10سال است دور خودمان می‌چرخیم

«اشتباه نکنید هنگ نمی‌کند؛ هنگ یعنی سیستم در میانه معاملات به یکباره از کار بیفتد، چنین اتفاقی هیچ وقت نیفتاده است. هیچ زمانی سیستم به قول شما،کرش نکرده است. یک مشکل این سیستم این است که وقتی اطلاعات را به پست ترید می‌دهد و بعد می‌خواهد آن را دوباره بگیرد زمانبندی‌ها رعایت نمی‌شود که این موضوع ربطی به سیستم معاملات ندارد...

نازنین نامور - «اشتباه نکنید هنگ نمیکند؛ هنگ یعنی سیستم در میانهمعاملات به یکباره از کار بیفتد، چنین اتفاقی هیچ وقت نیفتاده است. هیچ زمانی سیستم به قول شما،کرش نکرده است. یک مشکل این سیستم این است که وقتی اطلاعات را به پست ترید میدهد و بعد میخواهد آن را دوباره بگیرد زمانبندیها رعایت نمیشود که این موضوع ربطی به سیستم معاملات ندارد. ما یک سیستم غیراستاندارد پستترید که مربوط به 25 سال پیش است داریم و میخواهیم آن را به این سیستم به صورت دستی متصل کنیم، خب مشخص است که دچار مشکل میشویم.» بیان این جمله  از زبان  مردی که روزی بر مسند مهمترین رکن بازار سرمایه بوده و  با  ساختار سیستم معاملات و پس از آن آشنایی کامل دارد؛ آن هم  زمانی که بازار بارها تجربه اختلال سیستم را تجربه کرده، بسیار عجیب به نظر میرسد.  مرتضی خزانه داری که اولین سیستم معاملات و پس از آن را برای بازار سرمایه نوپای آن دوره خریداری کرده در گفت و گو  با هفته نامه بورس به واکاوی دغدغه این روزهای بازار پرداخت.

 موضوع بحث درباره سامانه پس از معاملات (Post Trade) است، سامانه ای که به عنوان نقطه ضعف بازار سرمایه برای توسعه و گسترش محسوب می شود، بنابراین بهتر است نخست بدانیم که روند خرید و پیاده سازی این سامانه از ابتدا چه  بوده  است؟

در سال 1379 و بنا به نظر جناب آقای دکتر میرمطهری، دبیرکل وقت سازمان کارگزاران بورس، گروهی متشکل از کارشناسان زبده برای تبیین و تدوین نیازهای سازمان بورس در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات برای انتخاب سامانه جدید معاملات ایجاد شد. در ادامه  و با حضور آقای دکتر عبده تبریزی به عنوان دبیرکل جدید سازمان بورس و البته براساس گزارش ها و طراحیهایی که کارشناسان تهیه کرده بودند، یک سامانه جامع معاملاتی برای بخش های "معاملات" و "پس از معاملات" مطابق نیازهای آن زمان بورس تهران و با درنظر داشتن طرح های توسعه ای آن، انتخاب شد. در سامانه قبل از آن که از یک شرکت کانادایی به نام EFA خریداری شده بود، هر دو نرم افزار معاملات و پس از معاملات به صورت یکپارچه در یک سامانه قرار داشتند که برای آن سالها نرم افزار ایدهآلی به حساب میآمد. جالب است بدانید که در آن سالها (حدود سال 1370)، برای انتخاب این نرم افزار از سازمان بورس پرسیده شده بود که در روز چند معامله دارید و سازمان بورس هم گفته بود که در هر روز تقریبا هشتاد معامله انجام میشود و این عدد تا پنج سال آینده به پانصد معامله در روز خواهد رسید.بر این اساس بود که نرمافزاری برای دو هزار معامله در روز خریداری شد. اما بورس به یکباره جهش کرد و در سال 74 به مرز دو هزار معامله در روز رسید تا جایی که دیگر آن نرمافزار جوابگو نبود و در نتیجه نرم افزار جدید خریداری شد. البته تا پیش از سال 1373، همه فرآیندهای اجرایی و عملیاتی دستی بودند. تمامیحدود چهل کارگزار دور یک میز مینشستند و معامله ها را براساس سفارش های مشتریان خود انجام می دادند. در آن شرایط کارگزاران با روند کامپوتری شدن معاملات خیلی موافقت نداشتند، ولی بههر حال این نرم افزار در سال 1370 انتخاب شد و بومی سازی و پیاده سازی آن تا سال 73 به طول انجامید. جالب است که نرم افزار پس از معاملاتی که هنوز هم استفاده میشود، بخشی از همان نرمافزار است. یعنی بخش معاملات کنار گذاشته شده است ولی بخش پس از معاملات هنوز همان نرم افزاراست. البته باید به این نکته مهم هم توجه شود که در سال های گذشته و به ویژه از سال 1391 به این سو، کارشناسان شرکت سپرده گذاری موفق شده اند نرم افزارهای جانبی بسیار سودمندی طراحی و پیاده سازی کنند. این نرم افزارهای جانبی برای عملیات جاری در خود شرکت هم بسیار مفید هستند. اما هسته اصلی همه این سامانه ها هنوز هم همان نرم افزار قدیمیاست.

