در پی توقف نماد و ابطال معاملات چهارشنبه (22آذر) «های وب» و به اوج رسیدن حواشی هفتههای اخیر، امیر حمزه مالمیر، آخر هفته پیش اعلام آمادگی کرده بود در خصوص عملکرد و سود شناسایی شده در سالهای 94 و 95 نکاتی را اعلام کند. وی بعد از بررسی جوانب مهم، گزارشی مبسوط در این مورد ارایه کرد که به شرح زیر است:
دلیل ورو به بررسی سهام «های وب»
قبل از هر چیزی باید دلیل ورودم را به بررسی سهامهای وب توضیح بدهم. یکی از شرکتهایی که در زمینه مدیریت دارایی فعالیت میکند چندین بار از اینجانب دعوت نمودند که در جلسات تحلیل بازار سرمایه که توسط آن مجموعه برگزار میشود شرکت نمایم.
متاسفانه بدلیل مشغله ی کاری و علیرغم ارادتی که به دعوتکننده داشتم امکان حضور در جلسات را نیافتم تا این که در تاریخ 96.07.02 مجددا با اینجانب تماس گرفتند و برای جلسه ی مورخ 96.07.04 دعوت نمودند که قول دادم در جلسه حضور یابم و از ایشان خواستم که موضوعات جلسه را برایم ارسال کنند، دعوت نامه رسمی را تقریبا در ساعات پایانی همان تاریخ ارسال نمودند و متوجه شدم بررسی صنعت خدمات اینترنت با تمرکز بر ارزشگذاری شرکتهای وب در دستور جلسه است.
از آنجا که قبلا هیچ مطالعهای نداشتم و نمی خواستم با ذهن خالی در جلسه حضور یابم، شروع به مطالعهی صورتهای مالی و اطلاعات مندرج در سامانهی کدال و امیدنامه نمودم. هر چقدر مطالعه میکردم بیشتر نگران میشدم و چند روز از عرضه سهام شرکت یادشده گذشته بود و احساس میکردم که نیاز به اطلاعات بیشتر دارم و اطلاعات مندرج در سامانه کدال کفایت موضوع نمی کرد.
در هر حال در روز موعود در جلسه حضور یافتم و خوشبختانه دوستان فنی هم در جلسه حضور داشتند که اطلاعات خوبی را ارائه کردند و بهره بردم. اینجانب نیز به مطالبی که رسیده بودم و نگرانیهای خودم را منتقل نمودم و متوجه شدم که تیم تحلیل آن مجموعه نیز نگرانیها و ابهاماتی مشابه دارند.
خوشبختانه با افشای اطلاعات قراردادها در سامانه کدال خصوصا قراردادهای مرتبط با uso با سازمان تنطیم مقررات و ارتباطات رادیویی، دریچه ی جدیدی بازگشایی شد و با مطالعه ی آنها، ابهاماتی که داشتم تبدیل به ایراداتی شد که در گزارشگری مالی وجود داشت که در ذیل به آنها میپردازم و امیدوارم که جامعهی حسابداری و حسابرسی و افراد ذیصلاح خصوصا کمیته پذیرش و نظارت بر موسسات حسابرسی معتمد سازمان بورس و اوراق بهادار ، جامعهی حسابداران رسمی ایران و سازمان حسابرسی مطالب اینجانب و پروندههای حسابرسی مربوطه را بررسی و کنترل نمایند تا در جهت شفاف شدن موضوع و رفع ابهام گامی موثر برداشته باشیم.
نکاتی در خصوص دو قرارداد
نکاتی در خصوص دو قرارداد، بخشی از اطلاعات مهم دو قرارداد که در سامانه کدال منتشر شده است به شرح ذیل ارائه میشود:
- مطابق صورتهای مالی سال 94، ماشین آلات و تجهیزات مبلغ 1/574ر1 میلیارد ریال افزایش یافته است که تحت عنوان ADSL درج شده و به نظر می-رسد که ارتباطی با پروژه USO ندارد، اگرچه حدود مبلغ 173 میلیارد ریال آن از پیش پرداختهای سرمایه ای که احتمالاً مرتبط با پروژه USO است به این سرفصل انتقال یافته است.
5 قطعه زمین به مبلغ 225 میلیون ریال برای پروژه USO خریداری شده است و مبلغ 8/176 میلیارد ریال کماکان در پیش پرداختهای سرمایه ای احتمالاً مرتبط با پروژه USO می باشد.
