی که نرخها براساس ارز آزاد تعیین میشود شرکتها فروش بهتری داشته و در داخل با رقابت کمتری مواجه میشوند. در شرایط کنونی صنایع بورسی را میتوان به دو دسته تقسیم کرد، شرکتهای که از رشد نرخ ارز تاثیر مثبت دریافت میکنند و شرکتهای که تاثیر منفی میگیرند.
همچنین در بخش تاثیر مثبت مهمترین شرکتها، شرکتهای صادرات محور هستند. شرکتهایی که سهم صادرات در فروش آنها بالاست.نمونه بارز این شرکتها، شرکتهای پتروشیمی، معدنی، فلز کاران اعم از فولادسازان و تولیدکنندگان فلزات رنگین نظیر سرب و روی و مس است که به دلیل فروش صادراتی بالا و همچنین قیمتگذاری محصولات در داخل بر مبنای قیمت جهانی و نرخ برابر ارز آزاد در موقعیت تعدیل سود هستند. در این بین اما برخی از شرکتها نظیر شرکتهای پتروشیمی با چالش دریافت خوراک با نرخ ارز مبادلهای مواجه هستند. حذف این نوع نرخگذاری نظیر آنچه در مورد شرکتهای تولیدکننده قیر و در مورد نرخگذاری وکیوم باتوم رخ داده است میتواند مسالهساز باشد.
این شرایط در مورد شرکتهای روانکار نیز صادق است، در همین حال شرکتهای پالایشگاهی و همچنین شرکتهای خدماتی نظیر مبین نیز هر چند به صورت ارزی عملیات خود را صورت میدهند اما این ارز مبادلهای بوده و هر چند این نرخ نیز رشد کرده است، اما در مورد گروه پالایشی همواره نگرانی وزارت نفت و تغییر در صورت حسابها موجود است.
در مقابل برندگان ارز بازندگانی نیز قرار دارند گروه خودرویی یکی از آنهاست افزایش نرخ ارز و حذف ارز مبادلهای واردات قطعه موجب افزایش هزینه تولید شده است. در این بین گروه خودرویی به صورت مستقیم در حال حاضر قادر به افزایش نرخ فروش محصولات خود نیست هر چند با افزایش بهای ارز واردات خودرو خارجی کمتر شده است، اما به دلیل تفاوت بازار فروش این امر تاثیر کمی در صنعت خودرو دارد. چرا که کلاس قیمتی خودروهای تولیدی شرکتهای ایرانی و مصرفکنندگان خودروهای خارجی تفاوت جدی دارد. در کنار گروه خودرویی داروسازها نیز با مشکل مشابهای مواجه هستند.
البته کمبود نقدینگی دولتی و عدم اجازه برای افزیش قیمت محصولات این گروه را نیز به حاشیه رانده است. در همین حال گروه تجهیزات نیز عموما رفتاری مشابه گروه خودرویی در زمان افزایش نرخ ارز دارند.
در این بین دو گروه مالی نظیر بانکها، بیمهها و لیزینگها و همچنین گروه کامپیوتری با صرفنظر از مشکل افزایش بهای دستگاهها و قطعات و گروه غذایی گروههای هستند که تابع نرخ ارز نبوده و بیشتر درگیر مسائل بنیادین خود هستند.
در مجموع باتوجه به سنگینی وزن گروههای که از افزایش نرخ ارز سود میبرند میتوان با قاطعیت گفت که افزایش نرخ دلار عموما به رشد شاخص منجر میشود. در این خصوص تحقیقات دانشگاهی متعددی مورد انجام شده که این تحقیقات همبستگی شاخص و نرخ دلار را به صورت مستقیم نشان دادهاند.
- شماره ۲۳۸ هفته نامه بورس - صفحه۴
نظر شما