 به نظر می رسد که سرچشمه بسیاری از مشکلات  فعلی در عملیات پس از معاملات، به این دلیل است که این بخش بر خلاف بخش معاملات، به روز نشده است.

در حقیقت این نرم افزار به خودی خود، مشکل ندارد. مشکل اصلی در این زمینه به رویههای اجرایی کنونی بر می گردند که به سادگی در آن نرم افزار قابل پیادهسازی نیستند. به همین دلیل هم خواسته شد که سامانه  جدیدی نوشته شود، اما متاسفانه دیدگاه حاکم بر شرکت سپردهگذاری، دیدگاهی قدیمیو واپسگرا بود. یعنی مدیران شرکت سپردهگذاری قاطعیت لازم برای تغییرات را نداشتند و به شدت به همان دانسته های خود وابسته بودند، دانسته هایی که در گذر زمان نتوانسته بودند با فناوری های جدید و از آن مهمتر با رویه های جهانی تطبیق یابند. خاطرم هست که همزمان با مراحل نهایی پیاده سازی سامانه جدید معاملات در سال 1386، تصمیم بر آن بود که از سامانه پس از معاملاتی که فروشنده سامانه معاملات پیشنهاد کرده بود، البته پس از بومی ساز های لازم، استفاده کنیم، اما با پیشنهاد شرکت فرانسوی در سال 1389 قصد داشتیم در شرکت مدیریت فناوری این نرم افزار را تهیه کنیم که مدیریت آن زمان شرکت سپرده گذاری مرکزی مخالف بودند و اصرار داشتند که این نرم افزار حتما باید در ایران نوشته شود و الان میفهمیم که آن طرز تفکر خیلی به صلاح بورس نبود. در واقع باید به این موضوع توجه شود که مشکل ساخت نرم افزار تخصصی سپرده گذاری این نیست که در ایران برنامه نویس کامپیوتر نداریم، بلکه برعکس، نرمافزارنویس عالی زیاد داریم، اما موضوع این است که چه چیزی باید برنامه نویسی شود؟ حداکثر اطلاعاتی که ما در این زمینه داریم، به دانش و تجربه کاری ما در دو دهه گذشته در بازار سرمایه نوپای کشور برمی گردد. آن ها نظرشان این بود که ما رویه های کاری خود را به خوبی می شناسیم و می توانیم از برنامه نویسان و طراحان سامانه بخواهیم که نظراتمان را پیاده سازی کنند. در حالی که این کار، نادرست است. ما احتیاج داریم که رویههای اجرایی در شرکت سپردهگذاری تغییر کنند و بهینه شوند تا بتوانند با بازارهای جهانی رابطه سازنده و استانداردی داشته باشند و این کار باید بر اساس دانش روز و تجربه عملیاتی بورس های جهانی شکل گیرد. این مسیر را کشورهای آسیایی جنوب شرقی 10 سال و اروپاییها 20 سال پیش رفتهاند.

