اعتراض سهامداران به این بود که بر ناشران متخلف نظارت نمیشود و بعضی از آنها علاوهبر سهامدار، توانستهاند سازمان بورس و حسابرس را با گزارشهای غیر واقعی به بازی بگیرند. حسن قالیباف اصل، در پاسخ به این اعتراض، خبر از راهاندازی یک تابلوی جدید در آینده نزدیک داد. به گفته او، این تابلو برای شركتهایی است که به بازار اطلاعات نمیدهند یا ریسک افشای اطلاعات آنها بالاست. گویا قرار است این نمادهای معاملاتی به تابلوی جدید انتقال یابند. پرسش اینجاست که شركتهایی که نماد آنها در بورس معامله میشود، یک سری استانداردهایی را داشتهاند که توانستهاند در بورس پذیرش شوند؛ حال چرا باید شفافیت اطلاعاتی آنها به حدی پایین باشد که بورس مجبور شود یک تابلوی جداگانه برای آنها ایجاد کند؟ آیا این راهکار، کارساز است؟ چه راهحلهای دیگری وجود دارد؟
شركتهای مبهم باید اخراج شوند
داریوش روزبهانه، رئیس هیئت مدیره کارگزاری بانک خاورمیانه، با اشاره به اینکه وقتی این شركتها به تابلوی دیگری منتقل میشوند، یعنی از استانداردهای لازم برخوردار نیستند، بیان کرد که بورس با این کار، ضعفهای خود را به یک تابلو تبدیل میکند. او ادامه داد: براساس هر استانداردی حتی در ضعیفترین بازارهای دنیا با ضعیفترین استانداردها، عدم اطلاعرسانی جرم تلقی میشود. بنابراین این مساله نباید دستکاری شود و راههای مختلف امتحان شود.
این کارشناس بازار سرمایه با تاکید بر لزوم اصلاح قوانین گفت: مقررات در بخش اطلاعرسانی شركتهای عضو بورس باید بسیار سختگیرانه باشد. شركتهای اینچنینی باید اخراج شوند. شركتها به دلایلی وارد بورس میشوند؛ مهمترین دلیل، تامین مالی است. شركتها با عضویت در بورس، یک امتیاز میگیرند و یک امتیاز میدهند. اعضای هیئت مدیره شركتهای پذیرفته شده در بورس، در قبال اطلاعرسانی مسئولیت مدنی دارند. نباید برای شركتها یادگیری ایجاد کرد چون مساله منافع مردم در میان است.
قوانین باید سختگیرانه باشد
او با اشاره به مساله نمادهای متوقف اظهار داشت که اگر از مدیران مسئول بورس درخصوص دلیل توقف نمادها سوال شود، نوع پاسخ دادن آنها دال بر مشکلهای اطلاعاتی خواهد بود.
او ادامه داد: به نوعی پاسخ دادن آنها ناظر بر این است که این شركتها یا اطلاعات ندادهاند یا اطلاعات شان شفاف نیست. در حال حاضر بخش بزرگی از بورس کشور تعطیل است چون بازدارنده عمل نمیشود، یعنی اخراج یا تهدید به اخراج یا ضربالاجل گذاشتن یا به دادگاه کشاندن. مردم چه گناهی کردهاند؟ مدیران باید به مردم و به نحوه اطلاعرسانی شركتها اهمیت بدهند. در دنیا با شفاف نبودن شركتها برخورد جدی میشود.
روزبهانه با بیان اینکه شفافیت در شركتها از اهمیت بالایی برخوردار است، گفت: سهامداران شرکت وقتی تصمیم به ورود شرکت شان به بورس میگیرند، روی موضوع شفافیت اطلاعاتی به توافق میرسند و این موضوع برایشان بسیار مهم است. آنها با خودشان شفاف میشوند تا با بازار شفاف باشند. رئیس هیئت مدیره کارگزاری بانک خاورمیانه پیشنهاد داد که در حوزه اطلاعرسانی ناشران، سختگیرانهترین مقررات وضع شود. موضوعی مهمتر از این وجود ندارد. انتقال از یک بازار به بازار دیگر و ایجاد تابلو باعث تغییر در ماهیت شرکت نمیشود.
سازمان بورس با متخلفان برخورد مناسب نمیکند
حمید میرمعینی، کارشناس بازار سرمایه، با تایید این موضوع که شركتها هنگام پذیرش در بورس، برخی ضوابط را قبول و برخی را نیز احراز کردهاند، گفت: این شركتها از امتیازات بورس استفاده میکنند، از جمله معافیت مالیاتی و تامین مالیهای مختلف. در قانون بازار سرمایه نحوه برخورد با تخلفات درج شده است. مدیران متخلف شركتهای ناشر، بدون مصلحتاندیشی و تبصرهای باید متناسب با تخلفشان مجازات شوند. اگر وضع به اینجا رسیده، به خاطر عدم برخورد ایجابی و سلبی از سوی سازمان بورس و اوراق بهادار است. برخوردها به قدری سطحی و براساس مصالح بوده که حالا سازمان به صرافت افتاده تا تابلوی جدید ایجاد کند. این راهکار خوبی نیست و در آینده موجب افزایش تخلفات میشود و مدیری که باید در قبال نحوه انتشار اطلاعات و دسترسی به آن پاسخگو باشد و به صورت شفاف و قانونمند اقدام کند، در صورت تخلف، مجازات آنچنانی نمیبیند و فقط از یک تابلو به تابلوی دیگر منتقل میشود. درنهایت، کسی که آسیب میبیند، سهامدار است.