- مطابق صورتهای مالی سال 95، پیش پرداختها مبلغ 235ر1 میلیارد ریال افزایش و اقلام دارایی ثابت به جز زمین که ارتباطی با پروژه USO ندارد تقریباً افزایش نشان نمی دهند و این موضوع بیانگر این است که در سال 95 کالاها و تجهیزات مرتبط با پروژهی USO که منابعی برای آنها مصرف شده طی سال 95 تحویل نشده و کماکان تحت عنوان پیش پرداخت سرمایه ای در صورتهای مالی اشا شده است.
لذا فارغ از هرگونه بحثی که در ذیل می آید شناسایی درآمد در سال 95 از این بابت چگونه صورت گرفته است.
مطابق صورتهای مالی 6 ماهه منتهی به 96.06.31 ، پیش پرداختهای سرمایه ای مبلغ 328ر1 میلیارد ریال افزایش یافته است، درحالیکه افزایش داراییهای ثابت (از جمله تجهیزات مرتبط پروژه USO) افزایش چندانی نشان نمی دهد. لذا قاعدتاً طی سال 95 و 96 ماشین آلات و کالاهای سرمایه ای موضوع پیش پرداخت سرمایه ای تحویل نشده است و پیشرفت پروژه نباید وجود داشته باشد.
حال چرا درآمد به مبلغ اعلام شده محقق گردیده است دلیل آن مشخص نمی باشد. ضمناً الحاقیه های قرارداد و تمدید مدت زمان تا تاریخ پایان اردیبهشت 97 نیز خود گواه بر عدم انجام فعالیت مورد نظر می باشد.
با توجه به توضیحات فوق، می توان دلیل افشای گنگ و مبهم ذیل یادداشت صورتهای مالی سال مالی 95 مبنی بر اینکه "علت کاهش هزینه استهلاک به دلیل توقف ارائه خدمات لایسنس تجهیزات خریداری از طرف فروشنده خارجی بوده که به لحاظ تغییر فرکانس تا زمان تصمیمات جدید سازمان تنظیم و مقررات رادیویی و بر اساس توافق جدید گرفته با شرکت فروشنده خواهد بود" را می توان رمزگشایی کرد. بارها این جملات را مطالعه کردم و مفهوم آن را درک نکردم ولیکن به نظرم با راکد ماندن پیشپرداخت سرمایه ای نمی تواند بی ارتباط باشد.
از طرفی تغییر روش استهلاک اگرچه بر اساس آیین نامهی مادهی 149 قانون مالیاتهای مستقیم در سال 95 و دقیقاً قبل از عرضه سهام نیز به نوبهی خود جای سوال دارد ضمن آنکه مطابق استاندارد می بایست در سال 95، اثرات این تغییر به وضوح اعلام می شد که نشده است. ضمن آنکه شرکت می بایست در صورتهای مالی، مخارج تا پایان پروژه را برآورد و در یادداشت مربوطه افشا می نمود که نکرده است.
سوال اساسی درباره شناسایی درآمد و سود
سوال اساسی اینجاست که آیا دریافت اولیهی (منظور مبلغ تا گواهی قبول نهایی و با فرض دریافت وجه) از سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی را می بایست به عنوان درآمد ثبت نمود. اگر چنین است آیا تجهیزات نصب شده تا این مرحله متعلق به شرکت است و باید دارایی ثابت ثبت شود یعنی به تعبیری شرکت برای خود دارایی ثابت ایجاد می کند و از طرفی سازمان تنظیم مبلغی را به عنوان کمک به شرکت پرداخت می کند؟
اگر چنین است وزارت ارتباطات طبق کدامین قانون و مقررات کمک بلاعوض و آن هم به این مبلغ به یک شرکت خصوص پرداخت نموده است؟ ضمن اینکه در این حالت می بایست درآمد تحت عنوان کمک بلاعوض و بر اساس استاندارد 1 حسابداری افشاء می شد و به نظر می رسد که حتی در اینصورت مشمول بند ج-13 استاندارد 10 می شد که اشعار میدارد " هرگاه کمک بلاعوض به منظور تأمین مخارج ایجاد یا تحصیل داراییهای غیرجاری اعطا گردد، این کمکها را باید به موازات ایفای تعهدات مستتر در کمک بلاعوض که عمدتاً متناسب با عمر مفید اقتصادی داراییهای مربوطه است، درصورت سود و زیان شناسایی کرد".
اگر این مبلغ بابت خرید تجهیزات بههای وب پرداخت شده است که در این صورت نباید تجهیزات به عنوان دارایی ثابتهای وب ثبت می گردید و کل قیمت تمام شده در مقابل فروش تجهیزات می بایست در صورتهای مالی منعکس می شد. حالت سومی هم وجود دارد و آن اینکه قرارداد هدفش ارائه خدمات 10 ساله است و عملاً مبلغ پرداخت شده اولیه به نحوی کمک به تأمین مالی خرید تجهیزات جهت آمادگی خدمت می باشد که در این حالت مبلغ دریافتی به عنوان پیش دریافت ثبت می شود و از زمانیکه ارائه خدمات شروع می شود به مدت 10 سال و به تناسب به عنوان درآمد ثبت می گردد و هزینهی استهلاک تجهیزات مرتبط و مبالغ پرداختی به کارکنان و همچنین هزینههای نگهداری و پشتیبانی بهعنوان قیمت تمام شده ثبت می گردد.