 اینکه رکن مهم بازار نداند نیاز بازار سرمایه کشور برای تعامل با بازارهای جهانی چیست کمیعجیب به  نظر میرسد، چرا شرکت سپردهگذاری نمی تواند یا نمی خواهد مسیری را انتخاب کند که تعامل با بازارهای جهانی تسهیل شود؟

چون تنها به دانش و تجربه حاصل از کار در بازار ایران تکیه دارند. با فرض این که رویه های کاری کنونی در بورس تهران از منظر طراحی سامانه ها دقیقاً روشن باشد، حداکثر می دانیم که اکنون چه چیزی میخواهیم و برای همین سازوکارهای کنونی به چه چیزی نیاز داریم، ولی به محض اینکه در راستای توسعه بازار سرمایه تصمیم گرفته شود ابزار معاملاتی جدیدی طراحی و پیاده سازی شود، دیگر مشخص نیست چه باید کرد و حداکثر اطلاعات موجود ما منابع نظری دانشگاهی ولی بدون پشتوانه اجرایی خواهد بود. کما اینکه وقتی معاملات آتی سکه پیش آمد همین اتفاق رخ داد و شرکت سپرده گذاری نتوانست خدمات پس از معاملات را به آن ارائه کند و یا هم اکنون که نتوانسته اند بورس کالا را وصل کنند و یا ابزار مشتقه ای مانند اختیار خرید/ فروش سهام را نمی توانند پیاده سازی کنند. مشکل اصلی اینجاست که به اشتباه میگویند نیروهای خوبی برای نوشتن نرم افزار داریم، بله نیروهای خوب برای نوشتن نرم افزار داریم اما مهم این است که چه چیزی را باید بنویسیم.

 آن دانش بورسی و دانش سامانه های پس از معاملات مطابق با سازوکارهای مورد پذیرش جهانی وجود ندارد و یا کم است و یا زمان زیادی لازم است تا به دست آید و نرم افزارها بر آن اساس طراحی و ساخته شوند. شما خودتان یک نظرسنجی در این باره انجام دادهاید. اکثر کارگزاریها نیز همین نظر را دارند؛ اما متاسفانه شرکت سپردهگذاری این نظر را ندارد. در حال حاضر بازار به نسبت خوبی برای فعالیت کارشناسان نرم افزار در حوزه سامانه های مورد نیاز شرکت های کارگزاری، ارائه خدمات به سهامداران، پردازش اطلاعات مالی و نیز سامانه های جنبی شرکت سپرده گذاری وجود دارد، ولی هسته عملیاتی سامانه سپرده گذاری باید در تعامل سازنده با بازارهای جهانی تهیه شود و اگر بنا به دلایلی اصرار بر نوشتن داخلی این نرم افزار باشد، باید از دانش مشاوران خبره ای استفاده کرد که آگاهی و تجربه کاری در بازارهای جهانی داشته باشند. برای مثال عملیات پس از معاملات یورنکس که دربردارنده بورسهای پاریس، آمستردام، فرانکفورت و لیسبون است، در لندن انجام میشود. چرا آنها در پاریس این کار را نمیکنند؟ چرا سامانه پس از معاملات را خودشان نساخته اند؟ مثال های زیادی وجود دارد که بورس های معتبر عملیات پایاپای خود را در حتی کشور دیگری انجام می دهند چون برایشان ارزش افزوده بیشتری به همراه دارد. در بورس های تهران نیز ما باید به دنبال ایجاد ارزش افزوده برای سهامداران و سایر ذینفعان باشیم. این که من به عنوان یک مدیر ادعا کنم که با درآمد کسب شده از مردم یک نرم افزار تهیه کرده ام به خودی خود فاقد ارزش است، چرا که باید دید این نرم افزار چه گرهای از مشکلات مردم باز کرده است.

این ها پرسش های مهمیهستند که باید برایشان پاسخ مناسب یافت. نمیتوانیم سرمان را پایین بیندازیم و بگوییم خودمان و بدون استفاده از تجربه سایرین کاری را انجام میدهیم. اکنون 10 سال است که با این تفکر تنها دور خودمان میچرخیم و برای همین است که بلافاصله وقتی میخواهیم مثلاً با بورس مالزی ارتباط برقرار کنیم، سامانه پس از معاملات و رویه های قدیمیاجرای عملیات گلوگاه اصلی ما میشود چون رویههای ما استاندارد نیستند. همان اتفاقی که در شبکه بانکی ما افتاده است. شبکه بانکی ما وقتی میخواهد مثلا سوییفت را مجدد برقرار کند، با اینکه  مجوزها را دارد ولی برقراری ارتباط مجدد با کندی پیش می رود. چون استانداردهای ما با استانداردهای جهانی همخوانی ندارد. چرا که باید 10 سال پیش این کار انجام میشد و ما باید خودمان را پیوسته با استانداردهای جهانی به روز نگه می داشتیم، اما این وقفه 10 ساله باعث  شد که عقب بمانیم.