میرمعینی اظهار داشت که هرچه اطلاعات یک سازمان مخدوشتر باشد، تحلیلگران با تحلیل این اطلاعات، ریسک آن شرکت را افزایش میدهند و افزایش ریسک، بر قیمت و ارزشگذاری سهم شرکت اثر میگذارد.
مجازاتها باید بسیار سنگین شود
او با تاکید بر اینکه اخراج یا ایجاد تابلوهای متعدد راهحلهای درستی نیست، گفت: این کارها منجر به آسیب دیدن سهامداران شرکت میشود. اگر قانون نیاز به بازنگری دارد، این کار باید حتما انجام شود. باید مجازات جرائم و هزینههای عدم انتشار درست اطلاعات هم به لحاظ مالی و هم به لحاظ اعتباری، به اندازهای بالا برود که هیچ ناشری جرات تخلف در این زمینه را نداشته باشد.
پیشنهاد دیگر این کارشناس بازار سرمایه بررسی همهجانبه و کامل شركتهای در صف ورود به بورس است. او در این خصوص توضیح داد: شركتها باید براساس ضوابط و تعهدات بسیار سختگیرانه نسبت به درج و انتشار اطلاعات پذیرش شوند. هرچند، این اقدام ممکن است از ورود برخی شركتها به بورس جلوگیری کند و درنتیجه مانع توسعه بورس به لحاظ افزایش ارزش بازار شود اما از طرفی، اگر مشوقهای خیلی بهتری گذاشته شود، موجب میشود شركتهای فعال در اقتصاد که هنوز وارد بورس نشدهاند، انگیزه پذیرش در بورس را پیدا کنند و با وجود قبول تعهدات سنگین، برآیند مثبتی کسب کنند.
بانکها و پالایشیها، صنایع مهم مبهم
او با اشاره به ضرری که برخی شركتهای واردشده به بورس (که برخی از آنها به صورت دستوری در بورس پذیرش شدند) به اعتماد و مال سرمایهگذاران زدند، گفت: از زمانی که بانکهای مشمول اصل 44 خصوصی و وارد بازار سرمایه شدند، مشکل انتشار اطلاعات صحیح و بهموقع را همیشه با خود حمل کردند. امسال قرار شد انتشار اطلاعات قابل اتکاتر و مبتنیبر IFRS باشد که مشکلهایی را به وجود آورد و به بازار آسیب زد. موضوع دیگر، شركتهای پالایشی است؛ هیچ نوع قاعدهای برای تنظیم صورتهای مالی بر این شركتها حاکم نیست و شرکت ملی پالایش و پخش میزان سود آنها را تعیین میکند. فعالان بازار سرمایه از این نوع انتشار اطلاعات آسیبهای جدی میبینند.
ابهام برخی شركتها عمدی نیست
وداد حسینی، مدیرعامل شرکت مشاور سرمایهگذاری معیار، درخصوص شركتهای دارای اطلاعات غیرشفاف گفت: بخشی از این شركتها، پالایشگاهها هستند که در کنترل سازمان و شرکت بورس نیستند. شرکت ملی پالایش و پخش برخی ارقام را مشخص میکند. اگر شرکتی از این صنعت در بورس پذیرفته شده و بعد، شرکت پالایش و پخش عددی را تغییر میدهد، نمیتوان به این خاطر، آن شرکت را از بورس اخراج کرد. باید به دنبال راه حل درست بود. شركتهای پالایشی تمایل به ارائه اطلاعات دارند اما ماهیت آنها یکسری اطلاعات را ندارد.
او سپس تاکید کرد: کسی که وارد بازار سرمایه میشود، باید ریسکهای آن را بپذیرد؛ مثلا در پالایشگاهها ریسک نبود اطلاعات وجود دارد. باید برای سرمایهگذاران براساس ریسکها دستهبندی ایجاد کرد. باید توجه داشت که بخش بزرگتر بازار اطلاعات منتشر میکند و تنها یک یا دو صنعت اطلاعات شفاف نمیدهند که آن هم از روی عمد نیست، بهعنوان مثال نرخ خوراک پتروشیمیها مشخص نبود؛ این مساله تقصیر آنها نیست. بنابراین میتوان یک راهکار بین اخراج و شفافیت ایجاد کرد.
ایجاد تابلو، یک راهحل بینابینی است
به اعتقاد او ایجاد این تابلو یک راهکار بینابینی است اما شاید مشکل چندانی را حل نکند. این کارشناس بازار سرمایه در این خصوص توضیح داد: اگر این تابلو ایجاد شود، مانند بازار پایه فرابورس است. ممکن است برخی شركتها سالها اطلاعات ندهند یا معامله نشوند. این حق سهامدار است که بگوید نمادی را از تابلوی اصلی با رعایت استانداردهای پذیرش خریده است اما حالا این استانداردها در شرکت وجود ندارد. درخصوص موضوع نمادهای بانکی باید توجه داشت که ممکن است بانک مرکزی اطلاعات بانکها را بپذیرد یا رد کند اما خود بانکها نقشی در این موضوع ندارند، پس نمیتوان گفت که نماد آنها باید بسته شود؛ بلکه باید یک راهحل بینابین انتخاب کرد و این راهحل میتواند همین تابلو باشد.
نظر شما