با توجه به مراتب فوق در هر حال شناسایی درآمد به میزان شناسایی شده در صورتهای مالی شرکت به نظر اشتباه می رسد، ضمن آنکه خارج نشدن مبلغ از پیش پرداختهای سرمایه ای و تمدید زمان اولیه خود گواه بر عدم انجام بخش اول است.
علاوه بر مراتب فوق ،خرید 2 قطعه زمین به متراژ 078ر1 و 053ر9 متر به قیمت 702 میلیارد ریال (هر متر حدود 70 میلیون ریال) و افزایش سرمایه از این بابت قبل از ورود به بورس بسیار جای تأمل دارد.
مطابق یادداشت 1-2-1-5 همراه صورتهای مالی 6 ماهه منتهی به 31/06/96، مبلغ 200 میلیارد ریال به عنوان ودیعه و تا پایان قرارداد در اختیار پیمانکار قرار گرفته است، خیلی فکر کردم که این یادداشت و افشاء چه کاربردی دارد و چه اطلاعاتی به خواننده اضافه می کند و هدف شرکت از ذکر این یادداشت چه بوده است؟
تحلیل ارزیابی داراییها با نگاهی به تجربه سالهای گذشته
از مطالب شناسایی درآمد و سود می گذریم و به ادغام و موضوع ارزیابی داراییها می پردازیم، برای این منظور می خواهم خاطره ای از بازار سرمایه و از زمان حضور خودم به عنوان مدیر نظارت بر ناشران در سازمان بورس بیان کنم.
در سال 1390 شرکت آینده سازان بهشت پارس به سازمان مراجعه کرد و با توجه به قیمت کارشناسی و ارزیابی قصد داشت که هر سهم را 300ر4 ریال عرضه نماید ولیکن با بررسیها مشخص شد که مبنای گزارش کارشناسی اصلاً مناسب نیست و نهایتاً بر اساس گزارش کارشناسی که سازمان به صورت مستقل دریافت کرد و به نظر من باز هم بالاتر از آنچه که می باید قیمت گذاری شده بود به مبلغ 400ر1 ریال تقلیل یافت و بر همین اساس سهام عرضه شد و متأسفانه اوضاع و احوال شرکت یاد شده در بازار بر همگان مشخص است.
این خاطره را برای این ذکر کردم که اوضاع و احوال گزارشهای کارشناسی رسمی را در کشور بدانیم و متأسفانه از این دست موارد در طول خدمت خود زیاد دیده ام، اگرچه کارشناسهایی را نیز دیده ام که به هیچ عنوان تحت تأثیر نظر کارفرما، و هیچ شخص دیگری قرار نگرفته اند و باید دست آنها را بوسید. اما فارق از اینکه تحت تأثیر قرار می گیرند یا خیر باید بدانیم که نظر کارشناس هم یک نظر است و می تواند کارشناس دیگری نظر دیگری داشته باشد.
اما متأسفانه در موارد عدیده ای دیده شده است که وقتی دو شرکت یا دو شخص در نظر دارند معامله ای را صورت دهند و برای این منظور به گزارش کارشناسی روی می آورند، هدفشان رعایت شکل ظاهر و قانونی است و عمدتاً به یک جمع بندی می رسند و سپس برای شناسایی سود و یا هر نفع دیگری، اقدام به ارزیابی بالاتر موضوعات معامله می کنند و چون بازار منصفانه و شفافی برای این موضوع وجود ندارد لذا ارزیابی صورتگرفته بر اساس اهداف خاص، مبنای تحلیل قرار می گیرد.
برای مثال دو نفر که یکی یک کیلو سیب زرد و با قیمت 000ر1 تومان دارد و دیگری یک کیلو سیب قرمز به قیمت 000ر1 تومان دارد، این دو نفر تصمیم می گیرند که هم سیب زرد داشته باشند و هم سیب قرمز و برای این منظور سیبها را با هم مخلوط می کنند، حال هر دو نفر هم سیب قرمز دارند و هم سیب زرد که قیمت منصفانه آن هنوز برای هر نفر 000ر1 تومان است، اما تصمیم می گیرند که سیبهایشان را با قیمت هر کیلو 000ر10 تومان تجمیع نمایند.