همین اینک آرزویی چندین ساله داریم که برخی از شرکتهای ما در بورس مالزی معامله شوند و برخی از شرکتهای بورس مالزی در اینجا معامله شوند. این کار به دلیل عدم همخوانی رویه های کاری و سامانه پس از معاملات ما اجرایی نمی شود. مشکل کار این است که دیدگاه کنونی حاکم بر شرکت سپرده گذاری صرفاً درون گراست و آن گونه که انتظار می رود در جهت استفاده از تجربیات جهانی برای بهینه سازی سازوکارهای اصلی خود حرکت نمی کند. هیچ چشم اندازی از رهنگاشت دست کم سه ساله و نیز برنامه راهبردی برای آن شرکت اعلام نشده است و حداقل اینکه ذینفعان بازار سرمایه از آن بی خبرند. از نرم افزاری هم که به تازگی برای تغییر زیربنایی سامانه های سپرده گذاری نوشته شده است، اطلاعات بسیار کمیدر اختیار کارگزاران و فعالان بازار گذاشته شده است و این نگرانی وجود دارد آیا این نرم افزار جدید می تواند برای دست کم 10 سال آینده پاسخگوی نیازهای بازار سرمایه باشد یا نه.

  اینکه دیدگاه شرکت سپردهگذاری محدود به تجربه های داخلی باشد و اصرار داشته باشند که سامانه های مورد نیازش لزوماً ساخت داخل باشند، منطقی به نظر نمی رسد.

بله. این اصرار دو دلیل روشن دارد. نخست آن که در دهه گذشته ما ناخواسته با شرایطی روبه رو شدیم که به ناچار ارتباطمان با بازارهای سرمایه جهانی بسیار محدود شد و از روند فناوری های نوین در بورس ها تا حد زیادی غافل شدیم و ناگزیر تمام توجه خود را به درون معطوف کردیم. دوم آن که، باید دید مدیران و کارشناسان شرکت سپرده گذاری تا چه میزان دارای تجربه های عملی در بورس های دیگر بوده اند؟ تا چه حد از مشاوران متخصص در کلاس جهانی بهره برده اند؟ و اصولاً تا چه حد به استفاده از مشاورین اعتقاد دارند؟ وقتی مدیری با دستاوردهای روز دنیا آشنا نباشد، خواهد گفت که نمیخواهیم.

وقتی هم که گفته می شود ببینید آنها چکار میکنند میگویند که سیستمهای ما با بورسهای دیگر متفاوت است! و ما باید بر مبنای رویه خودمان این کار را انجام دهیم. همین دیدگاه را در مورد نرم افزار معاملات هم داشتند اما این دیدگاه در آنجا نتوانست زیاد مقاومت کند. یکی از نگرانی های موجود در نرم افزاری که نوشته شده و میخواهد پیاده سازی شود (جدا از بحث هزینههای آن و نیز تطبیق با استانداردهای جهانی)، احتمال بروز اشکال های ناخواسته در دارایی سهامداران است. یکی از خطرهایی که سامانه های پس از معاملات بالقوه با آن مواجهند، جابجایی یا تغییر ناخواسته سهام سهامداران است، به گونه ای که سهامدار سر بزنگاه نتواند معامله مورد نظر خود را انجام دهد. بارها پیش آمده که مدیریت فناوری و شرکت سپردهگذاری از این بابت به سهامداران خسارت پرداخت کردهاند. مشتری آمده و گفته است که درنظر داشته سهامیرا معامله کند و سامانه معاملات اجازه این کار را به وی نداده است. چون مثلاً در سامانه پس از معاملات اشکالی رخ داده است. چنین خسارت  هایی بارها پرداخت شده است و باید هم پرداخت شود. برخی از کارشناسان معتقدند که همه جوانب دیده نشده است. چون این نرم افزار خیلی بزرگ است و حالتهای بسیار متنوعی ممکن است بهوجود بیاید. آزمون همه این حالتها باید رویه مند بوده و دارای نظام مشخصی باشد. مشکلات موجود در نقل و انتقالات قهری و قانونی در سامانه کنونی و این که چگونه باید ترتیب اجرای دستور دادگاه های مختلف را به درستی رعایت کرد، بخشی دیگر از مشکلات است.

 البته الان احکام با هم تجمیع میشود. یعنی اگر سه حکم صادر شده باید نتیجه نهایی هر سه مشخص شود تا بتوان حساب را باز کرد.

این یک نمونه بود. این موضوع ظاهرا در سیستم جدید که به صورت آزمایشی استفاده کردهاند وجود دارد. برخی از کارشناسان فنی که با این نرم افزار آشنایی پیدا کرده اند، معتقدند کسانی که این نرم افزار را نوشته اند چندان به سازوکارهای اجرایی مسلط نبودهاند. تا  اینجا بحث بر سر دانش نوشته  شدن  نرم  افزار بود، اما باید ببینیم آیا پیاده سازی و راه اندازی این نرم افزار با کاستی های احتمالی آن، درست است؟ نصب این نرم افزار به این معنا خواهد بود که دوباره تا 10 سال آینده ارتباط ما با دنیای خارج با دشواری روبه رو خواهد بود. یعنی برای برقراری ارتباط و تعامل دو سویه با مثلاً بورس مالزی و یا بورس فرانکفورت گرفتاری های کنونی پابرجا خواهند ماند. البته اگر میخواهیم یک بورس جدا از تعاملات جهانی داشته باشیم، همین نرمافزار موجود کفایت میکند. اما اگر چشم انداز توسعه  بازار سرمایه کشور به همکاری های بین المللی معطوف باشد، قطعا این موضوع نیازمند این است که دیدگاه جسورانهتری بر شرکت سپردهگذاری حاکم شود.

 به موضوع احتمال مشکل در دارایی سهامداران در نرم افزار فعلی اشاره کردید، این موضوع را بیشتر توضیح میدهید.

ببینید، مجموعهای از رویهها در شرکت سپردهگذاری مرکزی وجود دارد که باعث میشود دارایی سهامداران تغییر کند. دارایی سهامداران یا از طریق معامله تغییر میکند یا از طریق احکام قضایی یا از طریق نقل و انتقال قهری و یا... . همه این موارد به جز تغییر از طریق معاملات به وسیله کاربر و اپراتور انجام میشود. پس اپراتور میتواند در این رویه اشتباه کند. برای مثال پنجاه هزار سهام  باید تغییر میکرده اما پنج هزار سهم اعمال شده است.

  در دنیا  این روند به چه شکلی است؟

 در کشورهای دیگر راهحلها و روشهایی برای این موضوع در نظر گرفتهاند. برای مثال الان اگر از حساب شما پنج هزار تومان برداشته شود یک اس ام اس برای شما میآید، این یک روش است. یعنی دارایی سهامدار که تغییر میکند باید یک اطلاعاتی به شما داده شود. از این مهمتر اینکه وضعیت مشخصات سهامداران در شرکت سپردهگذاری مشخص نیست. چند سهامدار داریم؟ یک بار اعلام میشود هفت میلیون، یکبار پنج میلیون و... . همه این ارقام هم درست است، اما لازم  است  پالایش و ویرایش سهامداران در دستور کار قرار بگیرد، اسامیبی ربط و اسامیو مدارک ناقص کنار گذاشته شود. البته  تا جایی که توانستهاند این کار انجام شده است. ملاک این بود که هر مشخصه ای که توانست شماره ملی بگیرد فعال باشد و مابقی غیر فعال شوند. اما هنوز خیلی از موارد وجود دارد که هنوز مشخصاتشان کامل نیست و شماره ملی هم ندارد و غیرفعالند. یعنی ممکن است فرد به دنبال آن نیامده باشد و این موارد مشکل ما را برطرف نمیکند. باید از طریق شرکتها درخواست شناسایی سهامداران داده شود.

در این  میان  ارتباط بین نرمافزارهای شرکتهای پذیرفته شده در بورس و سامانه پس از معاملات یک معضل اساسی دیگر است. هر شرکتی برای خودش یک نرم افزار دارد و این نرم افزار قابلیت این را که با سامانه پس از معاملات ارتباط برقرار کند، ندارد. چیزی شبیه اینکه کارگزاریها به مشتریانشان امکان میدهند که به صورت آنلاین معامله کنند، سامانه پس از معاملات هم باید این امکان را بدهد که شرکتهایی که سهامشان در بورس پذیرفته شده است بتوانند به مردم این دسترسی را بدهند که اطلاعات خودشان را ویرایش کنند . البته شرکت سپردهگذاری فعالیتهای خوبی در این زمینه انجام داده است اما بحث من این است که آن دیدگاه کلی که هم درون کشور را ببیند و هم بورسهای دنیا را رصد کند، وجود ندارد و به این موارد زیاد بها داده نمیشود و نگاه بیشتر داخلی است.