مادامیکه فرد سومی ورود نکرده است و ضرر و زیانی به شخص دیگری نرسانده اند شاید اشکال نداشته باشد و این دو نفر در باطن می دانند که ارزش دارایی شان چه میزان است و ارزش ظاهری چندان ارزشی ندارد. اما اگر نفر سومی به این جمع اضافه شود و از او خواسته شود که جهت مشارکت 000ر10 تومان نقد بپردازد، بیشک همه قبول داریم که اگر مبانی کارشناسی را بپذیریم در حق نفر سوم جفا کرده ایم. متأسفانه موضوع کارشناسی، پاشنه آشیل اینگونه معاملات و از طرفی تهیه صورتهای مالی براساس IFRS نیز می باشد.
موضوع بغرنج «های وب» و نکات با اهمیت
اگر «های وب» قصد چنین امری را داشت می بایست با توجه به اهمیت موضوع قبل از پذیرش در بورس این موضوع را نهایی می کرد، چون شرکت پذیرش شده با شرکت جدید و در یک فرصت کوتاه قابل مقایسه نیست و ممکن بود که اگر این اقدام اعلام می شد هیچگاه با پذیرش آن در بورس موافقت نمی شد.
ضمن آنکه در موردهای وب موضع بغرنج تر است. جدا از قیمت کارشناسی این نوع ادغام اصلاً صحیح نیست. شرکتهای وب اقدام به خرید پارس آنلاین می نماید لذا شرکتهای وب به سهامداران پارس آنلاین بدهکار می شوند.
با واگذاری بخشی از سهامهای وب به سهامداران پارسآنلاین، سهامداران پارسآنلاین به سهامدارانهایوب بدهکار خواهند شد، این طلب و بدهی در شرکتهای وب احتمالاً بر اساس یک صورتجلسه سه طرفه به بدهیهای وب به سهامداران اصلی خود و بخشی نیز به سهامداران پارس آنلاین تبدیل خواهد شد و متعاقب آن، قاعدتاً تبدیل این مطالبات به افزایش سرمایه خواهد بود که سهامداران خرد می بایست پابه پای سهامداران عمده بابت این مطالبات، نقد به شرکت پرداخت نمایند و لذا ارزش کارشناسی در صورتیکه بالاتر از ارزش واقعی باشد، ضررش صرفا به سهامداران جزء خواهد رسید.
یکی دیگر از نکات با اهمیت این است که طی این چند مدت تعدادی پروانه های مرتبط به حوزهی فعالیت شرکت با قیمتهای بسیار نازلتر از قیمتهای کارشناسی صورت گرفته مورد معامله قرار گرفته است که این نیز ابهامات کارشناسی را بیشتر می کند. از طرفی عرضه عمده در بورس که طرف مقابل از همین ابتدا مشخص است که برنده است (خصوصاً با قیمت تعیین شده) نوعی تبانی را به ذهن متبادر می سازد.
خصوصاً اینکه معامله نقد و یا شرایطی است که خارج از پایاپای تسویه می شود و در صورتیکه شرایطی باشد، شرط اعلام شده بسیار عجیب است و شرایط از جمله مدت زمان و بهره تقسیط به هیچ عنوان ارائه نشده است، و از آنجاکه اعلام شده طی یک فقره چک، عملاً معامله نقد می باشد، همچنین یادمان باشد که با وجود شناسایی سودهایی که مطابق مباحث قبلی مورد تردید است، در زمان ورودهای وب مورد ارزیابی قرار گرفته (اگرچه قیمت کارشناسی به بازار ارائه نشده است) ولیکن احتمالاً قیمت عرضه اولیه با قیمت کارشناسی انجامشده توسط سهامدار عمده قبل از ورود به بورس تفاوت چندانی نداشته است.
پیشنهاد مهم
با توجه به مباحث قبلی در خصوص شناسایی درآمد و ابهامات مندرج در صورتهای مالی دو سال قبل و 6 ماهه سال جاری به نظرم مناسب است که قبل از هر اقدامی، افراد متخصص در حوزه حسابداری و حسابرسی، موضوع را بسیار دقیق واشکافی و یک نتیجه قطعی اعلام نمایند.
یادمان باشد که حسابرس شرکت کنتورسازی هم صورتهای مالی و تحقق درآمد را قبول کرده بود که پس از کمی بررسی مشخص شد که اصلاً صندوقی وارد کشور نشده که فروخته شود، لذا صرف اینکه حسابرس شرکت بر این موضوع صحه گذاشته است نمی تواند مبنای درستی باشد.
- شماره ۲۲۹ هفته نامه اطلاعات بورس - صفحه ۱۲
نظر شما