 یکی از موارد مورد تاکید اینکه "نامک" باید بومیسازی شود و در نتیجه سیستم پست ترید با سیستم نامک تعامل داشته باشد.

بحث اصلی این است که سامانه های معاملات و پس از معاملات ارتباطات تنگاتنگی با هم دارند. ما نمیتوانیم یک تکه از آن را درست کنیم و نسبت به باقی قسمتها بی توجه باشیم. اگر بخواهیم نامک تغییر کند، هسته معاملات هم باید تغییر کند و در نتیجه پست ترید هم باید تغییر کند. یکی از مشکلاتی که بارها برای بخش معاملات پیش آمده است، تاخیر در گشایش بازار است. معمولاً روزهایی که روز قبل از آن تعداد معاملات و یا تغییرات در فایل دارایی سهامداران زیاد بوده است و روز بعد هم فشار زیاد است باعث میشود که ارتباط بین بخش معاملات و بخش پس از معاملات که یک آفلاین و تقریبا ارتباط دستی است، دچار مشکل شود. یعنی بجای اینکه اتوماتیک باشد در آخر روز اطلاعات به شرکت سپردهگذاری منتقل میشود و شرکت سپردهگذاری در سیستمهای خود اعمال و نتیجه را به شرکت مدیریت فناوری اعلام میکند و درآنجا وارد سیستم میشود. هرجا در این مسیر اشتباه و اشکالی بهوجود بیاید حتی به اندازه یک اشکال کوچک در فایل یک سهامدار، کل سیستم متوقف میشود. از ساعت دو بعد از ظهر تا ساعت دوازده شب مدت زمانی است که فرصت برای نقل و انتقال وجود دارد و اگر از آن بازه زمانی بگذریم سیستم دچار مشکل میشود یعنی همه چیز به یکباره به سمت جلو شیفت پیدا میکند. این موضوع هم به این دلیل است که سیستم معاملات نمی تواند با سیستم پست ترید به صورت استاندارد حرف بزند.

 یعنی زبان اینها با هم یکی نیست؟

بله به نوعی میتوان گفت زبانشان یکی نیست. البته منظور زبان برنامه نویسی نیست، زبان مشترک ندارند، زبان نرم افزار EFA، زبان 3RPG است.

 زبان نرم افزار کنونی معاملات چیست؟

مجموعه ای از زبانهای برنامه نویسی. از زبان C تا ویژوال بیسیک و البته پایگاه داده آن نیز اوراکل است. نرم افزار EFA با زبان RPG نوشته شده بود و  پایگاه داده آن DB2 بوده و سیستم عامل آن OS400 بوده است. جالب اینکه سیستم بسیار محکمیاست. IBM سیستم  های بسیار قابل اعتماد و محکمیدارد. نزدیک به بیست و دو سال است که این سیستم صبح روشن و شب خاموش میشود و به اشکال خاصی برخورد نکرده است. یعنی اگر میشد از IBM خرید کرد خیلی کارها پیش میرفت. این موارد برای نسلهای قبل است. نسل جدید اترسیولکس، زبان برنامه نویسی آن c و ویژوال بیسیک و پایگاه داده ان اوراکل است. این موارد خوب هستند اما مشکل این است که با این IBM نمیتوانند به خوبی ارتباط برقرار کنند. نکته مهمتری نیز در این میان وجود دارد که در نرم افزارهای جدید که برای پست ترید نوشتهاند رعایت نشده است.

 زمانی که ما این نرم افزار را برای سیستم معاملات خریداری میکردیم، نیاز بود که نرم افزار ویندوز را بر روی همه کامپیوترهای کارگزاریها نصب کنیم که نصبش بسیار راحت است،اما به ما توصیه کردند که این کار را نکنیم و تنها از نرم افزارهای ویندوز به صورت اورجینال استفاده کنیم.جالب اینکه  همان  زمان هم  مخالفتهایی بابت  هزینه  کرد این خرید  وجود داشت  و میگفتند میتوان نصب این سیستم  را  با بیست هزار تومان انجام داد. بورس کل کشور را که نمیشود با نرم افزار کپی و دزدی بنا کرد.وقتی شما میخواهید به سامانه های مثلاً بورس فرانکفورت متصل شوید، باید گواهینامه های این نرم افزارها وجود داشته باشد. برای مثال نرم افزارهایی که شرکت های داخلی برای شرکت های کارگزاری نوشته اند، عمدتاً فاقد خریدهای رسمیزبان های برنامه نویسی هستند. چنین نرم افزارهایی قابلیت ارائه در سطح دنیا را نخواهند داشت. یعنی آیا این شرکت ها پول داده اند و لایسنس زبان برنامه نویسی C را خریداری کردهاند؟ اگر به طور رسمیخرید نکرده باشند، برای اتصال به سامانه های دیگر با مشکل مواجه خواهند شد. اگر میخواهیم وارد بازی جهانی شویم باید همه این موارد را رعایت کنیم. نمیشود شما نرم افزار قلابی خریداری کنید و نرم افزار بزرگترین سامانه اقتصادی کشور را بر روی آن بنویسید.

 شما میگویید برای توسعه بازار سرمایه علاوه بر سیستم پستترید خود سیستم معاملات هم باید ساماندهی شود. این سیستم معاملاتی از همان اول این مشکلات را داشته یا بعد از اجرا از شرایط مناسب خود خارج شده است؟

این سیستم همان سیستمیاست که در بورس یورونکست معامله میشود.

 پس چرا کرش میکند؟

اشتباه نکنید هنگ نمیکند. هنگ یعنی در میانه معاملات سیستم به یکباره از کار بیفتد، چنین اتفاقی هیچ وقت نیفتاده است. هیچ زمانی سیستم به قول شما، کرش نکرده است. یک مشکل سیستم این است که وقتی اطلاعات را به پست ترید میدهد و بعد میخواهد آن را دوباره بگیرد زمانبندیها رعایت نمیشود که این موضوع ربطی به سیستم معاملات ندارد. ما یک سیستم غیراستاندارد پستترید که مربوط به 25 سال پیش است داریم و میخواهیم آن را به این سیستم به صورت دستی متصل کنیم مشخص است که دچار مشکل میشویم. مشکل دیگر عرضههای اولیه است که در کشورهای دیگر دنیا به این شکل عمل نمیشود، مدیران بورس باید بپذیرند که قیمت سهام براساس تقاضا  مشخص میشود، شرکت میخواهد عرضه اولیه کند، سازمان بورس میگوید قیمت اولیه شما باید مثلا  1425 تومان باشد.ممکن است مردم بخواهند بیشتر بخرند شما نباید دخالت و قیمت را مشخص کنید. به این شکل همه شروع میکنند وارد اتوبوسی شوند که ظرفیت آن پنجاه نفر است و به همین دلیل حجم زیادی ایجاد میشود که مشکل ایجاد میکند و این مشکل در قبل از شروع سیستم معاملات بهوجود آمده است. میگویند میزان سخت افزارها را افزایش دهیم که باز هم جواب نمیدهد چون فشار مردم زیاد است بنابراین باید رویه را تغییر دهیم. در بحثهای آیتی یک نکته مهم وجود دارد که میگویند اگر یک چرخه کاری دستی وجود داشته باشد که ذاتاً معیوب باشد، رایانه ای کردن آن بر زیان مجموعه خواهد افزود! بنابراین رویههای موجودتان را نباید کامپیوتری کنید. شما باید رویههای جدیدی بر مبنای کامپیوتر بنویسید. این همان اشتباهی است که در شرکت سپردهگذاری مرتکب میشوند. این موضوع مهم است که حتی اگر خوب هم انجام شود غلط است. 

 اگر من درست متوجه شده باشم یکی از دلایلی که ساعت معاملات بورس نمیتواند افزایش پیدا کند به خاطر این است که این زمانبندی به هم میریزد و یا اینکه نمیتوانیم آپشن، اوراق اختیار معامله و آتی داشته باشیم این است که این سیستمها توانایی پذیرشش را ندارند یا اینکه در آن پیشبینی نشده است؟

در بخش معاملات پیشبینی شده است اما در بخش پس از معاملات آن را نداریم. آپشن و فیوچر اصل کارشان مربوط به پستترید است. روند آنها این است که یک معامله سهام انجام میشود، یک نماد با ویژگی خاص تعریف میکنند و معامله انجام میشود اما بهویژه آپشن باید در پستترید عملیاتی شود. چه کسی در ایران تجربه معامله آپشن را دارد؟ هیچکس؛ بنابراین باید به دیگر کشورها مراجعه و الگوی آنها را پیاده سازی کنیم.

 سیستم اتوس را که خریداری میکردید آیا پست ترید آن وجود نداشت که خریداری کنید؟

وجود داشت.اما مدیران وقت مخالفت کردند.

 قیمت آن مطرح بود؟

نه چنین بحثی مطرح نبود. اتوس چهار میلیون دلار بود که خریداری شد.

 قیمت پست ترید آن چقدر بود؟

دو پست ترید در آن زمان وجود داشت. یک پست ترید که توصیه ما خرید آن بود پست ترید به روز شده شرکت EFA بود که مدیر شرکتی که آن را نوشته بود قبول کرد که پشتیبانی مقیم هم به ما  بدهد، حتی گفت که خودم شش ماه تهران ساکن میشوم. رقم این پست ترید درحد هفتصد تا هشتصد هزار یورو بود. این اعداد را با بورس عربستان مقایسه کنید که یک سامانه جامع در همان سال خریدند که قیمت آن بیست و پنج میلیون دلار بود و البته علاوه بر بخش معاملات و پس از معاملات، نرمافزار کارگزاری را هم شامل میشد. یک جای کار اشکال دارد؛ بورس جای زورآزمایی نیست؛ جایی نیست که نشان دهیم بهتر میتوانیم نرم افزار بنویسیم. شرکت اتوبوسرانی قرار نیست بگوید که من بهترین اتوبوسها را میسازم، بلکه باید اتوبوس را به بهترین شکل خریداری کند و به مسافران خدمات بهتری ارائه دهد و از این طریق درآمدزایی کند. ما خود کفایی را به شکل بدی متوجه شدهایم.

 پس علت مخالفت چه بود؟

معتقد بودند سیستمهای ما آنقدر متفاوت است که قابلیت بومیسازی ندارد.

 اگر الان بخواهیم این نرم افزار را خریداری کنیم چه مسیری باید  طی شود؟

قبل از هر کار، باید توابع کاربردی وضعیت کنونی پست ترید را مشخص کنیم و بدانیم چه چرخههای کاری در حال اجراست. در طرف دیگر باید تکلیف معاملات هم مشخص شود، نرم افزار معاملات را از کجا و به چه شکل باید خریداری شود. باید یک برنامه زمانبندی پنج ساله داشته  باشیم.  تکلیف مشخص شود که چه ابزارهای معاملاتی در آینده میخواهیم داشته باشیم و مطابق استانداردهای دنیا این موارد را انجام دهیم. بعد از این مراحل باید به دنبال سازندههای نرمافزار باشیم که تعدادشان زیاد هم نیست. هفت یا هشت شرکت معتبر هستند. مهم این است که کدام یک از شرکتها از این نرم افزار استفاده میکنند و کدام یک از شرکتها به ما نزدیکی بیشتری دارند و سرویسدهی آنها به این کشورها به چه شکل بوده است.

 در آن زمان به کدام شرکتها نزدیک بودیم و الان به کدام کشورها نزدیک هستیم؟

در آن زمان خودمان را با کشورهایی مانند مصر، عربستان، اردن ، ترکیه و مالزی مقایسه میکردیم. ترکیه و مالزی یکباره از ما فاصله گرفتند و به شدت پیشرفت کردند؛ دوبی و قطر هم خیلی از ما جلوتر هستند.

 در حال  حاضر  قرار است  از یک شرکت کرهای نرم افزاری خریداری کنند که تنها مشتری آن قسمتی از بورس کره و کشور دیگری در آفریقاست. نگاهها باید تغییر کند. دیدگاهی زیربنایی برای توسعه بورس وجود ندارد. بورس چه سرمقاله تحریک برانگیزی در یک  سال گذشته  است؟ تمام نگاه ما رو به پایین است. ما انتظار داریم که مدیران ارشد بورس دیدگاه های توسعه ای و برانگیزاننده داشته باشند. اما برای پاسخ به پرسش شما باید بگویم ما با پاکستان نمیتوانیم مقایسه شویم چون خیلی با ما متفاوت است. با هند هم نمیشود مقایسه کرد چون تفاوت آنجا نیز با ما زیاد است، همانطور که میدانید هند بزرگترین شبکه بانکی آسیا را دارد. در حال حاضرخودمان را میتوانیم با بورس فلسطین، مصر و البته عربستان که هنوز در برخی از زمینه ها مشابه ماست، مقایسه کنیم.

کد خبر 388182

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 2 =